-33-
الإمام ناصر محمد اليماني
04- جمادی الآخر - 1428 هـ
20 - 06 - 2007 مـ
۳۰ - خرداد -۱۳۸۶ ه.ش.
12:17 صباحاً
ــــــــــــــــــــــــ


یمانی منتظر از مؤمنان دعوت می‌کند از عبادت بندگان دست بردارند و پروردگار بندگان [رب العباد] را عبادت کنند..

بسم الله الرحمن الرحيم و خداوند تعالی می فرماید:
{وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إلا وَهُم مشركونَ (۱۰۶)}صدق الله العظيم [يوسف]

از یاری دهنده (ناصر) به محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم؛ امام ناصر محمد یمانی به تمامی مسلمانان و همه مردم، و سلام بر کسانی که از مسیر هدایت به سوی راه راست-صراط مستقیم- پیروی می کنند.
ای جماعت مسلمانان؛ احدی را همراه خداوند نخوانید و به راستی که من شما را از توسل جستن به بندگان مقرب خداوند نهی می کنم که این عمل شرک است, دعا نکنید تا آنها شفیع شما در نزد خداوند باشند که این امر شرک به خداوند است. بیایید تا با قرآن عظیم برایتان حکمیت کنیم تا روشن شود نتیجه و عاقبت امر کسانی که به جای خداوند بندگان مکرم او را می خوانند چه می شود و آیا این بندگان مکرم قادرند نفعی به دعا کنندگان برسانند یا اینکه از کسانی که به جای خداوند ؛ آنها را خوانده اند اعلان تبری می نمایند؟ همان طور که پیش از این برایتان توضیح داده و روشن نمودیم، علت بت پرستی مبالغه در حق بندگان مقرب و غلو به ناحق درمورد ایشان بوده است تا جایی که بعد از مرگ هر یک از کسانی که مستجاب الدعوه بوده و کراماتی داشته، توسط مردمی که بعد از آنها بوده اند، درحقشان مبالغه صورت گرفته است. در باره آنها هبه ناحق مبالغه شده و سپس مجسمه و تمثالی از هرکدام ساخته شده و به جای خداوند مورد دعا و درخواست قرار گرفته اند.این عبد مکرم از دنیا رفته است؛ اگر زنده و در میان مردم بود؛ آنها را از چنین کاری منع می کرد ولی شرک بعد از مرگ او رخ داده است.

بیایید تا به گفتگو بین مؤمنانی که مشرک شده اند و با عبادت بندگان مکرم کارشان به شرک کشیده شده است و همینطور گفتگوی کافرانی که بدون دانستن سرّ عبادت بت ها و تنها بر پایه پیروی از پدرانشان و پدربزرگ هایشان پا در جای پای آنها گذاشته وبه بت پرستی می پرداختند نگاهی کنیم . خداوند تعالی می فرماید:
{وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كنتم تَزْعُمُونَ (۶۲) قَالَ الَّذِينَ حقّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَؤُلَاء الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ (۶۳)}صدق الله العظيم [القصص]
و حال تأویل حق این آیات را برایتان می آوریم و سزاوار نیست که با تأویل نادرست و ناحق و با گمان و ظن به خداوند نسبت بدهم و ظن و گمان کسی را از حق بی نیاز نمی کند. و اما تأویل حق این فرموده خداوند: {وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كنتم تَزْعُمُونَ (۶۲)} مقصود خداوند این است که بندگان مقربی که به جای من از آنها درخواست می کردید کجایند؟ و کسانی که بت پرست بودند می گویند:خدایا اینها ما را اغوا کردند و منظورشان پدرانشان است چون آنها پدرانشان را بت پرست یافته یبودند و سرّ بت پرستی ایشان را نمی دانستند و پا جا پای آنها گذاشته بودند بدون آنکه از راز آن باخبر باشند در حالی که پدرانشان از سرّ عبدات بت ها آگاهی داشتند.حال به پاسخ پدرانشان نگاه کنید:
{ أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا}
منظورشان این است که آنها برای نزدیک شدن به خداوند، بندگان مقرب خداوند را عبادت کرده و باعث گمراهی و به بیراهه رفتن امت های بعد از خود شده اند. سپس خداوند حجاب بین آنها و بندگان مقرب را بر می دارد تا آنها را دیده همانگونه که در حیات دنیوی آنها را می‌شناختند؛ آنهایی را که بعد از مرگ در حقشان مبالغه کرده بودند؛ باز بشناسند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذَا رَأى الَّذِينَ أَشْرَكُواْ شُرَكَاءهُمْ قَالُواْ رَبَّنَا هَـؤُلاء شُرَكَآؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوْ مِن دُونِكَ فَألْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ (۸۶)}
صدق الله العظيم [النحل]

خداوند حجابی که مانع دیدن یکدیگر می شد را برداشته و آنها قادر می شوند همدیگر را ببینند و لذا خداوند تعالی می‌فرماید:

{وَإِذَا رَأى الَّذِينَ أَشْرَكُواْ شُرَكَاءهُمْ قَالُواْ رَبَّنَا هَـؤُلاء شُرَكَآؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوْ مِن دُونِكَ فَألْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ (۸۶)}
صدق الله العظيم [النحل]

و مقصود از زایل شدن (فَزَيَّلْنَا)درآیه این است که خداوند تعالی می فرماید:
{وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكَانَكُمْ أَنتُمْ وَشُرَكَاؤُكُمْ ۚ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ ۖ وَقَالَ شُرَكَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿٢٨}صدق الله العظيم [يونس]
سپس بندگان مقرب می گویند:
{تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ (۶۳)}صدق الله العظيم [القصص]

و این تأویل حق فرموده خداوند تعالی است:
{وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كنتم تَزْعُمُونَ (۶۲) قَالَ الَّذِينَ حقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَؤُلَاء الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ (۶۳)}صدق الله العظيم [القصص]
ای مسلمانان به این ترتیب بندگان مقرب خداوند نسبت به عبادت شدن به جای خداوند توسط این بندگان ؛ کافرند .سیاق آیه و ضدیت آنها را با این عمل می بینید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّيَكُونُوا لَهُمْ عِزّاً (۸۱) كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدّاً (۸۲)}صدق الله العظيم [مريم]
لذا ای شیعیانی که از ائمه اهل بیت طلب شفاعت می کنید؛ شما و تمام مذاهبی که از بندگان مقرب خداوند می خواهند شفیعشان باشند ؛ همگی به خداوند شرک آورده اید چرا که آنان ، مانند شما بنده خداوندند.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلِ ادْعُواْ الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلاَ يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلاَ تَحْوِيلاً (۵۶) أُولَـئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى ربّهم الْوَسِيلَةَ أيّهم أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ ربّك كَانَ مَحْذُوراً (۵۷)}صدق الله العظيم [الإسراء]
این در مورد مؤمنانی بود که با –باورشان نسبت به بندگان مقرب ؛ به خداوند شرک آورده اند اما اقوامی وجود دارند که به جای خداوند شیطان پرستند و شیاطین به حضورشان رسیده و خود را به عنوان فرشتگان مقرب خداوند معرفی می کنند؛ اینان نیز در برابرشان به خاک افتاده و سجده می کنند.وقتی از آنان سؤال شود معبودتان کیست می گویند فرشتگان مقرب.سپس از فرشتگان مقرب سؤال می شود که آیا اینها شما را عبادت می کردند،
خداوند تعالی می فرماید:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَؤُلَاء إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ (۴۰) قَالُوا سبحانكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الجنّ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ (۴۱)}صدق الله العظيم [سبأ]
اینان توسط شیطان از راه راست منحرف شده اند در حالی که خود را مهتدی و هدایت یافته می پنداشتند. تمام این فرقه های ضاله و گمراه تصور می کنند هدایت شده اند و به آنها گمراهان یا بی راهه روندگان از حق _الضالین) اطلاق می شود .آنها از اینکه در گمراهی آشکار هستند بی خبرند و با وجوداینکه تصور می کنند اعمالشان نیک و پسندیده است ؛ تلاش شان در دنیا به هدر رفته است.

اما فرقه دیگری هستند که گمراه از حق نیستند بلکه دید و بینشی قوی دارند؛ اما اگر راه حق را ببینند ؛ با وجود آگاهی از حق بودنش آن را بر نمی گزینند و با یافتن راه غلط و با علم به اینکه آن راه باطل است-عامدانه و آگاهانه- در آن گام می نهند.اینان شیاطین بشراند.آنها گمراه نیستند(الضالین) بلکه مغضوبان درگاه خداوندند و خداوند نسبت به آنها به شدت خشمگین و غضبناک است!چگونه است که اگر راه حق را ببیننداز آن دوری کرده و با دیدن راه غلط و باطل به سوی آن می شتابند؟! چگونه است که محمد رسول الله را مانند پسران خود می شناسند- یقین دارند او رسول خداونداست- ولی در برابر دعوت او به شدت ایستاده و مردم را از دعوت حق ایشان منحرف می سازند!؟ سر پیچی آنها از اوامر خداوند شدیدترین تمرد است، آنها بیش از هر کسی سزاوار وارد شدن به آتش جهنمند . با خداوند و اولیاء او محاربه کرده و با وجود اینکه می دانند حق است به شدت بر علیه آن مکر و دسیسه می کنند. به جای خداوند طاغوت را پرستش می کنند و می دانند معبودشان شیطان رانده شده است که دشمن خداوند و دوستان اولیاء اوست. برای همین شیاطین اولیائی غیر از خداوند برمی گزینند و با شیاطین مؤنث نزدیکی می نمایند تا خلقت خداوند را تغییر دهند و شیاطین جن از طریق نسل انسان تولید مثل کرده و جمعیت خود را افزایش می دهند.گواه آن نیز فرموده خداوند تعالی است:
{وَيَوْمَ يِحْشُرُهُمْ جَمِيعاً يَا مَعْشَرَ الجنّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَآؤُهُم مِّنَ الإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِيَ أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النّار مَثْوَاكُمْ خَالدّين فِيهَا إلا مَا شَاء اللّهُ إِنَّ ربّك حَكِيمٌ عَليمٌ (۱۲۸)}صدق الله العظيم [الأنعام]
آنها بدون حساب وارد آتش می شوند یعنی به جهنم رفتن آنها تا روز قیامت به تأخیر نمی افتد و بلافاصله بعد از مرگ وارد آتش می شوند.آنها شیاطین بشری هستند و در هر زمان و مکانی که باشند بعد از مرگ مستقیم وارد آتش می شوند.
برعکس آنها بندگان مقرب خداوندند که با حساب وارد بهشت نمی شوند یعنی تا روز قیامت منتظر نمی شوند تا بعد ا ز محاسبه اعمال به بهشت بروند؛ بلکه بلافاصله بعد از مرگ وارد بهشت شده و تا زمانی که آسمان ها و زمین برقرار باشند در آن ساکنند و شیاطین بشر نیز تا زمان برپا بودن آسمان ها و زمین در آتش خواهند ماند.
اما اصحاب یمین، ورود آنها به بهشت تا روز برانگیختگی و محاسبه به تأخیر می افتد؛ یعنی ورود آنها به بهشت بعد از برپایی قیامت خواهد بود و بعد از آنکه مورد محاسبه قرار گرفتند وارد بهشت شده و در آنجا از نعمتهای بی حساب خداوند برخوردار خواهند شد. در مورد گمراهان نیز چنین است و ورود آنها به آتش نیز تا روز قیامت به تأخیر می افتد و بعد از حساب رسی در قیامت ؛ وارد جهنم شده و بی حساب از "شجرة الزقوم" تغذیه خواهند شد ؛ طعام ناپاکی که درشکم مانند پاره ای ازآتش جهنم است.منظور از "حساب" این است که مورد محاسبه قرار می گیرند تا روشن شود خداوند در حق آنها هیچ ظلمی نکرده و ورود به آتش حاصل عملکرد وظلمی است که خود در حق خودشان کرده اند.
اما شیاطین بشر در حالی که در همین دنیا زندگی می کنند آگاهند که به بیراهه رفته وآشکارا درگمراهیند.آنها دوبار وارد آتش می شوند؛ بار اول در زندگی برزخی وبلافاصله بعد از مرگشان وبار دیگر در روزی که مردم –برای رسیدگی به اعمال- در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار می گیرند.

ای مسلمانان؛ بیایید تا تفاوت بین اصحاب یمین و مقربین را برایتان روشن نمایم و تفاوت درجه آنها را برایتان بازگو کنم؛ براستی که فرق بین انجام اعمال واجب و انجام اعمال نافله که به قصد قربت انجام می شوند ۶۹۰ رتبه است ؛ اصحاب یمین به محبت خداوند دست نیافته اند بلکه تنها رضای او را کسب کرده اند؛ یعنی اینکه خداوند نسبت به آنها خشمگین نبوده واز آنها راضی است؛ چون آنها اعمال واجب شده از جانب خداوند را بجا آورده اند ولی به اعمال اختیاری نزدیک نشده اند؛ اعمالی که خداوند آنها را اجبار نکرده است ولی اگر کسی بخواهد به قصد قربت آنها را بجا می آورد . آنها این اعمال را انجام نداده اند بلکه فقط صدقه زکات واجب را پرداخته اند و با صدقات نافله قصد قربت بیشتر به خداوند را نکرده اند و؛ ای مؤمنان بدانید که فرق این دو بسیار بزرگ است.
بیایید به این تفاوت نگاهی کنیم؛ و اما مقربان؛ صدقه ای را که خداوند بر آنها فرض نموده می پردازند و مانند اعمال نیکی که اصحاب یمین انجام می دهند در نزد خداوند این صدقات ده برابر می شود؛ سپس در راه خداوند بصورت نافله و برای بدست آوردن رضای خداوند و قربت به او صدقات بیشتری می دهند تا در ایمان خود نیز ثابت قدم تر گردند؛ این پرداخت ها مانند زکات اجباری نیست ؛ خودشان می خواهند پرداخت کنند و چون خداوند از آنها کریم تر است لذا بین اعمال واجب و نافله فرق بسیار زیاد ۶۹۰ رتبه‌ای قائل شده است وآنها را بیشتر دوست داشته و به خود نزدیک می کند. خداوند تعالی می فرماید:
{مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا}صدق الله العظيم [الأنعام:۱۶۰]
این همان اعمال حسنه ای است که بر انسان فرض شده و واجب است؛ نافله قبول نمی شود مگر اینکه وظایف واجب انجام شوند و سپس نوبت اعمال اختیاری و داوطلبانه می رسد؛ خداوند در قرآن عظیم به صراحت تفاوت بین اینها را آورده است؛ اعمال نیک واجب ده برابر پاداش داده می شوند ؛ اما اعمال نیک داوطلبانه که به قصد قربت الی الله انجام می گیرند پاداشی هفتصد برابر دارند ؛ پس ۶۹۰ رتبه با هم فرق دارند و هم چنین خداوند اگر بخواهد بیش از این نیز خواهد داد چرا که کرم خداوند سبحان حد ومرزی نمی شناسد
ولی عمل نیک و بدی وجود دارد که میزان اجر یا جریمه آن برابراست و آن قتل نفسی است که در زمین فساد نکرده باشد؛ چنین قتلی مانند کشتن تمام انسان هاست و اگر کسی او را نجات دهد و قاتل را بخشیده و یا دیه را به اولیاء دم مقتول بپردازد تا قاتل را عفو کنند مانند آن است که تمام انسان ها را نجات داده باشد.
پس ای مؤمنان همگی به سوی خداوند روکرده و توبه کنید؛ باشد که رستگار شوید و هر یک ببنید آیا از مقربین هستید یا از اصحاب یمین و یا از اهالی آتش؛ آیا کسی بجز انسان و خالقش از نیت و اعمال انسان آگاه است؟ به قلب خود رجوع کنید و ببینید آیا فرمان خداوند را اجرا کرده اید یا خیر و اگر انجام داده اید توجه کنید عمل خالصانه برای خداوند بوده است یا هدف و منظور دیگری داشته اید؛ ریا در برابر مردم و یا حاجتی دنیایی در نفستان عامل آن بوده است؟ و شما می دانید در نفستان چه می گذرد و خدایتان نیز آگاه است. پس به نیتی که پشت سر اعمالتان است نگاه کنید تا بدانید از مقربین هستید یا اصحاب یمین و یا اصحاب «شمال» –یعنی دوزخیان-. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أيّها الَّذِينَ آمنوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (۱۸)}صدق الله العظيم [الحشر]
أخو المسلمين خليفة الله على البشر الإمام الثاني عشر من أهل البيت المطّهر اليماني المنتظر الإمام ناصر محمد اليماني..

اقتباس المشاركة 110816 من موضوع السبب الحقيقي للإشراك بالله وسرّ الشفاعة ..

- 33 -
الإمام المهدي ناصر محمد اليمانيّ
05 - جمادي الآخرة - 1428 هـ
20 - 06 - 2007 مـ
12:17 صباحًا
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=138
ــــــــــــــــــــــــ



اليماني المنتظَر يدعو المؤمنين للخروج من عبادة العباد إلى عبادة ربِّ العباد ..


بسم الله الرحمن الرحيم، وقال الله تعالى: {وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ ﴿١٠٦﴾} صدق الله العظيم [يوسف]. منَ الناصر لمحمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - الإمام المهدي ناصر محمد اليمانيّ إلى جميع المسلمين والنّاس أجمعين، والسلام على من اتَّبع الهادي إلى الصّراط المستقيم..

يا معشر المسلمين، لا تدعوا مع الله أحدًا، وإني لآمركم بالكفر بالتّوسل بعباد الله المقرّبين فذلك شركٌ بالله، فلا تدعوهم ليشفعوا لكُم عِند ربّكم فذلك شركٌ بالله، وتعالوا لننظر في القرآن العظيم نتيجة الذين يدعون من دون الله عبادَه المكرّمين فهل يستطيعون أن ينفعونهم شيئًا أم إنّهم سوف يتبرّأون ممَّن دعاهم من دون الله؟ وكما بيَّنا لكم من قبل بأنّ سبب عبادة الأصنام هي المبالغة في عباد الله المُقَرَّبين والغلوّ فيهم بغير الحقّ، حتى إذا مات أحدهم من الذين عُرفوا بالكرامات والدعاء المُستجاب بالغَ فيهم الذين من بعدِهم؛ وبالغوا فيهم بغير الحقّ فيصنعون لكُلٍّ منهم صَنَمًا تمثالًا لصورته فيدعونه من دون الله، وهذا العبد الصالح المُكرّم قد مات ولو لم يزل موجودًا لنهاهم عن ذلك ولكن الشرك يحدث من بعد موته، فهلمّوا لننظر إلى حوار المشركين المؤمنين بالله ويشركون به عباده المُكرمين، وكذلك حوار الكفار الذين عبدوا الأصنام دون أن يعلموا سرّ عبادتها إلّا أنّهم وجدوا آباءهم كابِرًا عن كابرٍ كذلك يفعلون فهم على آثارهم يهرعون. وقال الله تعالى: {وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿٦٢﴾ قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَـٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا ۖ تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ ۖ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم [القصص].

وإليكم التأويل بالحقّ؛ حقيقٌ لا أقول على الله بالتأويل غير الحقّ وليس بالظنّ فالظنّ لا يُغني من الحقّ شيئًا، والتأويل الحقّ لقوله: {‏وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿٦٢﴾}، ويقصد الله أين عبادي المُقَرَّبين الذين كنتم تدعونهم من دوني؟ وقال الذين كانوا يعبدون الأصنام: " ربنا هؤلاء أغوينا. " ويقصدون آباءهم الأولين بأنّهم وجدوهم يعبدون الأصنام ولم يكونوا يعلمون ما سرّ عبادتهم لها فهَرَعوا على آثارهم دون أن يعلموا بسرّ ذلك وآباؤهم يعلمون السرّ في عبادتها. ثمّ ننظر إلى ردِّ آبائهم الأولين فقالوا: {أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا}، ويقصدون بذلك بأنّهم أغووا الأمم الذين من بعدهم بسبب عبادتهم لعباد الله المُقَرَّبين ليقرّبوهم إلى الله زُلفًا ومن ثمّ زيّل الله بينهم وبين عباده المقربين فرأوهم وعرفوهم كما كانوا يعرفونهم في الحياة الدُّنيا من الذين كانوا يُغالون فيهم من بعد موتهم، وقال تعالى: {وَإِذَا رَأَى الَّذِينَ أَشْرَكُوا شُرَكَاءَهُمْ قَالُوا رَبَّنَا هَـٰؤُلَاءِ شُرَكَاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُو مِن دُونِكَ ۖ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿٨٦﴾} صدق الله العظيم [النحل]. وإنّما أزال الله الحجاب الذي يحول بينهم وبين رؤيتهم لبعضهم بعضًا فأراهم إيّاهم، ولذلك قال تعالى: {وَإِذَا رَأَى الَّذِينَ أَشْرَكُوا شُرَكَاءَهُمْ قَالُوا رَبَّنَا هَـٰؤُلَاءِ شُرَكَاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُو مِن دُونِكَ ۖ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿٨٦﴾}، وذلك هو التزييل المقصود في الآية، وقال الله تعالى: {وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا مَكَانَكُمْ أَنتُمْ وَشُرَكَاؤُكُمْ ۚ فَزَيَّلْنَا بَيْنَهُمْ ۖ وَقَالَ شُرَكَاؤُهُم مَّا كُنتُمْ إِيَّانَا تَعْبُدُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [يونس]. ومن ثمّ قال عباد الله المقربون: {تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ ۖ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ} صدق الله العظيم [القصص:63]، وهذا هو التأويل الحقّ لقوله تعالى: {وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ ﴿٦٢﴾ قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَـٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا ۖ تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ ۖ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ ﴿٦٣﴾} صدق الله العظيم.

إذًا يا معشر المسلمين، قد كفر عبادُ الله المقرّبين بعبادة الذين يعبدونهم من دون الله كما رأيتم في سياق الآيات وكانوا عليهم ضدًا، تصديقًا لقوله تعالى: {وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّـهِ آلِهَةً لِّيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا ﴿٨١﴾ كَلَّا ۚ سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [مريم].

إذًا يا معشر الشيعة من الذين يدعون أئمة أهل البيت أن يشفعوا لهم فقد أشركتم بالله أنتم وجميع الذين يدعون عبادَ الله المُقَرَّبين ليشفعوا لهم من جميع المذاهب، وإنّما هم عبادٌ لله أمثالكم، وقال الله تعالى: {قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا ﴿٥٦﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ﴿٥٧﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].

وهذا بالنسبة للمؤمنين المشركين بالله عبادَه المقربين، ولكنّه يوجد هناك أقوامٌ يعبدون الشياطين من دون الله؛ بل ويظهر لهم الشياطين ويقولون بأنّهم ملائكة الله المقربين فيخرّون لهم ساجدين حتى إذا سألهم: ما كنتم تعبدون من دون الله؟ فقالوا: الملائكةَ المقرّبين. ومن ثمّ سأل ملائكتَه المقربين: هل يعبدونكم هؤلاء؟ وقال الله تعالى: {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَـٰؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ ﴿٤٠﴾ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم ۖ بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ ۖ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ ﴿٤١﴾} صدق الله العظيم [سبأ]. وهؤلاء من الذين تصدّهم الشياطين عن السبيل ويحسبون أنّهم مهتدون، وكُلّ هذه الفرق ضالّة عن الطريق الحقّ ويحسبون بأنّهم مهتدون، ويُطلَق عليهم الضالين عن الطريق الحقّ وهم لا يعلمون بأنّهم على ضلالٍ مبينٍ؛ بل ضلّ سعيهم في الحياة الدنيا وهم يحسبون بأنّهم يُحسنون صُنعًا.

وأما فرقةٌ أخرى فليسوا ضالّين عن الطريق وبصَرهم فيها حديد، ولكنّهم إن يروا سبيل الحقّ لا يتّخذونه سبيلًا لأنّهم يعلمون بأنّه سبيل الحقّ، وإن يروا سبيل الغيّ يتّخذونه سبيلًا وهم يعلمون بأنّه سبيل الباطل، أولئك شياطين البشر، أولئك ليسوا الضالين؛ بل هم المغضوب عليهم باءوا بغضبٍ على غضبٍ، كيف وهم يعلمون سبيل الحقّ فلا يتّخذونه سبيلًا وإن يروا سبيل الغيّ يتخذونه سبيلًا؟! كيف وهم يعرفون بأنّ محمدًا رسول الله حقٌّ كما يعرفون أبناءهم ثمّ يصدّون عن دعوة الحقّ صدودًا؟! أولئك هم أشدُّ على الرحمن عتيًّا، أولئك هم أولى بنار جهنم صليًّا، ويحاربون الله وأوليائه وهم يعلمون أنّه الحقّ فيكيدون لأوليائه كيدًا عظيمًا، ويعبدون الطاغوت من دون الله وهم يعلمون أنّه الشيطان الرجيم عدوّ الله وعدّو مَن والاه لذلك اتّخذوا الشياطين أولياء من دون الله وغَيَّروا خلق الله، ويجامعون إناث الشياطين لتغيير خلق الله، فاستكثروا مِن ذُريّات بني البشر عالَم الجنّ الشياطين، وقال الله تعالى: {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ ۖ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا ۚ قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّـهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ ﴿١٢٨﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

أولئك لا يدخلون النّار بالحساب؛ بمعنى أنّهم لا يؤخَّرون إلى يوم القيامة بل يدخلون في النّار مباشرةً من بعد موتهم، أولئك شياطين البشر في كلّ زمانٍ ومكانٍ يدخلون النّار من بعد موتهم مباشرةً، وعكسهم عباد الله المُقَرَّبون لا يدخلون الجنة بحسابٍ؛ بمعنى أنهم لا يُؤخَّرون إلى يوم القيامة لمحاسبتهم بل يدخلون الجنّة فور موتهم ويَمكُثون في الجنة ما دامت السماوات والأرض، وكذلك شياطين البشر يمكُثون في النّار ما دامت السماوات والأرض، وأما أصحاب اليمين فيُؤخَّر دخولهم الجنّة إلى يوم البعث والحساب؛ بمعنى أنّهم يتأخرون عن دخول الجنّة إلى يوم القيامة فيدخلون الجنة بحساب ويرزقون فيها بغير حساب، وكذلك الضالّون يُؤخَّر دخولهم النّار إلى يوم القيامة فيدخلون النّار بحساب ويأكلون من شجرة الزَقُّوم بغير حساب؛ طعام الأثيم كالمُهل يغلي في البطون كغلي الحَميم. ومعنى القول بحساب أي: يُحاسَبون حتى يتبيّن لهم بأنّ الله ما ظلمهم شيئًا بل أنفسهم كانوا يظلمون، أما شياطين البشر فهم يعلمون وهم في الحياة الدنيا بأنّهم على ضلالٍ مبينٍ أولئك يدخلون النّار مرتين المرة الأولى من بعد موتهم في الحياة البرزخيَّة والأخرى يوم يقوم الناس لله ربّ العالمين.

ويا معشر المسلمين، تعالوا لأبيّن لكم الفَرْقُ بين أصحاب اليمين والمُقَرَّبين، والفارق هو بين الدرجات، وأن الفرق هو بين عمل الفرض وعمل النافلة تقرُّبًا إلى الله، فإنَّ الفَرق بينهما ستمائة وتُسعون درجة، ولا ينال محبَّة الله أصحاب اليمين بل ينالون رضوانه؛ بمعنى أنّه ليس غاضِبًا عليهم بل راضٍ عنهم، وذلك لأنّهم أدّوا ما فرضه الله عليهم، ولكنّهم لم يقربوا الأعمال التي جعلها الله طوعًا وليس فرضًا؛ بل إن شاءوا أن يتقرّبوا بها إلى ربّهم ولكنهم لم يفعلوها بل أدّوا صدقة فرض الزكاة ولم يقربوا صدقات النافلة.

ولكنّ الفرق عظيم في الميزان يا معشر المؤمنين، فتعالوا ننظُر الفَرق: فأما المُقَرَّبون فأدّوا صدقة الفرض فكُتبت لهم كحسنات أصحاب اليمين عشرة أمثالها، ومن ثمّ عمدوا إلى صدقات النافلة فأنفقوا في سبيل الله ابتغاء مرضاة الله وقربةً إليه تثبيتًا مِن أنفسهم ولم يكن عليهم فرضُ أمرٍ جبريٍّ كفرض الزكاة بل من أنفسهم، وكان الله أكرم منهم فجعل الفرق بين درجة الفرض ودرجة النافلة ستمائة وتُسعون درجة، وأحبَّهم وقرَّبهم. وقال الله تعالى: {مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا} [الأنعام:160].

وتلك هي حسنة الفرض والأمر الجبريّ، ولا تُقْبَل النافلة إلا بعد إتيان العمل الجبريّ ومن ثمّ الأعمال الطوعيّة، وذكر الله الفرق بينهما بنصّ القرآن العظيم بأنّ الحسنة الجبريّة هي في الميزان بعشرة أمثالها وأما الحسنة الطوعيّة قربةً إلى الله فهي بسبعمائة حسنة، وبَيَّن الفرق بينهما أنّه ستمائة وتُسعون درجة، وكذلك يُضاعف الله فوق ذلك لمن يشاء فلم يحصر كرمه سبحانه.

ولكن توجد هُناك حسنة وسيئة قد جعلهم الله سواءً في الميزان في الأجر أو الوزر وهي قتل نفسٍ بغير نفسٍ أو فسادٍ في الأرض فكأنّما قتل الناس جميعًا، وكذلك من أحياها وعفا أو دفع ديّة مُغرية لأولياء الدم حتى عفوا فكأنّما أحيا الناس جميعًا.

فتوبوا إلى الله جميعًا أيها المؤمنون لعلكم تفلحون، ولينظر أحدُكم هل هو مِن المُقَرَّبين أو من أصحاب اليمين أو من أصحاب الجحيم؟ فهل يعلم بحقيقة عمل الإنسان ونيّته غير الإنسان وخالق الإنسان؟ فانظروا إلى قلوبكم تعلمون هل أدّيتُم ما أمركم الله به أم لا؟ وإذا أدَّيتُموه انظروا هل عملكم خالصٌ لوجه الله أم لكم غاية أخرى ( رياء الناس أو حاجة دنيوية في أنفسكم )؟ فأنتم تعلمون ما في أنفسكم وكذلك ربّكم، فانظروا إلى نوايا أعمالكم وسوف تعلمون هل أنتم من المُقَرَّبين أم مِن أصحاب اليمين أم مِن أصحاب الشِّمال، وذلك تصديقًا لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّـهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الحشر].

أخو المسلمين خليفة الله على البشر الإمام الثاني عشر من أهل البيت المُطهَّر؛ اليماني المُنتَظَر الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
_____________