- 25 -
خداوند در آیات محکم قرآن علم نجوم و افلاک را به تفصیل بیان نموده است...
[همانا که نماز صبح به حق و بدون شکوتردید نماز وسطی است]
بسم الله الرحمن الرحيم، و صلوات و سلام بر خاتم الانبياء والمُرسلين جدّم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وپیروان حق تا یوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
سلام خدا بر ابوفراس زهرانی از حافظان قرآن، خدا تو را حفظ نموده و به راه راست هدایت فرماید. و سؤالت از امام ناصر محمد یمانی که:
امام مهدی ناصرمحمد یمانی در پاسخ میگوید: البته که چنین است. خداوند علم فلک را به من آموخته است ولی این دانش برگرفته ازکتابهای نوشته شده توسط بشر نیست؛ بلکه از آیات محکم ذکر و از محکمات قرآن عظیم برایتان برهان میآورم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنين والحساب وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً ﴿۱۲﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
اگر دانشمندان علم فلک دچار اشتباه و خطا شوند؛ قادر به گمراه کردن امام مهدی نخواهند بود. من از امیال آنان پیروی نمیکنم، بلکه با آیات محکم، آنچه که درست باشد را تصدیق و آنچه را که باطل باشد؛ باز هم با آیات محکم ذکر باطل میکنم. ابوفراس که از مردمان نیک هستی بر اساس فرموده حق خداوند تعالی:
{ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنين والحساب وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً ﴿۱۲﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
ابوفراس خردمند! درمورد حساب شبانهروز، آنچه که در کتاب پیدا میکنم این است که آغاز شبانهروز از لحظه پنهان شدن خورشید در پس حجاب و سپس گسترش تاریکی است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾ وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿٣٨﴾ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿٣٩﴾ لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظیم [يس].
و خداوند در این آیات محکم، برای شما آغاز حساب را براساس حرکت زمین و خورشید و ماه روشن مینماید. خداوند به شما خبر میدهد که براساس حساب، زمان دقیق آغاز شبانه روز؛ غروب خورشید و آغاز شبی است که متعلق به شبانه روز جدید است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس]
لذا شب دقیقاً بعد از غروب آفتاب و پنهان شدن آن در پس حجاب آغاز میشود و از نظر«وقت» و نه از نظر حرکت ذاتی [چون در حرکت ذاتی روز جلوتر از شب است که انشاءالله آن را به تفصیل بیان خواهیم کرد] ، شبانهروز با آغاز شب؛ شروع میشود . برای اینکه مطالب را با هم قاطی نکنی، بدان که در حال حاضرما درمورد حساب اوقات معین شده [حساب الموقوت] صحبت میکنیم و اینکه حساب شبانهروز، از چه لحظهای است و فرموده خداوند تعالی را برایت میآوریم:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس]
به این ترتیب از نظر حساب وقت در کتاب؛ شبانهروز دقیقاً با نماز مغرب آغاز میشود و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{ وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً } صدق الله العظيم [الأعراف: ۱۴۲]
پس از آیات محکم کتاب حق برایتان روشن شد و دانستید که حساب ایام با شب آغاز میشود، یعنی از غروب خورشید آغاز میشود و تا غروب خورشید بعد ادامه مییابد و میشود یک شبانهروز. چون از نظر حساب، شبانهروز ۲۴ ساعت است و از نظر حساب در کتاب؛ شبانهروز با غروب آفتاب و پنهان شدن آن پشت حجاب آغاز میگردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس]
و از آنجا که نماز تکلیفی است که در زمانی معین باید انجام شود[ در قرآن از آن با كتابٌ موقوتٌ یاد شده است] ؛ حال برای شما سهل و آسان است که دریابید کدام نماز «نماز وسطی» است، همان نمازی که خداوند توصیه کرده از آن مراقبت کنید؛ چرا که پروردگار میدانست که بسیاری از مسلمانان آن را از دست میدهند. دقیقاً برایتان روشن شد آغاز شبانهروز و حساب ایام از چه لحظهای است. شبانهروز جدید از لحظه دخول شب و پنهان شدن خورشید پشت حجاب آغاز میشود، پس برایتان روشن و واضح شد که این بیان حق است که اولین نماز در شبانهروز نماز مغرب است و سپس نماز عشاء و بعد نماز صبح و ظهر و عصر. وقت نماز عصر با پنهان شدن خورشید در حجاب تمام شده و زمان آغاز نماز در شبانهروز جدید فرا میرسد که با نماز مغرب شروع میشود و الی آخر...پس بیا تا ببینیم «نماز وسطی» بی شک و تردید کدام نماز است:
۱-مغرب
۲-عشاء
۳-صبح
۴-ظهر
۵-عصر
پس برای ابوفراس که از مردمان نیک است، روشن شد که همانا نماز صبح بی شکوتردید نماز وسطی است و همین نماز است که خداوند فرمان داده درآن برای دعای قنوت، برخیزید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ ﴿۲۳۸﴾ } صدق الله العظيم [البقرة]
واین «نماز مشهود» است چون در موعد انجام آن معقبات [ملائکهای که مأمور روز و شب هستند] گرد آمده و فرشتگان شب؛ امور را تحویل فرشتگان روز میدهند. این تحویل، درست در موعد نماز وسطی که نماز صبح است صورت میگیرد. به همین دلیل این نماز «مشهود» است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ﴿۷۸﴾} صدق الله العظيم [الإاسراء]
ولی آنان که تصور کردهاند نماز وسطی، نماز عصر است؛ ندانسته به خداوند نسبت دادهاند. خداوند آنها را عفو کرده و هدایت نماید؛ این سخنان از روی ظن است و میدانید ظن و گمان جای حق را نمیگیرد. اینها چون فکر میکنند نماز صبح، اولین نمازاست؛ لذا گمان کردهاند نماز عصر نماز وسطی است :
۱-صبح
۲-ظهر
۳-عصر
۴-مغرب
۵-عشاء.
اما آنها موعد نمازها را به هم ریختهاند، چون سه نماز از نمازهای روزانه [یعنی نماز صبح و ظهر وعصر] را که مربوط به شبانهروز گذشته است و هم چنین دو نماز را که مربوط به شبانهروز جدید است [یعنی نماز مغرب و عشأ] را با هم آورده و به همین دلیل بر اساس محاسباتشان نماز عصر، نماز وسطی میشود. این از روی اجتهاد ظنی است و خود میدانند ممکن است درست باشد یا غلط. اما ابو فراس! شما میدانید خداوند فتوا داده که ظن شما را از حقیقت بینیاز نمیکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا } صدق الله العظيم [یونس: ۳۶]
اما من امام مهدی به حق فتوا میدهم که فتوای اجتهادی در دین خدا حرام است؛ این چنین فتواهایی میتوانند درست باشند یا غلط. حال به شما یاد میدهم اجتهاد حقیقی کدام است: اجتهاد یعنی به دنبال علم حق بودن؛ تا اینکه خداوند فرد را به سوی برهان علمی منیری هدایت کند که بی شکوتردید از پروردگار عالمیان است. و راز اینکه امام مهدی با برهان علمی حق بر تمام علمای امت مهیمن میگردد نیز در همین امر نهفته است.
ای ابوفراس! تو نمیتوانی با فتوایی مردم را قانع کنی که احتمال صحت یا خطا در آن است، چون چنین فتواهایی یقینی نبوده و از روی ظن و گمان هستند چرا که برای آنها برهان علمی محکم نداری تا بتوانی با آن مجادله کنندگان را به حق خاموش سازی.
لذا اجتهاد [حقیقی] یعنی به دنبال حق بگردی و زمانی که خداوند بداند شما حریص هستید تا جز حق به خداوند نسبت ندهید؛ به وعده حق خود در آیات محکم کتابش عمل کرده و فتوای حق را به شما نشان میدهد:
{ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ } صدق الله العظيم [البقرة: ۲۸۲]
چون خداوند میبیند تو مجتهدانه به دنبال حق میگردی و چیزی جز حق نمیخواهی و اکراه داری به خداوند نسبت ناحق دهی؛ اینجاست که خداوند به وعده خود در آیات محکم کتابش عمل نموده و پژوهشگر حق جو را به راه حق و درسا هدایت مینماید:
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا } صدق الله العظيم [العنكبوت: ۶۹]
یعنی اگر کسی که به دنبال حق باشد و جز حق چیزی نخواهد؛ برعهدهی حق است که او را به راه حق هدایت نماید و دانشی به او عطا نماید که بی شکوتردید از نزد خداوند حکیم و علیم است. ولی ابوفراس! علمای امت به این دلیل اشتباه کرده و گمراه شدهاند که قاعده و ناموس اجتهاد را نمیدانند. قاعده اجتهاد در کتاب این است که: آن قدر به دنبال حق بگردی، تا خداوند با علم و هدایت و کتاب منیر تو را به سوی حق راهنمایی کند و سپس تو مردم را براساس بصیرتی که از نزد پروردگارت آمده به سوی حق هدایت نمایی. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
ولی عزیز من ابوفراس! متأسفانه علمای امت مردم را بهسوی چیزی دعوت میکنند که هنوز برای آن درحال اجتهاد بوده و به دلیلی علمی که گفتگوکنندگان را قانع کند، دست نیافتهاند؛ چون دانش آنها از روی ظن و گمان است و امکان صحت یا خطا در آن هست. این بصیرت آمده از نزد پروردگار نیست، چون علوم دینی باید یقینی باشند نه ظنی. چون علوم دینی برهان مبین دعوت شما بهسوی خداوند است و باید این دعوت بر پایه بصیرتی باشد که بی شکوتردید از سوی خدا آمده باشد. نه اینکه شما برای مردم فتوا بدهید و بعد بگویید: «الله اعلم، اگرخطا باشد؛ اشتباه از من است»! هیهات، هیهات....
بلکه این شیطان است که فرمان میدهد چیزی را که نمیدانید آیا حق است و از جانب پروردگار عالمیان آمده؛ به خدا نسبت دهید. خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
چرا که اگر شما ندانسته و از روی ظن، که کسی را از حق بینیاز نمیکند، به خداوند نسبت دهید و بگویید این حلال است و این حرام؛ بدون اینکه علمی روشن و بینه از پروردگار عالمیان داشته باشید؛ این ظن است و ظن کسی را از حقیقت بینیاز نمیکند. چرا که اگر چیزی را حرام کنید که خداوند حرام نکرده باشد و یا حرام خدا را حلال کنید؛ به خداوند نسبت دروغ داده و چیزی را گفتهاید که خداوند نفرموده است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَـٰذَا حَلَالٌ وَهَـٰذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُوا عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿١١٦﴾} صدق الله العظيم [النحل].
لذا در کتاب خدا، از روی ظن و گمان فتوا دادن بر شما حرام شده است؛ فتوایی که احتمال دارد درست باشد یا غلط و برای آن برهان روشنی از نزد خدا وجود نداشته باشد. اینکه ندانسته و بدون یقین به خداوند نسبت دهید؛ فرمان الهی نیست. این فرمان شیطان است که امر میکند بدون اینکه اهمیتی بدهید، ندانسته به خداوند نسبت دهید؛ حال چه فتوا حق باشد یا خطا؛ چنین کاری فرمان شیطان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
ابوفراس! والله که اگر امام مهدی ناصر محمد یمانی تابع امر شیطان بود و ندانسته به خدا نسبت میداد؛ چطور میتوانست حتی یک عالم از علمای امت را شکست دهد؟ اما راز هیمنهی امام ناصر محمد یمانی در این است که از فرمان خداوند رحمن پیروی کرده و ندانسته به خدا نسبت نمیدهد. برای همین هم نمیبینی که امام مهدی ناصرمحمد یمانی با علوم ظنی که احتمال دارد درست باشند یا غلط؛ برای مردم حجت آورده و بعد بگوید: والله اعلم؛ اگر خطا باشد؛ اشتباه از من بوده! اگر چنین بود؛ چگونه میتوانستم در برابر علمای امت حجت اقامه کنم؟ و چگونه میتوانستم درموارد اختلافات، با حکم حق آنان را قانع نمایم درحالیکه حکم ظنی، احتمال درست و غلط بودن دارد. پناه برخدا که از جاهلان باشم.
ممکن است جناب شیخ ابوفراس زهرانی بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «برادرمن! علما از انبیا نیستند که خدا به آنها وحی کند؛ لذا آنان با اجتهاد فتوا میدهند و برای همین هم میبینی به فتوای خود یقین ندارند. برای همین قسم نمیخورند که جز حق نمیگویند، بلکه اعتراف میکنند که ممکن است فتوایشان درست باشد یا غلط؛ پس راه درست و حقی که باید از آن پیروی کرد و به خدا ندانسته نسبت نداد؛ کدام است؟». پس امام مهدی درمورد راه حق به او فتوا میدهد تا نه خودشان گمراه شوند و نه امتشان را گمراه نمایند. آنان حق ندارند کورکورانه از گذشتگان پیروی نمایند و هرکاری که آنها میکردند، انجام دهند؛ چون شاید اسلافشان درمورد مسئلهای به خطا رفته باشند و اینکه فرزندانشان نمیدانستند این راه درست نیست در پیشگاه پروردگار حجت نبوده و نفعی برایشان ندارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿١٧٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَن تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَـٰذَا غَافِلِينَ ﴿١٧٢﴾ أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿١٧٣﴾ وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿١٧٤﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
وبرای همین خداوند به کسانی که در طلب علم هستند، فرمان میدهد از عقل خود استفاده کرده و قبل از پیروی؛ در مورد برهان فرد دعوت کننده، تدبر و تفکر نمایند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
چرا که عقل و منطق همیشه با حق موافق است و وقتی در مورد برهان علمی فرد دعوت کننده تدبر شود، اگر برهان از جانب خدا باشد؛ حتماً عقل در برابر آن سرفرود آورده و کاملاً تسلیم میشود. برای همین هم خداوند به کسانی که ازقرآنی رومیگردانند که محمد رسول الله آورده و ذکری برای عالمیان است؛ میفرماید که اگر کسی از آنها بخواهد راه راست را درپیش گیرد:
{قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ ۖ أَن تَقُومُوا لِلَّـهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
وبرای همین امتها بعد از اینکه فرصت از دستشان رفت؛ میفهمند علت گمراه و دورشدن از مسیر هدایت پروردگارشان این بوده است که کورکورانه از پیشینیان پیروی کرده و درمورد حجت کسی که آنها را به سوی راه حق پروردگارشان دعوت میکرده؛ تدبر نکردهاند. برای همین فتوا میدهند، علت گمراهی از حق این بوده که از عقلشان استفاده نکردند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
و برای همین اگر ابوفراس عقلش را بکار گیرد و در بیانات امام ناصر محمد یمانی از قرآن تدبر کند؛ درمییابد که عقلش با بیان امام ناصر محمد یمانی از قرآن موافق است و آن را بهترین تأویل و هدایت کنندهترین مسیر میبیند و اینکه او به حق با برهان علمی از آیات محکم قرآن عظیم، که احتمال تشکیک و ایراد در آن نیست، مردم را بهسوی حق دعوت میکند و راه راست را نشان میدهد؛ مگر کسی که نسبت به حکم قرآن عظیم کافر شود که در این صورت خداوند او را گرفتار عذاب دردناکی خواهد کرد.
برادر گرامی ابوفراس! از مردمان خوب و گزیده باش وعقل خود را تکذیب مکن. امام مهدی ناصر محمد یمانی را تکذیب مکن، چون عقل تو در هیچ موردی با بیانات امام مهدی مخالف نیست، چرا که اگر از بصیرت استفاده شود؛ فرد هیچ وقت نابینا نخواهد شد و همانا که قلبهایی که در سینههاست کور میشوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ } صدق الله العظيم [الحج: ۴۶]
و لذا میبینید در تمامی امتها تنها کسانی مسیر هدایت را درپیش میگیرند که از عقل خود استفاده کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
و لذا امام مهدی منتظر به تمام بشریت اعلان مینماید که در دوران گفتگو قبل از ظهور؛ کسی مهدی منتظر را تصدیق نکرده و نخواهد کرد مگر خردمندان. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
امام مهدی عقل ابوفراس را بین امام مهدی و ابوفراس داور و حَکَم میکند. ابوفراس! اگر دیدی عقل و منطق، برهان علمی ناصر محمد یمانی را نمیپذیرد؛ بدان که ناصر محمد یمانی در گمراهی آشکار است. و اگر دیدی عقل و منطق، برهان علمی امام ناصر محمد یمانی را میپذیرد؛ به یقین بدان که این حق آمده از نزد پروردگارت است. خداوند عقل را حجت بر انسان قرار داده و اگر عقل انسان برود، اعمالش ثبت نمیشود؛ پس چه راهی برای نجات تو ومسلمانان و تمام مردم از یوم عقیم هست ابوفراس؟ آیا به امام مهدی کمک نمیکنی تا تو و امت را از فتنه مسیح کذاب نجات دهد؟
ممکن است ابوفراس بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «ای مرد! در مورد فتنه مسیح کذاب، همانطور که معروف است، محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم چنین فتوا داده است که او میگوید: «ای آسمان ببار» و آسمان میبارد ، «ای زمین برویان» و زمین میرویاند و مردی را از وسط نصف کرده و بین دو نیمه بدن او راه میرود و سپس روح را به کالبد او برگردانده و زندهاش میکند». پس کسی که خداوند او را امام مردم قرار داده درپاسخ به ابوفراس میگوید: سبحان الله العظیم! این برتری طلبی بزرگی است!! چگونه دروغهایی را باور میکنید که تحدی خداوند در برابر باطل و اولیای او را که در آیات محکم قرآن عظیم آمده است نفی میکند؟ خداوند باطل و اولیای او را به چالش میکشد که روح را به بدن مرده بازگردانند و خداوند فرموده است اگر آنان چنین کنند [در حالی که به جای خداوند باطل را میخوانند] در دعوت خود به سوی باطل آنها درست گفتهٔاند نه خداوند متعال! خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
به این ترتیب افترا زنندگان، کاری کردهاند مسلمانان نسبت به تحدی خداوند در برابر اهل باطل درآیات محکم قرآن برای زنده کردن مرده؛ کافر شوند و به مراد خود هم رسیدهاند. آنها میدانند چنین چیزی هرگز رخ نخواهد داد و میخواهند شما را بعد از ایمان آوردن نسبت به آنچه که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم که آیات محکم و بینه و ام الکتاب هستند، نازل نموده، کافر کنند. باطل قادر به این کار نیست و به جای خداوند ادعای ربوبیت میکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
ای ابوفراس که از انسانهای نیک و گزیده هستی! به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! تا زمانی که به قاعدهای که در آیات محکم کتاب برای کشف احادیث و روایاتی که به دروغ به خدا ورسولش نسبت داده شدهاند، آمده است، ایمان نیاورید؛ امام مهدی نمیتواند در موارد اختلاف میان شما حکم کند.
ولی شاید ابوفراس بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «برای نجات از فتنهی احادیثی که به دروغ و با بهتان به نبی نسبت داده شده چه راهی وجود دارد؟» پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: راه آن پیروی از کتاب خداوند و سنت حق رسول اوست و اگر در سنت چیزی برخلاف آیات محکم کتاب بود؛ در این صورت به ریسمان الهی قرآن عظیم بیاویزید و نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم است کافر شوید، که اگر چنین کنید؛ هدایت خواهید شد و اگر سرباز زنید؛ گمراه میشوید و وظیفه ما تنها ابلاغ بیان حق قرآن عظیم برای عالمیانی است که بخواهند به راه راست هدایت شود. چرا که بصیرت امام مهدی بی شک و تردید،همان بصیرتی است که جدش محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم از نزد پروردگار عالمیان آورده است. و لذا خداوند تعالی میفرماید:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [النمل].
چون آیات محکم قرآن عظیم؛ برهان آشکار برای دعوت تمامی مردم بهسوی خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
لذا ریسمانی که خداوند فرمان داده تا به آن پایبند مانده و نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم آن است کافرشوید؛ قرآن عظیم است. فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
مقصود خداوند از التزام به قرآن، این نیست که تنها به قرآن پایبند بوده و سنت حق نبوی را رها کنید؛ سنت حق نبوی بیان و تشریح بیشتر قرآن است و اگر چنین کنید از فرموده خداوند تعالی سرباز زدهاید که:
{ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ } صدق الله العظيم [النحل: ۴۴]
مقصود از بیان قرآن، سنت نبوی حق است که چیزی نیست جز بیان و توضیح بیشتر قرآن عظیم برای مردم. ولی افتراهایی که به نبی] صلى الله عليه وآله وسلم نسبت داده میشود برخلاف آیات بینه و محکم [آیات ام الکتاب] هستند و بعد از تطبیق قاعده کشف احادیث دروغ؛ به یقین خواهید دانست این حدیث در سنت نبوی از خدا و رسول او صلى الله عليه وآله وسلم نیست، بلکه این حدیث نبوی که برخلاف آیات محکم قرآن است از نزد خدا نیست.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
برادر گرامی ابوفراس! اگر در این آیات بینه تدبر کنید، به نکات زیر میرسید:
۱-قرآن و سنت بیان، هردو از نزد خدا آمدهاند.
۲- قرآن از تحریف محفوظ است ولی سنت بیان از تحریف مصون نیست.
۳-از آنجا که قرآن از تحریف محفوظ است، پس در مواردی که در سنت نبوی دچار اختلاف میشوید؛ حتما قرآن مرجع شماست.
۴- سپس خداوند به شما میآموزد قاعده کشف احادیث دروغ کدام است. حدیث دروغ با آیات بینه و محکم که آیات ام الکتاب بوده و برای عالم و جاهل شما روشن و واضح هستند؛ مغابرت دارد و برخلاف آنهاست. پس به قرآن عظیم،ریسمان الهی پایبند بمانید و نسبت به هرچه که برخلاف آیات محکم و ام الکتاب آن هستند کافر شوید، حال چه در تورات یا انجیل باشد یا در سنت نبوی. چون خداوند قرآن عظیم را مرجع، حکم و مهیمن بر تورات و انجیل و سنت نبوی دانسته است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
ای اهل بصیرت! تدبرکنید که آیا قرآن به دلیل محفوظ بودن از تحریف، مهیمن بر تورات و انجیل و سنت نبوی نیست؟ درحالیکه خداوند وعدهای برای حفظ تورات و انجیل و سنت نبوی از تحریف شیاطین نداده است؟ خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِن كِتَابِ اللَّـهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ ۚ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿٤٤﴾ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٤٥﴾وَقَفَّيْنَا عَلَىٰ آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ﴿٤٦﴾ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فِيهِ ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٤٧﴾ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾ } صدق الله العظيم [المائدة]
و اما سؤال ابوفراس: «ناصر محمد یمانی! چرا فتوا میدهی علمای امت گمراهند؛ درحالیکه آنها درمورد تو حکم به گمراهی آشکار ندادهاند؟» امام مهدی جواب ابوفراس را مستقیم به خداوند میسپارد. خداوند به کسانی که با امر الهی مخالفت کرده و دین خود را فرقه فرقه و پراکنده کرده و به حبل الهی آیات محکم قرآن عظیم تمسک نجسته و نسبت به هرچه که مخالف ان است کافر نشدهاند پاسخ داده است و ما جواب ابوفراس را مستقیم به خداوند میسپاریم:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ای ابوفراس! ای مردم! از خداپروا کنید. شایسته نیست که امام مهدی شیعه یا سنی باشد؛ بلکه او مسلمان حنیف است و از مشرکان نیست و مردم را بر اساس بصیرت بهسوی خداوند دعوت میکند. من نمیگویم شیعه هستم و مردم را بهسوی مذهب آنها دعوت نمینمایم. من نمیگویم اهل سنت و جماعت هستم و مردم را بهسوی مذاهب آنان نمیخوانم. بلکه مردم را با بصیرتی که از نزد پروردگارم آمده است بهسوی خدا دعوت میکنم و میگویم من از مسلمین هستم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [فصلّت].
چطور درحالیکه خود شما شیعیان و اهل سنت با هم اختلاف دارید؛ میتوانید مردم را با دین خود قانع نمایید؟ چگونه میخواهید مردم عالم را با دین خود قانع کنید درحالیکه آنها میدانند گروهی از شما به گروهی دیگر لعنت فرستاده و یک دیگر را تکفیر میکنید؟ اختلاف و تفرقه را رها کنید و به ریسمان الهی قرآن عظیم آویخته و بر سر چیزی که برخلاف آیات محکم آن است، با یک دیگر مخاصمه نکنید که خداوند شما را عذاب خواهد کرد؛ آیا پروا نمیکنید؟
عزیز من ابوفراس که از مردمان نیک و گزیده هستی! شاکر باش که خداوند امام مهدی را در دوران ابوفراس برانگیخته است، و شاکر باش که خداوند تو را از طریق این شبکه جهانی که نعمت بزرگ خداوند برای گفتگو میان مردم عالم است؛ از دعوت مهدی منتظر در دوران گفتگو قبل از ظهور آگاه کرده است.
ابوفراس! نور و ظلمت در یک جا جمع نمیشوند و امام مهدی، یکی مانند دیگر علمای مسلمین است، فقط معلم او خداست و دانش او را بیش از تمام علمای امت قرار داده تا دراختلافات حکم کند و مسلمانان را به سوی وحدت فراخوانده و با وحدت پراکندگی آنان را از بین ببرد و سخن آنان را یکی کرده و جلوی تفرقه دینی را گرفته و صفوف آنان را یکی کرده و شوکتشان را تقویت نماید و قلبهای آنان را از شرک پاک کند. سپس وعده برپایی خلافت جهانی اسلامی را عملی نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٥٥﴾} صدق الله العظيم [النور].
وبرای همین تلاش میکنیم قلب مردم را از شرک پاک سازیم تا شرط خلافت، به حق محقق گردد
{ يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً }صدق الله العظيم [النور:۵۵].
ابوفراس! میبینم که میخواهی مهدی منتظر به اختصار به تو پاسخ دهد؛ مهدی منتظر به تو میگوید: آیا اعتقاد نداری که برانگیخته شدن امام مهدی خبری بزرگ از اخبار کتاب است و بر ما واجب است حق را به تفصیل بیان کنیم تا حجتی نداشته باشند و با اقامه حجت دربرابر آنان، نزد خود از اینکه به حق اعتراف کرده و تسلیم آن شوند؛ احساس ناراحتی نکنند و بگویند:«سمعنا وأطعنا غفرانك ربنا وإليك المصير».
با اینکه میبینید امام مهدی در برخی از بیانات به آنها سخت میگیرد، ولی من نسبت به آنها رئوف و رحیم هستم و دلیل سخت گرفتن این است که آنها از دعوت امام مهدی روگردانده و حاضر نیستند به شأن خلیفه خدا در زمین اعتراف کنند و این باعث میشود هم خود وهم امت مسلمان و هم تمام آبادیهای بشر گرفتار عذاب شده و خداوند خلیفه خود مهدی منتظر را در یک شب برجهانیان غالب گرداند در حالی که همگی خوار و ناتوان شدهاند.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
الذليل على المؤمنين خليفة الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
- 25 -
الإمام ناصر محمد اليماني
11 - ربیع الآخر - 1431 هــ
27 - 03 - 2010 مـ
۷-فروردین-۱۳۸۹ه.ش.
12:02 صبح
ــــــــــــ
11 - ربیع الآخر - 1431 هــ
27 - 03 - 2010 مـ
۷-فروردین-۱۳۸۹ه.ش.
12:02 صبح
ــــــــــــ
خداوند در آیات محکم قرآن علم نجوم و افلاک را به تفصیل بیان نموده است...
[همانا که نماز صبح به حق و بدون شکوتردید نماز وسطی است]
بسم الله الرحمن الرحيم، و صلوات و سلام بر خاتم الانبياء والمُرسلين جدّم محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم وپیروان حق تا یوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
سلام خدا بر ابوفراس زهرانی از حافظان قرآن، خدا تو را حفظ نموده و به راه راست هدایت فرماید. و سؤالت از امام ناصر محمد یمانی که:
{ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنين والحساب وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً ﴿۱۲﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
اگر دانشمندان علم فلک دچار اشتباه و خطا شوند؛ قادر به گمراه کردن امام مهدی نخواهند بود. من از امیال آنان پیروی نمیکنم، بلکه با آیات محکم، آنچه که درست باشد را تصدیق و آنچه را که باطل باشد؛ باز هم با آیات محکم ذکر باطل میکنم. ابوفراس که از مردمان نیک هستی بر اساس فرموده حق خداوند تعالی:
{ وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنين والحساب وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً ﴿۱۲﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]
ابوفراس خردمند! درمورد حساب شبانهروز، آنچه که در کتاب پیدا میکنم این است که آغاز شبانهروز از لحظه پنهان شدن خورشید در پس حجاب و سپس گسترش تاریکی است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾ وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿٣٨﴾ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿٣٩﴾ لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظیم [يس].
و خداوند در این آیات محکم، برای شما آغاز حساب را براساس حرکت زمین و خورشید و ماه روشن مینماید. خداوند به شما خبر میدهد که براساس حساب، زمان دقیق آغاز شبانه روز؛ غروب خورشید و آغاز شبی است که متعلق به شبانه روز جدید است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس]
لذا شب دقیقاً بعد از غروب آفتاب و پنهان شدن آن در پس حجاب آغاز میشود و از نظر«وقت» و نه از نظر حرکت ذاتی [چون در حرکت ذاتی روز جلوتر از شب است که انشاءالله آن را به تفصیل بیان خواهیم کرد] ، شبانهروز با آغاز شب؛ شروع میشود . برای اینکه مطالب را با هم قاطی نکنی، بدان که در حال حاضرما درمورد حساب اوقات معین شده [حساب الموقوت] صحبت میکنیم و اینکه حساب شبانهروز، از چه لحظهای است و فرموده خداوند تعالی را برایت میآوریم:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس]
به این ترتیب از نظر حساب وقت در کتاب؛ شبانهروز دقیقاً با نماز مغرب آغاز میشود و برای همین خداوند تعالی میفرماید:
{ وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً } صدق الله العظيم [الأعراف: ۱۴۲]
پس از آیات محکم کتاب حق برایتان روشن شد و دانستید که حساب ایام با شب آغاز میشود، یعنی از غروب خورشید آغاز میشود و تا غروب خورشید بعد ادامه مییابد و میشود یک شبانهروز. چون از نظر حساب، شبانهروز ۲۴ ساعت است و از نظر حساب در کتاب؛ شبانهروز با غروب آفتاب و پنهان شدن آن پشت حجاب آغاز میگردد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس]
و از آنجا که نماز تکلیفی است که در زمانی معین باید انجام شود[ در قرآن از آن با كتابٌ موقوتٌ یاد شده است] ؛ حال برای شما سهل و آسان است که دریابید کدام نماز «نماز وسطی» است، همان نمازی که خداوند توصیه کرده از آن مراقبت کنید؛ چرا که پروردگار میدانست که بسیاری از مسلمانان آن را از دست میدهند. دقیقاً برایتان روشن شد آغاز شبانهروز و حساب ایام از چه لحظهای است. شبانهروز جدید از لحظه دخول شب و پنهان شدن خورشید پشت حجاب آغاز میشود، پس برایتان روشن و واضح شد که این بیان حق است که اولین نماز در شبانهروز نماز مغرب است و سپس نماز عشاء و بعد نماز صبح و ظهر و عصر. وقت نماز عصر با پنهان شدن خورشید در حجاب تمام شده و زمان آغاز نماز در شبانهروز جدید فرا میرسد که با نماز مغرب شروع میشود و الی آخر...پس بیا تا ببینیم «نماز وسطی» بی شک و تردید کدام نماز است:
۱-مغرب
۲-عشاء
۳-صبح
۴-ظهر
۵-عصر
پس برای ابوفراس که از مردمان نیک است، روشن شد که همانا نماز صبح بی شکوتردید نماز وسطی است و همین نماز است که خداوند فرمان داده درآن برای دعای قنوت، برخیزید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ ﴿۲۳۸﴾ } صدق الله العظيم [البقرة]
واین «نماز مشهود» است چون در موعد انجام آن معقبات [ملائکهای که مأمور روز و شب هستند] گرد آمده و فرشتگان شب؛ امور را تحویل فرشتگان روز میدهند. این تحویل، درست در موعد نماز وسطی که نماز صبح است صورت میگیرد. به همین دلیل این نماز «مشهود» است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ﴿۷۸﴾} صدق الله العظيم [الإاسراء]
ولی آنان که تصور کردهاند نماز وسطی، نماز عصر است؛ ندانسته به خداوند نسبت دادهاند. خداوند آنها را عفو کرده و هدایت نماید؛ این سخنان از روی ظن است و میدانید ظن و گمان جای حق را نمیگیرد. اینها چون فکر میکنند نماز صبح، اولین نمازاست؛ لذا گمان کردهاند نماز عصر نماز وسطی است :
۱-صبح
۲-ظهر
۳-عصر
۴-مغرب
۵-عشاء.
اما آنها موعد نمازها را به هم ریختهاند، چون سه نماز از نمازهای روزانه [یعنی نماز صبح و ظهر وعصر] را که مربوط به شبانهروز گذشته است و هم چنین دو نماز را که مربوط به شبانهروز جدید است [یعنی نماز مغرب و عشأ] را با هم آورده و به همین دلیل بر اساس محاسباتشان نماز عصر، نماز وسطی میشود. این از روی اجتهاد ظنی است و خود میدانند ممکن است درست باشد یا غلط. اما ابو فراس! شما میدانید خداوند فتوا داده که ظن شما را از حقیقت بینیاز نمیکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا } صدق الله العظيم [یونس: ۳۶]
اما من امام مهدی به حق فتوا میدهم که فتوای اجتهادی در دین خدا حرام است؛ این چنین فتواهایی میتوانند درست باشند یا غلط. حال به شما یاد میدهم اجتهاد حقیقی کدام است: اجتهاد یعنی به دنبال علم حق بودن؛ تا اینکه خداوند فرد را به سوی برهان علمی منیری هدایت کند که بی شکوتردید از پروردگار عالمیان است. و راز اینکه امام مهدی با برهان علمی حق بر تمام علمای امت مهیمن میگردد نیز در همین امر نهفته است.
ای ابوفراس! تو نمیتوانی با فتوایی مردم را قانع کنی که احتمال صحت یا خطا در آن است، چون چنین فتواهایی یقینی نبوده و از روی ظن و گمان هستند چرا که برای آنها برهان علمی محکم نداری تا بتوانی با آن مجادله کنندگان را به حق خاموش سازی.
لذا اجتهاد [حقیقی] یعنی به دنبال حق بگردی و زمانی که خداوند بداند شما حریص هستید تا جز حق به خداوند نسبت ندهید؛ به وعده حق خود در آیات محکم کتابش عمل کرده و فتوای حق را به شما نشان میدهد:
{ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ } صدق الله العظيم [البقرة: ۲۸۲]
چون خداوند میبیند تو مجتهدانه به دنبال حق میگردی و چیزی جز حق نمیخواهی و اکراه داری به خداوند نسبت ناحق دهی؛ اینجاست که خداوند به وعده خود در آیات محکم کتابش عمل نموده و پژوهشگر حق جو را به راه حق و درسا هدایت مینماید:
{وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا } صدق الله العظيم [العنكبوت: ۶۹]
یعنی اگر کسی که به دنبال حق باشد و جز حق چیزی نخواهد؛ برعهدهی حق است که او را به راه حق هدایت نماید و دانشی به او عطا نماید که بی شکوتردید از نزد خداوند حکیم و علیم است. ولی ابوفراس! علمای امت به این دلیل اشتباه کرده و گمراه شدهاند که قاعده و ناموس اجتهاد را نمیدانند. قاعده اجتهاد در کتاب این است که: آن قدر به دنبال حق بگردی، تا خداوند با علم و هدایت و کتاب منیر تو را به سوی حق راهنمایی کند و سپس تو مردم را براساس بصیرتی که از نزد پروردگارت آمده به سوی حق هدایت نمایی. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
ولی عزیز من ابوفراس! متأسفانه علمای امت مردم را بهسوی چیزی دعوت میکنند که هنوز برای آن درحال اجتهاد بوده و به دلیلی علمی که گفتگوکنندگان را قانع کند، دست نیافتهاند؛ چون دانش آنها از روی ظن و گمان است و امکان صحت یا خطا در آن هست. این بصیرت آمده از نزد پروردگار نیست، چون علوم دینی باید یقینی باشند نه ظنی. چون علوم دینی برهان مبین دعوت شما بهسوی خداوند است و باید این دعوت بر پایه بصیرتی باشد که بی شکوتردید از سوی خدا آمده باشد. نه اینکه شما برای مردم فتوا بدهید و بعد بگویید: «الله اعلم، اگرخطا باشد؛ اشتباه از من است»! هیهات، هیهات....
بلکه این شیطان است که فرمان میدهد چیزی را که نمیدانید آیا حق است و از جانب پروردگار عالمیان آمده؛ به خدا نسبت دهید. خداوند تعالی میفرماید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
چرا که اگر شما ندانسته و از روی ظن، که کسی را از حق بینیاز نمیکند، به خداوند نسبت دهید و بگویید این حلال است و این حرام؛ بدون اینکه علمی روشن و بینه از پروردگار عالمیان داشته باشید؛ این ظن است و ظن کسی را از حقیقت بینیاز نمیکند. چرا که اگر چیزی را حرام کنید که خداوند حرام نکرده باشد و یا حرام خدا را حلال کنید؛ به خداوند نسبت دروغ داده و چیزی را گفتهاید که خداوند نفرموده است. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَـٰذَا حَلَالٌ وَهَـٰذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُوا عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿١١٦﴾} صدق الله العظيم [النحل].
لذا در کتاب خدا، از روی ظن و گمان فتوا دادن بر شما حرام شده است؛ فتوایی که احتمال دارد درست باشد یا غلط و برای آن برهان روشنی از نزد خدا وجود نداشته باشد. اینکه ندانسته و بدون یقین به خداوند نسبت دهید؛ فرمان الهی نیست. این فرمان شیطان است که امر میکند بدون اینکه اهمیتی بدهید، ندانسته به خداوند نسبت دهید؛ حال چه فتوا حق باشد یا خطا؛ چنین کاری فرمان شیطان است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
ابوفراس! والله که اگر امام مهدی ناصر محمد یمانی تابع امر شیطان بود و ندانسته به خدا نسبت میداد؛ چطور میتوانست حتی یک عالم از علمای امت را شکست دهد؟ اما راز هیمنهی امام ناصر محمد یمانی در این است که از فرمان خداوند رحمن پیروی کرده و ندانسته به خدا نسبت نمیدهد. برای همین هم نمیبینی که امام مهدی ناصرمحمد یمانی با علوم ظنی که احتمال دارد درست باشند یا غلط؛ برای مردم حجت آورده و بعد بگوید: والله اعلم؛ اگر خطا باشد؛ اشتباه از من بوده! اگر چنین بود؛ چگونه میتوانستم در برابر علمای امت حجت اقامه کنم؟ و چگونه میتوانستم درموارد اختلافات، با حکم حق آنان را قانع نمایم درحالیکه حکم ظنی، احتمال درست و غلط بودن دارد. پناه برخدا که از جاهلان باشم.
ممکن است جناب شیخ ابوفراس زهرانی بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «برادرمن! علما از انبیا نیستند که خدا به آنها وحی کند؛ لذا آنان با اجتهاد فتوا میدهند و برای همین هم میبینی به فتوای خود یقین ندارند. برای همین قسم نمیخورند که جز حق نمیگویند، بلکه اعتراف میکنند که ممکن است فتوایشان درست باشد یا غلط؛ پس راه درست و حقی که باید از آن پیروی کرد و به خدا ندانسته نسبت نداد؛ کدام است؟». پس امام مهدی درمورد راه حق به او فتوا میدهد تا نه خودشان گمراه شوند و نه امتشان را گمراه نمایند. آنان حق ندارند کورکورانه از گذشتگان پیروی نمایند و هرکاری که آنها میکردند، انجام دهند؛ چون شاید اسلافشان درمورد مسئلهای به خطا رفته باشند و اینکه فرزندانشان نمیدانستند این راه درست نیست در پیشگاه پروردگار حجت نبوده و نفعی برایشان ندارد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿١٧٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
و خداوند تعالی میفرماید:
{وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَن تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَـٰذَا غَافِلِينَ ﴿١٧٢﴾ أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿١٧٣﴾ وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿١٧٤﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
وبرای همین خداوند به کسانی که در طلب علم هستند، فرمان میدهد از عقل خود استفاده کرده و قبل از پیروی؛ در مورد برهان فرد دعوت کننده، تدبر و تفکر نمایند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
چرا که عقل و منطق همیشه با حق موافق است و وقتی در مورد برهان علمی فرد دعوت کننده تدبر شود، اگر برهان از جانب خدا باشد؛ حتماً عقل در برابر آن سرفرود آورده و کاملاً تسلیم میشود. برای همین هم خداوند به کسانی که ازقرآنی رومیگردانند که محمد رسول الله آورده و ذکری برای عالمیان است؛ میفرماید که اگر کسی از آنها بخواهد راه راست را درپیش گیرد:
{قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ ۖ أَن تَقُومُوا لِلَّـهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
وبرای همین امتها بعد از اینکه فرصت از دستشان رفت؛ میفهمند علت گمراه و دورشدن از مسیر هدایت پروردگارشان این بوده است که کورکورانه از پیشینیان پیروی کرده و درمورد حجت کسی که آنها را به سوی راه حق پروردگارشان دعوت میکرده؛ تدبر نکردهاند. برای همین فتوا میدهند، علت گمراهی از حق این بوده که از عقلشان استفاده نکردند. خداوند تعالی میفرماید:
{وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
و برای همین اگر ابوفراس عقلش را بکار گیرد و در بیانات امام ناصر محمد یمانی از قرآن تدبر کند؛ درمییابد که عقلش با بیان امام ناصر محمد یمانی از قرآن موافق است و آن را بهترین تأویل و هدایت کنندهترین مسیر میبیند و اینکه او به حق با برهان علمی از آیات محکم قرآن عظیم، که احتمال تشکیک و ایراد در آن نیست، مردم را بهسوی حق دعوت میکند و راه راست را نشان میدهد؛ مگر کسی که نسبت به حکم قرآن عظیم کافر شود که در این صورت خداوند او را گرفتار عذاب دردناکی خواهد کرد.
برادر گرامی ابوفراس! از مردمان خوب و گزیده باش وعقل خود را تکذیب مکن. امام مهدی ناصر محمد یمانی را تکذیب مکن، چون عقل تو در هیچ موردی با بیانات امام مهدی مخالف نیست، چرا که اگر از بصیرت استفاده شود؛ فرد هیچ وقت نابینا نخواهد شد و همانا که قلبهایی که در سینههاست کور میشوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ } صدق الله العظيم [الحج: ۴۶]
و لذا میبینید در تمامی امتها تنها کسانی مسیر هدایت را درپیش میگیرند که از عقل خود استفاده کنند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
و لذا امام مهدی منتظر به تمام بشریت اعلان مینماید که در دوران گفتگو قبل از ظهور؛ کسی مهدی منتظر را تصدیق نکرده و نخواهد کرد مگر خردمندان. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
امام مهدی عقل ابوفراس را بین امام مهدی و ابوفراس داور و حَکَم میکند. ابوفراس! اگر دیدی عقل و منطق، برهان علمی ناصر محمد یمانی را نمیپذیرد؛ بدان که ناصر محمد یمانی در گمراهی آشکار است. و اگر دیدی عقل و منطق، برهان علمی امام ناصر محمد یمانی را میپذیرد؛ به یقین بدان که این حق آمده از نزد پروردگارت است. خداوند عقل را حجت بر انسان قرار داده و اگر عقل انسان برود، اعمالش ثبت نمیشود؛ پس چه راهی برای نجات تو ومسلمانان و تمام مردم از یوم عقیم هست ابوفراس؟ آیا به امام مهدی کمک نمیکنی تا تو و امت را از فتنه مسیح کذاب نجات دهد؟
ممکن است ابوفراس بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «ای مرد! در مورد فتنه مسیح کذاب، همانطور که معروف است، محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم چنین فتوا داده است که او میگوید: «ای آسمان ببار» و آسمان میبارد ، «ای زمین برویان» و زمین میرویاند و مردی را از وسط نصف کرده و بین دو نیمه بدن او راه میرود و سپس روح را به کالبد او برگردانده و زندهاش میکند». پس کسی که خداوند او را امام مردم قرار داده درپاسخ به ابوفراس میگوید: سبحان الله العظیم! این برتری طلبی بزرگی است!! چگونه دروغهایی را باور میکنید که تحدی خداوند در برابر باطل و اولیای او را که در آیات محکم قرآن عظیم آمده است نفی میکند؟ خداوند باطل و اولیای او را به چالش میکشد که روح را به بدن مرده بازگردانند و خداوند فرموده است اگر آنان چنین کنند [در حالی که به جای خداوند باطل را میخوانند] در دعوت خود به سوی باطل آنها درست گفتهٔاند نه خداوند متعال! خداوند تعالی میفرماید:
{فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
به این ترتیب افترا زنندگان، کاری کردهاند مسلمانان نسبت به تحدی خداوند در برابر اهل باطل درآیات محکم قرآن برای زنده کردن مرده؛ کافر شوند و به مراد خود هم رسیدهاند. آنها میدانند چنین چیزی هرگز رخ نخواهد داد و میخواهند شما را بعد از ایمان آوردن نسبت به آنچه که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم که آیات محکم و بینه و ام الکتاب هستند، نازل نموده، کافر کنند. باطل قادر به این کار نیست و به جای خداوند ادعای ربوبیت میکند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
ای ابوفراس که از انسانهای نیک و گزیده هستی! به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم! تا زمانی که به قاعدهای که در آیات محکم کتاب برای کشف احادیث و روایاتی که به دروغ به خدا ورسولش نسبت داده شدهاند، آمده است، ایمان نیاورید؛ امام مهدی نمیتواند در موارد اختلاف میان شما حکم کند.
ولی شاید ابوفراس بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید: «برای نجات از فتنهی احادیثی که به دروغ و با بهتان به نبی نسبت داده شده چه راهی وجود دارد؟» پس امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ میگوید: راه آن پیروی از کتاب خداوند و سنت حق رسول اوست و اگر در سنت چیزی برخلاف آیات محکم کتاب بود؛ در این صورت به ریسمان الهی قرآن عظیم بیاویزید و نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم است کافر شوید، که اگر چنین کنید؛ هدایت خواهید شد و اگر سرباز زنید؛ گمراه میشوید و وظیفه ما تنها ابلاغ بیان حق قرآن عظیم برای عالمیانی است که بخواهند به راه راست هدایت شود. چرا که بصیرت امام مهدی بی شک و تردید،همان بصیرتی است که جدش محمد رسولالله صلى الله عليه وآله وسلم از نزد پروردگار عالمیان آورده است. و لذا خداوند تعالی میفرماید:
{وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [النمل].
چون آیات محکم قرآن عظیم؛ برهان آشکار برای دعوت تمامی مردم بهسوی خداوند است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
لذا ریسمانی که خداوند فرمان داده تا به آن پایبند مانده و نسبت به هرچه که مخالف آیات محکم آن است کافرشوید؛ قرآن عظیم است. فرموده خداوند تعالی را به یاد داشته باشید:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
مقصود خداوند از التزام به قرآن، این نیست که تنها به قرآن پایبند بوده و سنت حق نبوی را رها کنید؛ سنت حق نبوی بیان و تشریح بیشتر قرآن است و اگر چنین کنید از فرموده خداوند تعالی سرباز زدهاید که:
{ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ } صدق الله العظيم [النحل: ۴۴]
مقصود از بیان قرآن، سنت نبوی حق است که چیزی نیست جز بیان و توضیح بیشتر قرآن عظیم برای مردم. ولی افتراهایی که به نبی] صلى الله عليه وآله وسلم نسبت داده میشود برخلاف آیات بینه و محکم [آیات ام الکتاب] هستند و بعد از تطبیق قاعده کشف احادیث دروغ؛ به یقین خواهید دانست این حدیث در سنت نبوی از خدا و رسول او صلى الله عليه وآله وسلم نیست، بلکه این حدیث نبوی که برخلاف آیات محکم قرآن است از نزد خدا نیست.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
برادر گرامی ابوفراس! اگر در این آیات بینه تدبر کنید، به نکات زیر میرسید:
۱-قرآن و سنت بیان، هردو از نزد خدا آمدهاند.
۲- قرآن از تحریف محفوظ است ولی سنت بیان از تحریف مصون نیست.
۳-از آنجا که قرآن از تحریف محفوظ است، پس در مواردی که در سنت نبوی دچار اختلاف میشوید؛ حتما قرآن مرجع شماست.
۴- سپس خداوند به شما میآموزد قاعده کشف احادیث دروغ کدام است. حدیث دروغ با آیات بینه و محکم که آیات ام الکتاب بوده و برای عالم و جاهل شما روشن و واضح هستند؛ مغابرت دارد و برخلاف آنهاست. پس به قرآن عظیم،ریسمان الهی پایبند بمانید و نسبت به هرچه که برخلاف آیات محکم و ام الکتاب آن هستند کافر شوید، حال چه در تورات یا انجیل باشد یا در سنت نبوی. چون خداوند قرآن عظیم را مرجع، حکم و مهیمن بر تورات و انجیل و سنت نبوی دانسته است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة]
ای اهل بصیرت! تدبرکنید که آیا قرآن به دلیل محفوظ بودن از تحریف، مهیمن بر تورات و انجیل و سنت نبوی نیست؟ درحالیکه خداوند وعدهای برای حفظ تورات و انجیل و سنت نبوی از تحریف شیاطین نداده است؟ خداوند تعالی میفرماید:
{ إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِن كِتَابِ اللَّـهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ ۚ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿٤٤﴾ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٤٥﴾وَقَفَّيْنَا عَلَىٰ آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ﴿٤٦﴾ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فِيهِ ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٤٧﴾ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾ } صدق الله العظيم [المائدة]
و اما سؤال ابوفراس: «ناصر محمد یمانی! چرا فتوا میدهی علمای امت گمراهند؛ درحالیکه آنها درمورد تو حکم به گمراهی آشکار ندادهاند؟» امام مهدی جواب ابوفراس را مستقیم به خداوند میسپارد. خداوند به کسانی که با امر الهی مخالفت کرده و دین خود را فرقه فرقه و پراکنده کرده و به حبل الهی آیات محکم قرآن عظیم تمسک نجسته و نسبت به هرچه که مخالف ان است کافر نشدهاند پاسخ داده است و ما جواب ابوفراس را مستقیم به خداوند میسپاریم:
{وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
ای ابوفراس! ای مردم! از خداپروا کنید. شایسته نیست که امام مهدی شیعه یا سنی باشد؛ بلکه او مسلمان حنیف است و از مشرکان نیست و مردم را بر اساس بصیرت بهسوی خداوند دعوت میکند. من نمیگویم شیعه هستم و مردم را بهسوی مذهب آنها دعوت نمینمایم. من نمیگویم اهل سنت و جماعت هستم و مردم را بهسوی مذاهب آنان نمیخوانم. بلکه مردم را با بصیرتی که از نزد پروردگارم آمده است بهسوی خدا دعوت میکنم و میگویم من از مسلمین هستم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [فصلّت].
چطور درحالیکه خود شما شیعیان و اهل سنت با هم اختلاف دارید؛ میتوانید مردم را با دین خود قانع نمایید؟ چگونه میخواهید مردم عالم را با دین خود قانع کنید درحالیکه آنها میدانند گروهی از شما به گروهی دیگر لعنت فرستاده و یک دیگر را تکفیر میکنید؟ اختلاف و تفرقه را رها کنید و به ریسمان الهی قرآن عظیم آویخته و بر سر چیزی که برخلاف آیات محکم آن است، با یک دیگر مخاصمه نکنید که خداوند شما را عذاب خواهد کرد؛ آیا پروا نمیکنید؟
عزیز من ابوفراس که از مردمان نیک و گزیده هستی! شاکر باش که خداوند امام مهدی را در دوران ابوفراس برانگیخته است، و شاکر باش که خداوند تو را از طریق این شبکه جهانی که نعمت بزرگ خداوند برای گفتگو میان مردم عالم است؛ از دعوت مهدی منتظر در دوران گفتگو قبل از ظهور آگاه کرده است.
ابوفراس! نور و ظلمت در یک جا جمع نمیشوند و امام مهدی، یکی مانند دیگر علمای مسلمین است، فقط معلم او خداست و دانش او را بیش از تمام علمای امت قرار داده تا دراختلافات حکم کند و مسلمانان را به سوی وحدت فراخوانده و با وحدت پراکندگی آنان را از بین ببرد و سخن آنان را یکی کرده و جلوی تفرقه دینی را گرفته و صفوف آنان را یکی کرده و شوکتشان را تقویت نماید و قلبهای آنان را از شرک پاک کند. سپس وعده برپایی خلافت جهانی اسلامی را عملی نماید. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٥٥﴾} صدق الله العظيم [النور].
وبرای همین تلاش میکنیم قلب مردم را از شرک پاک سازیم تا شرط خلافت، به حق محقق گردد
{ يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً }صدق الله العظيم [النور:۵۵].
ابوفراس! میبینم که میخواهی مهدی منتظر به اختصار به تو پاسخ دهد؛ مهدی منتظر به تو میگوید: آیا اعتقاد نداری که برانگیخته شدن امام مهدی خبری بزرگ از اخبار کتاب است و بر ما واجب است حق را به تفصیل بیان کنیم تا حجتی نداشته باشند و با اقامه حجت دربرابر آنان، نزد خود از اینکه به حق اعتراف کرده و تسلیم آن شوند؛ احساس ناراحتی نکنند و بگویند:«سمعنا وأطعنا غفرانك ربنا وإليك المصير».
با اینکه میبینید امام مهدی در برخی از بیانات به آنها سخت میگیرد، ولی من نسبت به آنها رئوف و رحیم هستم و دلیل سخت گرفتن این است که آنها از دعوت امام مهدی روگردانده و حاضر نیستند به شأن خلیفه خدا در زمین اعتراف کنند و این باعث میشود هم خود وهم امت مسلمان و هم تمام آبادیهای بشر گرفتار عذاب شده و خداوند خلیفه خود مهدی منتظر را در یک شب برجهانیان غالب گرداند در حالی که همگی خوار و ناتوان شدهاند.
وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله رب العالمين..
الذليل على المؤمنين خليفة الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
اقتباس المشاركة 47678 من موضوع ( بيانات الإمام في أحكام الوضوء والصلاة وميقاتها )
- 25 -
الإمام ناصر محمد اليماني
11 - 04 - 1431 هــ
27 - 03 - 2010 مـ
12:02 صباحاً
ــــــــــــ
علوم الفلك في مُحكم القرآن قد فصّلها الله تفصيلاً ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين جدي محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
سلام الله عليكم فضيلة الشيخ أبا فراس الزهراني من حَفَظَةِ القرآن العظيم حفظك الله وهداك إلى الصراط المستقيم، وسؤالك للإمام ناصر محمد اليمانيّ: هل يحيط بعلوم الفلك؟ ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ وأقول: اللهم نعم قد زادني الله بسطةً في العلم الفلكيّ ولكني لا آتيكم به من كتب البشر بل آتيكم به من مُحكم الذِّكر وأفصِّله تفصيلاً من محكم القرآن العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]، ولن تجد الإمام المهديّ يستطيع أن يُضِلّه علماء الفلك في البشر إن أخطأوا في شيءٍ؛ فلن تجدني أتَّبع أهواءهم بل أُصدِّق بالحقّ منه بآياتٍ محكماتٍ وأُبطِل الباطل منه بآياتٍ محكماتٍ.
ويا أبا فراس من خيار الناس وبناءً على الحقّ في قول الله تعالى: {وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]، يا أبا فراس من أولي الألباب إني أجد اليوم للحساب في الكتاب يبدأ من لحظة تواري الشمس وراء الحجاب ومن ثمّ يحلّ الظلام، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾ وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿٣٨﴾ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿٣٩﴾ لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [يس].
وفي هذه الآيات المُحكمات يبيِّن الله لكم بدء الحساب بحركة الأرض والشمس والقمر وعلّمكم الله بالتوقيت بالضبط لبدء اليوم في الحساب أنه يبدأ بغروب الشمس لدخول ليلة اليوم الجديد، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس].
إذاً الليلة تبدأ بالضبط بغروب الشمس وتواريها في الحجاب، إذاً اليوم يبدأ من بدء ليلته بالنسبة للوقت وليس بالنسبة للحركة الذاتيّة وذلك لأن النهار يتقدم الليل في الحركة الذاتية نفصِّله فيما بعد إن شاء الله، وحتى لا يختلط عليك الأمر فنحن الآن نتكلّم عن الحساب الموقوت ومن أيِّ لحظةٍ يتم حساب اليوم وآتيناك بقول الله تعالى: {وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس].
إذاً اليوم الجديد لحساب الوقت في الكتاب يبدأ من صلاة المغرب بالضبط، ولذلك قال الله تعالى: {وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً} صدق الله العظيم [الأعراف:142].
ومن ثمّ تبيّن لكم الحقّ في محكم الكتاب أن الحساب للأيام تبدأ بالليالي أيْ (من غروب الشمس إلى غروب الشمس في الحساب هو يومٌ واحدٌ) لأن اليوم هو 24 ساعةً ويبدأ الحساب في الكتاب بغروب الشمس وراء الحجاب، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس].
وبما أن الصلوات هي كتابٌ موقوتٌ فتستطيعون الآن وبكلّ يُسرٍ وسهولةٍ أن تعلموا أيَّ الصلوات هي الصلاة الوسطى التي توصّاكم الله بالحفاظ عليها لِعِلمه تعالى أنه سوف يضيِّعها كثيرٌ من المسلمين، فبما أنه تبيّن لكم بالضبط من أيِّ لحظةٍ يبدأ حساب الأيام وأنه من لحظة دخول ليلة اليوم الجديد بتواري الشمس وراء الحجاب فأصبح جليّاً في البيان الحقّ أن أوّل صلوات اليوم الجديد هي حقاً صلاة المغرب ومن ثمّ العشاء والفجر والظهر والعصر ثمّ تنتهي صلاة العصر بتواري الشمس وراء الحجاب فيدخل ميقات البدء لصلوات اليوم الجديد فتبدأ من صلاة المغرب وهكذا..
فتعال لننظر إلى الصلاة الوسطى بالضبط لا شكَّ ولا ريبَ وهي كما يلي:
1- المغرب
2- العشاء
3- الفــجر
4- الظهر
5- العصر
فتبيَّن لأبي فراس من خيار الناس أن الصلاة الوسطى هي حقاً صلاة الفجر لا شكَّ ولا ريبَ وهي التي أمركم الله أن تقوموا فيها لدعاء القنوت، تصديقاً لقول الله تعالى: {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّـهِ قَانِتِينَ ﴿٢٣٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وهي صلاةٌ مشهودةٌ يجتمع في ميقاتها المُعقِّبات فيتمُّ تسليم الخدمة من ملائكة الليل إلى ملائكة النهار، ويتم تسليم الخدمة بالضبط في ميقات الصلاة الوسطى وهي صلاة الفجر ولذلك هي مشهودةٌ، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
ولكن الذين حسبوا أن الصلاة الوسطى هي صلاة العصر من الذين يقولون على الله ما لا يعلمون عفا الله عنهم وهداهم، فذلك قولٌ بالظنّ وأنتم تعلمون أن الظنّ لا يغني من الحقّ شيئاً، وسبب ظنّهم أن صلاة العصر هي الصلاة الوسطى وذلك لأنهم حسبوا الصلاة الأولى هي صلاة الفجر كما يلي:
1- الفجر
2- الظهر
3- العصر
4- المغرب
5- العشاء
ولكنهم لخبطوا التوقيت وذلك لأنهم حسبوا ثلاث صلواتٍ من صلوات اليوم المنقضي وهي صلاة الفجر والظهر والعصر وأمّا صلاة المغرب والعشاء فحسبوها من صلوات اليوم الجديد وهذا حسب حسابهم أن الصلاة الوسطى هي العصر، وهذا علمٌ ظنِّيٌّ اجتهاداً منهم وهم يعلمون أن علمهم يحتمل الصح ويحتمل الخطأ ولكنكم تعلمون يا أبا فراس فتوى الله إليكم أن الظنّ لا يغني من الحقّ شيئاً تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا} صدق الله العظيم [يونس:36].
ولكني الإمام المهديّ أفتي بالحقّ أنه مُحرَّمٌ في الدين الفتوى الاجتهاديّة التي تحتمل الصح وتحتمل الخطأ، ومن ثمّ أُعرِّف لكم ما هو الاجتهاد: وهو البحث عن العلم الحقّ حتى يهديه الله إليه بعلمٍ وسلطانٍ منيرٍ من ربّ العالمين لا شكَّ ولا ريب، وفي هذا سرّ هيمنة الإمام المهديّ بسلطان العلم الحقّ على كافة علماء الأُمّة.
ويا أبا فراس إنك لن تستطيع أن تُقنع الناس بفتوى إذا كانت تحتمل الصح وتحتمل الخطأ لأنها تعتبر فتوىً ظنّيةٌ وليست يقينيَّة بسبب أنك لا تملك سلطان العلم المحكم والبيِّن حتى تُلجم به بالحقّ من يجادلك.
إذاً الاجتهاد هو أن تبحثوا عن الحقّ فإذا علم الله أنكم حريصون أن لا تقولوا على الله إلّا الحقّ ومن ثمّ يفتيكم الله ما وعدكم بالحقّ في مُحكم كتابه: {وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّـهُ ۗ وَاللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [البقرة:282]، وذلك لأن الله نظر إلى أنك مُجتهدٌ تبحث عن الحقّ ولا تريد غير الحقّ وتكره أن تقول على الله غير الحقّ، فهنا يصْدقكم الله بما وعدكم في محكم كتابه فيهدي المجتهد الباحث عن الحقّ إلى سبيل الحقّ: {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا} صدق الله العظيم [العنكبوت:69]، أيْ الذين يبحثون عن الحقّ ولا يريدون إلّا الحقّ كان حقاً على الحقّ أن يهديهم إلى سبيل الحقّ لا شكَّ ولا ريبَ بعلمٍ من لدن حكيمٍ عليمٍ.
11 - 04 - 1431 هــ
27 - 03 - 2010 مـ
12:02 صباحاً
ــــــــــــ
علوم الفلك في مُحكم القرآن قد فصّلها الله تفصيلاً ..
بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على خاتم الأنبياء والمرسلين جدي محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
سلام الله عليكم فضيلة الشيخ أبا فراس الزهراني من حَفَظَةِ القرآن العظيم حفظك الله وهداك إلى الصراط المستقيم، وسؤالك للإمام ناصر محمد اليمانيّ: هل يحيط بعلوم الفلك؟ ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ وأقول: اللهم نعم قد زادني الله بسطةً في العلم الفلكيّ ولكني لا آتيكم به من كتب البشر بل آتيكم به من مُحكم الذِّكر وأفصِّله تفصيلاً من محكم القرآن العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]، ولن تجد الإمام المهديّ يستطيع أن يُضِلّه علماء الفلك في البشر إن أخطأوا في شيءٍ؛ فلن تجدني أتَّبع أهواءهم بل أُصدِّق بالحقّ منه بآياتٍ محكماتٍ وأُبطِل الباطل منه بآياتٍ محكماتٍ.
ويا أبا فراس من خيار الناس وبناءً على الحقّ في قول الله تعالى: {وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ ۖ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِّتَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ ۚ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا ﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [الإسراء]، يا أبا فراس من أولي الألباب إني أجد اليوم للحساب في الكتاب يبدأ من لحظة تواري الشمس وراء الحجاب ومن ثمّ يحلّ الظلام، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾ وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ۚ ذَٰلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿٣٨﴾ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّىٰ عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿٣٩﴾ لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ ۚ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿٤٠﴾} صدق الله العظيم [يس].
وفي هذه الآيات المُحكمات يبيِّن الله لكم بدء الحساب بحركة الأرض والشمس والقمر وعلّمكم الله بالتوقيت بالضبط لبدء اليوم في الحساب أنه يبدأ بغروب الشمس لدخول ليلة اليوم الجديد، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس].
إذاً الليلة تبدأ بالضبط بغروب الشمس وتواريها في الحجاب، إذاً اليوم يبدأ من بدء ليلته بالنسبة للوقت وليس بالنسبة للحركة الذاتيّة وذلك لأن النهار يتقدم الليل في الحركة الذاتية نفصِّله فيما بعد إن شاء الله، وحتى لا يختلط عليك الأمر فنحن الآن نتكلّم عن الحساب الموقوت ومن أيِّ لحظةٍ يتم حساب اليوم وآتيناك بقول الله تعالى: {وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس].
إذاً اليوم الجديد لحساب الوقت في الكتاب يبدأ من صلاة المغرب بالضبط، ولذلك قال الله تعالى: {وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً} صدق الله العظيم [الأعراف:142].
ومن ثمّ تبيّن لكم الحقّ في محكم الكتاب أن الحساب للأيام تبدأ بالليالي أيْ (من غروب الشمس إلى غروب الشمس في الحساب هو يومٌ واحدٌ) لأن اليوم هو 24 ساعةً ويبدأ الحساب في الكتاب بغروب الشمس وراء الحجاب، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿٣٧﴾} صدق الله العظيم [يس].
وبما أن الصلوات هي كتابٌ موقوتٌ فتستطيعون الآن وبكلّ يُسرٍ وسهولةٍ أن تعلموا أيَّ الصلوات هي الصلاة الوسطى التي توصّاكم الله بالحفاظ عليها لِعِلمه تعالى أنه سوف يضيِّعها كثيرٌ من المسلمين، فبما أنه تبيّن لكم بالضبط من أيِّ لحظةٍ يبدأ حساب الأيام وأنه من لحظة دخول ليلة اليوم الجديد بتواري الشمس وراء الحجاب فأصبح جليّاً في البيان الحقّ أن أوّل صلوات اليوم الجديد هي حقاً صلاة المغرب ومن ثمّ العشاء والفجر والظهر والعصر ثمّ تنتهي صلاة العصر بتواري الشمس وراء الحجاب فيدخل ميقات البدء لصلوات اليوم الجديد فتبدأ من صلاة المغرب وهكذا..
فتعال لننظر إلى الصلاة الوسطى بالضبط لا شكَّ ولا ريبَ وهي كما يلي:
1- المغرب
2- العشاء
3- الفــجر
4- الظهر
5- العصر
فتبيَّن لأبي فراس من خيار الناس أن الصلاة الوسطى هي حقاً صلاة الفجر لا شكَّ ولا ريبَ وهي التي أمركم الله أن تقوموا فيها لدعاء القنوت، تصديقاً لقول الله تعالى: {حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَىٰ وَقُومُوا لِلَّـهِ قَانِتِينَ ﴿٢٣٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وهي صلاةٌ مشهودةٌ يجتمع في ميقاتها المُعقِّبات فيتمُّ تسليم الخدمة من ملائكة الليل إلى ملائكة النهار، ويتم تسليم الخدمة بالضبط في ميقات الصلاة الوسطى وهي صلاة الفجر ولذلك هي مشهودةٌ، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا ﴿٧٨﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
ولكن الذين حسبوا أن الصلاة الوسطى هي صلاة العصر من الذين يقولون على الله ما لا يعلمون عفا الله عنهم وهداهم، فذلك قولٌ بالظنّ وأنتم تعلمون أن الظنّ لا يغني من الحقّ شيئاً، وسبب ظنّهم أن صلاة العصر هي الصلاة الوسطى وذلك لأنهم حسبوا الصلاة الأولى هي صلاة الفجر كما يلي:
1- الفجر
2- الظهر
3- العصر
4- المغرب
5- العشاء
ولكنهم لخبطوا التوقيت وذلك لأنهم حسبوا ثلاث صلواتٍ من صلوات اليوم المنقضي وهي صلاة الفجر والظهر والعصر وأمّا صلاة المغرب والعشاء فحسبوها من صلوات اليوم الجديد وهذا حسب حسابهم أن الصلاة الوسطى هي العصر، وهذا علمٌ ظنِّيٌّ اجتهاداً منهم وهم يعلمون أن علمهم يحتمل الصح ويحتمل الخطأ ولكنكم تعلمون يا أبا فراس فتوى الله إليكم أن الظنّ لا يغني من الحقّ شيئاً تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا} صدق الله العظيم [يونس:36].
ولكني الإمام المهديّ أفتي بالحقّ أنه مُحرَّمٌ في الدين الفتوى الاجتهاديّة التي تحتمل الصح وتحتمل الخطأ، ومن ثمّ أُعرِّف لكم ما هو الاجتهاد: وهو البحث عن العلم الحقّ حتى يهديه الله إليه بعلمٍ وسلطانٍ منيرٍ من ربّ العالمين لا شكَّ ولا ريب، وفي هذا سرّ هيمنة الإمام المهديّ بسلطان العلم الحقّ على كافة علماء الأُمّة.
ويا أبا فراس إنك لن تستطيع أن تُقنع الناس بفتوى إذا كانت تحتمل الصح وتحتمل الخطأ لأنها تعتبر فتوىً ظنّيةٌ وليست يقينيَّة بسبب أنك لا تملك سلطان العلم المحكم والبيِّن حتى تُلجم به بالحقّ من يجادلك.
إذاً الاجتهاد هو أن تبحثوا عن الحقّ فإذا علم الله أنكم حريصون أن لا تقولوا على الله إلّا الحقّ ومن ثمّ يفتيكم الله ما وعدكم بالحقّ في مُحكم كتابه: {وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۖ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّـهُ ۗ وَاللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ} صدق الله العظيم [البقرة:282]، وذلك لأن الله نظر إلى أنك مُجتهدٌ تبحث عن الحقّ ولا تريد غير الحقّ وتكره أن تقول على الله غير الحقّ، فهنا يصْدقكم الله بما وعدكم في محكم كتابه فيهدي المجتهد الباحث عن الحقّ إلى سبيل الحقّ: {وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا} صدق الله العظيم [العنكبوت:69]، أيْ الذين يبحثون عن الحقّ ولا يريدون إلّا الحقّ كان حقاً على الحقّ أن يهديهم إلى سبيل الحقّ لا شكَّ ولا ريبَ بعلمٍ من لدن حكيمٍ عليمٍ.
ولكن يا أبا فراس إن خطأ علماء الأمَّة وسبب ضلالهم هو عدم فهمهم لناموس الاجتهاد، وذلك لأن ناموس الاجتهاد في الكتاب هو: أن تبحث عن الحقّ حتى إذا هداك الله إلى الحقّ بعلمٍ وهدىً من الكتاب المنير ومن ثمّ تدعو الناس إلى الحقّ على بصيرةٍ من ربّك،
تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ هَـٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّـهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّـهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿١٠٨﴾} صدق الله العظيم [يوسف].
ولكن للأسف يا حبيبي في الله أبو فراس الزهراني إن علماء الأمَّة يدعون الناس وهم لا يزالون مجتهدين ولم يتوصّلوا إلى علمٍ مقنعٍ لمن يحاورهم لأن علومهم ظنِّيةً تحتمل الصح وتحتمل الخطأ، وليست هذه هي البصيرة من الله؛ بل علوم الدين ينبغي أن تكون يقينيَّةً وليست ظنّيةً وذلك لأنّها البرهان المبين لدعوتكم إلى الله فلا بدَّ أن تكون الدعوة على بصيرةٍ من الله لا شكَّ ولا ريبَ وليس أنكم تُفتون الأمّة ومن ثمّ تقولون: "والله أعلم فإن أخطأت فمن نفسي"! هيهات هيهات بل ذلك من أمر الشيطان أن تقولوا على الله ما لا تعلمون أنه الحقّ من ربّ العالمين. وقال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وذلك لأنكم إذا قلتم على الله بالظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً فتقولون هذا حلالٌ وهذا حرامٌ بغير علمٍ بيِّنٍ من ربّ العالمين بل بقول الظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً، وذلك لأنكم إذا حرَّمتم شيئاً لم يحرِّمه الله أو أحللتم شيئاً قد حرَّمه الله فقد كذبتم على الله ما لم يقله. وقال الله تعالى: {وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَـٰذَا حَلَالٌ وَهَـٰذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُوا عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿١١٦﴾} صدق الله العظيم [النحل].
إذاً أصبحت الفتوى بقول الظنّ الذي يحتمل الصح ويحتمل الخطأ بغير سلطانٍ بيّنٍ من الله محرّمةً في كتاب الله وليس من أمر الله أن تقولوا عليه ما لا تعلمون علم اليقين بل من أمر الشيطان الذي يأمركم أن تقولوا على الله ما لا تعلمون غير مبالين سواءً تكون الفتوى حقاً أم خطأً فذلك من أمر الشيطان، تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وأمر الشيطان تجده دائما يختلف فيتناقض مع أمر الله؛ بل العكس تماماً فما أحلَّه الشيطان تجده محرَّماً عند الله تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ألا والله يا أبا فراس لو كان الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ اتَّبع أمر الشيطان وقال على الله ما لم يعلم لما استطاع أن يُلجِم عالِماً واحداً من علماء الأمَّة ولكن سرّ هيمنة الإمام ناصر محمد اليمانيّ هو لأنه اتّبع أمر الرحمن ولا يقول على الله ما لم يعلم، ولذلك لن تجد الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ يُحاجُّ الناس بالعلوم الظنّية التي تحتمل الصح وتحتمل الخطأ ثمّ يقول والله أعلم فإن أخطأت فمن نفسي، إذاً لما استطعت أن أقيم الحجّة الحقّ على علماء الأمَّة ولما استطعت أن أقنعهم بالحكم الحقّ بينهم فيما كانوا فيه يختلفون ما دام حكماً ظنِّياً يحتمل الصح ويحتمل الخطأ، وأعوذُ بالله أن أكون من الجاهلين.
ولربّما يودّ أن يقاطعني فضيلة الشيخ أبو فراس الزهراني فيقول: "يا أخي إن العلماء ليسوا بأنبياء يوحى إليهم وإنما يجتهدون بالفتوى، ولذلك لا تجدهم موقنين بفتواهم ولذلك لا تجدهم يقسمون أنهم لا ينطقون إلّا بالحقّ؛ بل تجدهم يعترفون أن فتواهم تحتمل الصح وتحتمل الخطأ، فما هو السبيل الحقّ الذي إن اتّبعوه فلن يقولوا على الله ما لا يعلمون؟". ومن ثمّ يفتيه الإمام المهديّ بالسبيل الحقّ حتى لا يضِلّوا أنفسهم ويُضِلّوا أمّتهم فلا ينبغي لهم أن يتّبعوا الاتّباع الأعمى لما وجدوا عليه أسلافهم فلعلَّهم ضلّوا "أسلافهم" في مسألةٍ وذريتهم لا يعلمون أنهم قد ضلّوا عن سواء السبيل فلن ينفعهم هذا القول بين يدي ربّهم تصديقاً لقول الله تعالى: {أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿١٧٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
وقال الله تعالى: {وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَن تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَـٰذَا غَافِلِينَ ﴿١٧٢﴾ أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿١٧٣﴾ وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿١٧٤﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ولذلك أمر الله طالب العلم باستخدام العقل والتدبّر والتفكّر في سلطان الدّاعية من قبل أن يتّبعه. وقال الله تعالى: {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
وذلك لأن العقل والمنطق دائماً تجده يتَّفق مع الحقّ، فإذا تفكَّروا في سلطان علم الدّاعية فإذا كان من عند الله فحتماً يجدون العقل يرضخ له ويسلّم تسليماً، ولذلك قال الله تعالى للمعرضين عن القرآن العظيم الذي جاء به محمدٌ رسول الله ذِكْر العالمين لمن يشاء منهم أن يستقيم، وقال الله تعالى: {قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ ۖ أَن تَقُومُوا لِلَّـهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
ولذلك اكتشفَت الأمم بعد فوات الأوان أن سبب ضلالهم عن الهدى من ربّهم هو الاتّباع الأعمى للذين من قبلهم وعدم استخدام عقولهم بالتفكّر في حجّة من يدعوهم إلى سبيل الحقّ من ربّهم، ولذلك تجد فتواهم عن سبب ضلالهم عن الحقّ من ربّهم هو عدم استخدام العقل. وقال الله تعالى: {وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
ولذلك فإن أبا فراس حين يستخدم عقله في بيان الإمام ناصر محمد اليمانيّ للقرآن يجد أن عقله يتّفق مع بيان الإمام ناصر محمد اليمانيّ للقرآن، فيجده أحسن تأويلاً وأهدى سبيلاً وأنه حقاً يدعو إلى الحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ بسلطان العلم من محكم كتاب الله القرآن العظيم الذي لا يحتمل الطعن والتشكيك إلّا من يكفر بمحكم القرآن العظيم فيعذِّبه الله عذاباً أليماً.
ويا أخي الكريم أبو فراس؛ كن من خيار الناس ولا تُكذِّب عقلك وتُكذِّب الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ، وذلك لأن عقلك لن يختلف مع بيان الإمام المهديّ في شيءٍ وذلك لأن الأبصار لا تعمى عن الحقّ إذا استُخدِمَت وإنما تعمى القلوب التي في الصدور، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَـٰكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ} صدق الله العظيم [الحج:46].
ولذلك يا أبا فراس لن تجد الذين اتّبعوا الهدى من الناس في كافة الأمم إلّا الذين يعقلون، تصديقاً لقول الله: {فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ولذلك يعلن الإمام المهديّ المنتظَر إلى كافة البشر أنهم لا ولن يُصدِّق المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور إلّا أولو الألباب، تصديقاً لقول الله: {أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
وقد جعل الإمام المهديّ عقل أبي فراس هو الحكم بين الإمام المهديّ وأبي فراس، فإن وجدتَ يا أبا فراس أن سلطان علم ناصر محمد اليمانيّ لا يقبله العلم والمنطق فاعلم أن ناصر محمد اليمانيّ على ضلالٍ مبينٍ، وإن وجدت سلطان علم الإمام ناصر محمد اليمانيّ يقبله العقل والمنطق فاعلم علم اليقين أنه الحقّ من ربّك وقد جعل الله الحجّة على الإنسان هو عقله فإن ذهب عقله رفع الله عنه القلم.
فكيف السبيل لإنقاذك والمسلمين والناس أجمعين من عذاب يومٍ عقيمٍ يا أبا فراس؟ أفلا تُساعد الإمام المهديّ على إنقاذك وإنقاذ الأمَّة من فتنة المسيح الكذّاب؟ ولربّما يودّ أن يقاطعني أبو فراس ويقول: "يا رجل بالنسبة لفتنة المسيح الكذّاب فهي معروفةٌ كما أفتانا محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - أن فتنة المسيح الكذاب أن يقول: يا سماء أمطري فتمطر ويا أرض أنبتي فتنبت، ويقطع رجلاً إلى نصفين فيمرّ بين الفلقتين ثمّ يُرجع إليه روحه فينهض حياً"، ومن ثمّ يردّ على أبي فراس من جعله الله إماماً للناس، وأقول: سبحان الله العظيم وتعالى علواً كبيراً فكيف تصدِّقون الافتراء الذي ينفي تحدِّي الله في محكم القرآن العظيم إلى الباطل وأوليائِه أن يُرجعوا روح ميتٍ! وقال الله لئن فعلوا ذلك مع أنهم يدّعون الباطل من دون الله فقد صدَقوا في دعوتهم للباطل من دون الله. وقال الله تعالى: {فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
إذاً المُفترون قد جعلوا المسلمين يكفرون بتحدِّي الله للباطل أن يحيي ميِّتاً في مُحكم القرآن العظيم، وبلغوا مرادهم فهم يعلمون أنه لن يحدث من ذلك شيءٌ، وإنما يريدون أن يردُّوكم من بعد إيمانكم كافرين بما أنزل الله في محكم هذا القرآن العظيم في آياته المحكمات البيّنات هُنّ أمّ الكتاب وذلك لأن الباطل لا يستطيع أن يفعل ذلك وهو يدّعي الربوبيّة من دون الله، تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
ويا أبا فراس من خيار الناس، والله الذي لا إله غيره لا يستطيع الإمام المهديّ أن يحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون حتى تؤمنوا بالناموس في محكم كتاب الله لكشف الأحاديث والروايات المكذوبة على الله ورسوله، ولربّما يودّ أن يقاطعني أبو فراس ويقول: "وما هو سبيل النجاة من اتّباع فتنة الأحاديث المكذوبة عن النبيّ زوراً وبهتاناً؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ وأقول: هو أن تتّبعوا كتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ، وما خالف منها لمحكم الكتاب فاعتصموا بحبل الله القرآن العظيم واكفروا بما خالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم، فإن فعلتم فقد اهتديتم وإن أبيتم فقد ضللتم وما علينا إلّا البلاغ المبين بالبيان الحقّ للقرآن العظيم للعالمين لمن شاء منهم أن يستقيم وذلك لأن بصيرة الإمام المهديّ هي ذاتها بصيرة جدّه محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - من ربّ العالمين لا شكَّ ولا ريبَ، ولذلك قال الله تعالى: {وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [النمل].
وذلك لأن مُحكم القرآن العظيم هو البرهان المبين للدعوة إلى الله إلى الناس أجمعين، تصديقاً لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
إذاً حبل الله الذي أمرنا الله بالاعتصام به والكفر بما خالف لمحكمه هو القرآن العظيم، فتذكّروا قول الله تعالى: {فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ولا يقصد الله بالاعتصام بالقرآن أن تعتصموا به وحده وتذروا السُنّة النّبويّة الحقّ التي لا تزيد القرآن إلّا بياناً وتوضيحاً، فإن فعلتم فقد أعرضتم عن قول الله تعالى: {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ} صدق الله العظيم [النحل:44].
ويقصد البيان للقرآن في السُنّة النّبويّة الحقّ التي لا تزيد القرآن العظيم إلّا بياناً وتوضيحاً للأمّة، ولكن الافتراء عن النبي - صلّى الله عليه وآله وسلّم - يأتي مُخالفاً للآيات البيّنات المحكمات هُنّ أمّ الكتاب ومن بعد تطبيق الناموس لكشف الأحاديث المكذوبة ومن ثمّ تعلمون علم اليقين أن هذا الحديث في السُّنّة النّبويّة ليس من عند الله ورسوله صلّى الله عليه وآله وسلّم؛ بل جاء ذلك الحديث النّبويّ المخالف لمحكم القرآن من عند غير الله، تصديقاً لقول الله تعالى: {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ويا أخي الكريم أبا فراس، إذا تدبّرتم هذه الآيات البيّنات سوف تعلمون بما يلي:
1- إن القرآن وسُنّة البيان جميعهن من عند الله.
2- إن القرآن محفوظٌ من التحريف وسُنّة البيان ليست محفوظةً من التحريف.
3- فبما أن القرآن محفوظٌ من التحريف فحتماً يكون هو المرجع لما اختلفتم فيه في الأحاديث في السُنّة النّبويّة.
4- ومن ثمّ علّمكم الله بالناموس لكشف الأحاديث المكذوبة أنكم سوف تجدونها تُخالف لمحكم آيات الكتاب البيّنات المحكمات هُنّ أمّ الكتاب البيّنات لعالِمكم وجاهلكم، فاعتصموا بحبل الله القرآن العظيم واكفروا بما خالف لمحكمه من آيات أمّ الكتاب هُنّ أمّ الكتاب؛ سواء تكون في التوراة أو في الإنجيل أو في السُنّة النبويّة.
وذلك لأنّ الله قد جعل القرآن العظيم هو المرجع والحَكَم والمُهيمن على التوراة والإنجيل والسُنّة النّبويّة، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
فتدبَّروا يا أولي الأبصار هل القرآن هو المُهيمن على التوراة والإنجيل والسُنّة النّبويّة؛ نظراً لأنه محفوظٌ من التحريف؟ وأمّا التوراة والإنجيل والسُنّة النّبويّة فجميعهم لم يعِد الله بحفظهم من تحريف الشياطين. وقال الله تعالى: {إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِن كِتَابِ اللَّـهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ ۚ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿٤٤﴾ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٤٥﴾ وَقَفَّيْنَا عَلَىٰ آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ﴿٤٦﴾ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فِيهِ ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٤٧﴾ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
وأمّا سؤال أبي فراس: "لماذا يا ناصر محمد اليمانيّ تُفتي بضلال علماء الأمَّة مع أنهم لم يُفتوا في شأنك أنك على ضلالٍ مبينٍ؟". ومن ثمّ يترك الإمام المهديّ الردّ على أبي فراس من الله إلى المخالفين لأمر الله وفرَّقوا دينهم شيعاً ولم يعتصموا بحبل الله فيتّبعوا محكم القرآن العظيم ويكفروا بما خالف لمحكمه، فسوف نترك الردّ على أبي فراس من الله مباشرةً في قول الله تعالى: {وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
فاتقوا الله يا أبا فراس ويا كافة الناس وما ينبغي أن يكون الإمام المهديّ شيعيّاً ولا سُنيّاً بل حنيفاً مسلماً وما أنا من المشركين؛ أدعو إلى الله على بصيرةٍ ولا أقول وأنا من الشيعة فأدعو إلى مذاهبهم ولا أقول وأنا من السُّنّة والجماعة وأدعو إلى مذاهبهم؛ بل أدعو إلى الله على بصيرةٍ من ربّي وأقول وأنا من المسلمين، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [فصلّت].
فكيف تريدون أن تقنعوا الناس بدينكم، وأنتم فيه مختلفون يا معشر الشيعة والسُنّة؟ فكيف تريدون أن تقنعوا العالمين بالدّخول في دينكم وهم يعلمون أنكم تلعنون بعضكم بعضاً وتكفِّرون بعضكم بعضاً! أفلا تتّقون؟ فذروا التفرّق والاختلاف واعتصموا بحبل الله القرآن العظيم ولا تختصموا بما خالف لمحكمه فيعذِّبكم الله، أفلا تتقون؟
ويا حبيبي في الله أبا فراس من خيار الناس، كُن من الشاكرين أن بعث الله الإمام المهديّ في جيل أبي فراس، وكُن من الشاكرين أن أعثرك الله على دعوة المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور عبر هذه الشبكة العالميّة (النعمة الكُبرى لحوار العالمين).
ويا أبا فراس إنه لا يجتمع النور والظلمات، وما الإمام المهديّ إلّا أحد علماء المسلمين غير أن مُعلِّمه الله الذي زاده بسطةً في العلم على كافة عُلماء الأمَّة ليجعله الله حَكماً بين المختلفين ويدعو إلى وحدة المسلمين فيُذهب فشلَهم بوحدتهم وجمع كلمتهم وعدم تفرُّقهم في دينهم فيوحِّد صفَّهم فتقْوى شوكتُهم ويطهِّر قلوبهم من الشرك بالله ثمّ يُصْدِقهم ما وعدهم بالخلافة الإسلاميّة العالميّة، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٥٥﴾} صدق الله العظيم [النور].
ولذلك نسعى إلى تطهير قلوب المؤمنين من الشرك لكي يتحقّق شرط الخلافة بالحقّ: {يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا} صدق الله العظيم [النور:55].
ويا أبا فراس، إني أرى أنك تريد المهديّ المنتظَر أن يردّ عليك بالقول المختصر، ومن ثمّ يقول لك المهديّ المنتظَر: أفلا تعتقد أن بعث خليفة الله الإمام المهديّ هو نبأٌ عظيمٌ من أنباء الكتاب؟ فوجب علينا أن نفصِّل الحقّ تفصيلاً حتى لا تكون لهم الحجّة فنُقيم عليهم الحجّة بالحقّ حتى لا يجدوا في أنفسهم حرجاً من الاعتراف بالحقّ فيسلّموا تسليماً فيقولوا سمعنا وأطعنا غفرانك ربّنا وإليك المصير.
وإني بهم رؤوفٌ رحيمٌ مهما رأيتَ الإمام المهديّ قاسياً عليهم في بعض بياناته، وذلك لأن إعراضهم عن دعوة الإمام المهديّ والاعتراف بشأن خليفة الله على العالمين سوف يتسبّب في عذاب أنفسهم وعذاب أُمّة المسلمين وعذاب كافة قُرى البشر فيُظهر الله خليفته المهديّ المنتظَر على كافة البشر في ليلةٍ وهم صاغرون.
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الذليل على المؤمنين خليفة الله الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
_________________
ولكن للأسف يا حبيبي في الله أبو فراس الزهراني إن علماء الأمَّة يدعون الناس وهم لا يزالون مجتهدين ولم يتوصّلوا إلى علمٍ مقنعٍ لمن يحاورهم لأن علومهم ظنِّيةً تحتمل الصح وتحتمل الخطأ، وليست هذه هي البصيرة من الله؛ بل علوم الدين ينبغي أن تكون يقينيَّةً وليست ظنّيةً وذلك لأنّها البرهان المبين لدعوتكم إلى الله فلا بدَّ أن تكون الدعوة على بصيرةٍ من الله لا شكَّ ولا ريبَ وليس أنكم تُفتون الأمّة ومن ثمّ تقولون: "والله أعلم فإن أخطأت فمن نفسي"! هيهات هيهات بل ذلك من أمر الشيطان أن تقولوا على الله ما لا تعلمون أنه الحقّ من ربّ العالمين. وقال الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وذلك لأنكم إذا قلتم على الله بالظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً فتقولون هذا حلالٌ وهذا حرامٌ بغير علمٍ بيِّنٍ من ربّ العالمين بل بقول الظنّ الذي لا يغني من الحقّ شيئاً، وذلك لأنكم إذا حرَّمتم شيئاً لم يحرِّمه الله أو أحللتم شيئاً قد حرَّمه الله فقد كذبتم على الله ما لم يقله. وقال الله تعالى: {وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَـٰذَا حَلَالٌ وَهَـٰذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُوا عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّـهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ ﴿١١٦﴾} صدق الله العظيم [النحل].
إذاً أصبحت الفتوى بقول الظنّ الذي يحتمل الصح ويحتمل الخطأ بغير سلطانٍ بيّنٍ من الله محرّمةً في كتاب الله وليس من أمر الله أن تقولوا عليه ما لا تعلمون علم اليقين بل من أمر الشيطان الذي يأمركم أن تقولوا على الله ما لا تعلمون غير مبالين سواءً تكون الفتوى حقاً أم خطأً فذلك من أمر الشيطان، تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ ﴿١٦٨﴾ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿١٦٩﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
وأمر الشيطان تجده دائما يختلف فيتناقض مع أمر الله؛ بل العكس تماماً فما أحلَّه الشيطان تجده محرَّماً عند الله تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ألا والله يا أبا فراس لو كان الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ اتَّبع أمر الشيطان وقال على الله ما لم يعلم لما استطاع أن يُلجِم عالِماً واحداً من علماء الأمَّة ولكن سرّ هيمنة الإمام ناصر محمد اليمانيّ هو لأنه اتّبع أمر الرحمن ولا يقول على الله ما لم يعلم، ولذلك لن تجد الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ يُحاجُّ الناس بالعلوم الظنّية التي تحتمل الصح وتحتمل الخطأ ثمّ يقول والله أعلم فإن أخطأت فمن نفسي، إذاً لما استطعت أن أقيم الحجّة الحقّ على علماء الأمَّة ولما استطعت أن أقنعهم بالحكم الحقّ بينهم فيما كانوا فيه يختلفون ما دام حكماً ظنِّياً يحتمل الصح ويحتمل الخطأ، وأعوذُ بالله أن أكون من الجاهلين.
ولربّما يودّ أن يقاطعني فضيلة الشيخ أبو فراس الزهراني فيقول: "يا أخي إن العلماء ليسوا بأنبياء يوحى إليهم وإنما يجتهدون بالفتوى، ولذلك لا تجدهم موقنين بفتواهم ولذلك لا تجدهم يقسمون أنهم لا ينطقون إلّا بالحقّ؛ بل تجدهم يعترفون أن فتواهم تحتمل الصح وتحتمل الخطأ، فما هو السبيل الحقّ الذي إن اتّبعوه فلن يقولوا على الله ما لا يعلمون؟". ومن ثمّ يفتيه الإمام المهديّ بالسبيل الحقّ حتى لا يضِلّوا أنفسهم ويُضِلّوا أمّتهم فلا ينبغي لهم أن يتّبعوا الاتّباع الأعمى لما وجدوا عليه أسلافهم فلعلَّهم ضلّوا "أسلافهم" في مسألةٍ وذريتهم لا يعلمون أنهم قد ضلّوا عن سواء السبيل فلن ينفعهم هذا القول بين يدي ربّهم تصديقاً لقول الله تعالى: {أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿١٧٣﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
وقال الله تعالى: {وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ ۛ شَهِدْنَا ۛ أَن تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَـٰذَا غَافِلِينَ ﴿١٧٢﴾ أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ﴿١٧٣﴾ وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿١٧٤﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
ولذلك أمر الله طالب العلم باستخدام العقل والتدبّر والتفكّر في سلطان الدّاعية من قبل أن يتّبعه. وقال الله تعالى: {وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [الإسراء].
وذلك لأن العقل والمنطق دائماً تجده يتَّفق مع الحقّ، فإذا تفكَّروا في سلطان علم الدّاعية فإذا كان من عند الله فحتماً يجدون العقل يرضخ له ويسلّم تسليماً، ولذلك قال الله تعالى للمعرضين عن القرآن العظيم الذي جاء به محمدٌ رسول الله ذِكْر العالمين لمن يشاء منهم أن يستقيم، وقال الله تعالى: {قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ ۖ أَن تَقُومُوا لِلَّـهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ۚ مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ ۚ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿٤٦﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
ولذلك اكتشفَت الأمم بعد فوات الأوان أن سبب ضلالهم عن الهدى من ربّهم هو الاتّباع الأعمى للذين من قبلهم وعدم استخدام عقولهم بالتفكّر في حجّة من يدعوهم إلى سبيل الحقّ من ربّهم، ولذلك تجد فتواهم عن سبب ضلالهم عن الحقّ من ربّهم هو عدم استخدام العقل. وقال الله تعالى: {وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿١٠﴾} صدق الله العظيم [الملك].
ولذلك فإن أبا فراس حين يستخدم عقله في بيان الإمام ناصر محمد اليمانيّ للقرآن يجد أن عقله يتّفق مع بيان الإمام ناصر محمد اليمانيّ للقرآن، فيجده أحسن تأويلاً وأهدى سبيلاً وأنه حقاً يدعو إلى الحقّ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ بسلطان العلم من محكم كتاب الله القرآن العظيم الذي لا يحتمل الطعن والتشكيك إلّا من يكفر بمحكم القرآن العظيم فيعذِّبه الله عذاباً أليماً.
ويا أخي الكريم أبو فراس؛ كن من خيار الناس ولا تُكذِّب عقلك وتُكذِّب الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ، وذلك لأن عقلك لن يختلف مع بيان الإمام المهديّ في شيءٍ وذلك لأن الأبصار لا تعمى عن الحقّ إذا استُخدِمَت وإنما تعمى القلوب التي في الصدور، تصديقاً لقول الله تعالى: {فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَـٰكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ} صدق الله العظيم [الحج:46].
ولذلك يا أبا فراس لن تجد الذين اتّبعوا الهدى من الناس في كافة الأمم إلّا الذين يعقلون، تصديقاً لقول الله: {فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿١٧﴾ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [الزمر].
ولذلك يعلن الإمام المهديّ المنتظَر إلى كافة البشر أنهم لا ولن يُصدِّق المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور إلّا أولو الألباب، تصديقاً لقول الله: {أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَىٰ ۚ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
وقد جعل الإمام المهديّ عقل أبي فراس هو الحكم بين الإمام المهديّ وأبي فراس، فإن وجدتَ يا أبا فراس أن سلطان علم ناصر محمد اليمانيّ لا يقبله العلم والمنطق فاعلم أن ناصر محمد اليمانيّ على ضلالٍ مبينٍ، وإن وجدت سلطان علم الإمام ناصر محمد اليمانيّ يقبله العقل والمنطق فاعلم علم اليقين أنه الحقّ من ربّك وقد جعل الله الحجّة على الإنسان هو عقله فإن ذهب عقله رفع الله عنه القلم.
فكيف السبيل لإنقاذك والمسلمين والناس أجمعين من عذاب يومٍ عقيمٍ يا أبا فراس؟ أفلا تُساعد الإمام المهديّ على إنقاذك وإنقاذ الأمَّة من فتنة المسيح الكذّاب؟ ولربّما يودّ أن يقاطعني أبو فراس ويقول: "يا رجل بالنسبة لفتنة المسيح الكذّاب فهي معروفةٌ كما أفتانا محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - أن فتنة المسيح الكذاب أن يقول: يا سماء أمطري فتمطر ويا أرض أنبتي فتنبت، ويقطع رجلاً إلى نصفين فيمرّ بين الفلقتين ثمّ يُرجع إليه روحه فينهض حياً"، ومن ثمّ يردّ على أبي فراس من جعله الله إماماً للناس، وأقول: سبحان الله العظيم وتعالى علواً كبيراً فكيف تصدِّقون الافتراء الذي ينفي تحدِّي الله في محكم القرآن العظيم إلى الباطل وأوليائِه أن يُرجعوا روح ميتٍ! وقال الله لئن فعلوا ذلك مع أنهم يدّعون الباطل من دون الله فقد صدَقوا في دعوتهم للباطل من دون الله. وقال الله تعالى: {فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الواقعة].
إذاً المُفترون قد جعلوا المسلمين يكفرون بتحدِّي الله للباطل أن يحيي ميِّتاً في مُحكم القرآن العظيم، وبلغوا مرادهم فهم يعلمون أنه لن يحدث من ذلك شيءٌ، وإنما يريدون أن يردُّوكم من بعد إيمانكم كافرين بما أنزل الله في محكم هذا القرآن العظيم في آياته المحكمات البيّنات هُنّ أمّ الكتاب وذلك لأن الباطل لا يستطيع أن يفعل ذلك وهو يدّعي الربوبيّة من دون الله، تصديقاً لقول الله تعالى: {قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿٤٩﴾} صدق الله العظيم [سبأ].
ويا أبا فراس من خيار الناس، والله الذي لا إله غيره لا يستطيع الإمام المهديّ أن يحكم بينكم فيما كنتم فيه تختلفون حتى تؤمنوا بالناموس في محكم كتاب الله لكشف الأحاديث والروايات المكذوبة على الله ورسوله، ولربّما يودّ أن يقاطعني أبو فراس ويقول: "وما هو سبيل النجاة من اتّباع فتنة الأحاديث المكذوبة عن النبيّ زوراً وبهتاناً؟". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ وأقول: هو أن تتّبعوا كتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ، وما خالف منها لمحكم الكتاب فاعتصموا بحبل الله القرآن العظيم واكفروا بما خالف لمحكم كتاب الله القرآن العظيم، فإن فعلتم فقد اهتديتم وإن أبيتم فقد ضللتم وما علينا إلّا البلاغ المبين بالبيان الحقّ للقرآن العظيم للعالمين لمن شاء منهم أن يستقيم وذلك لأن بصيرة الإمام المهديّ هي ذاتها بصيرة جدّه محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - من ربّ العالمين لا شكَّ ولا ريبَ، ولذلك قال الله تعالى: {وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ ﴿٩٢﴾} صدق الله العظيم [النمل].
وذلك لأن مُحكم القرآن العظيم هو البرهان المبين للدعوة إلى الله إلى الناس أجمعين، تصديقاً لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
إذاً حبل الله الذي أمرنا الله بالاعتصام به والكفر بما خالف لمحكمه هو القرآن العظيم، فتذكّروا قول الله تعالى: {فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ولا يقصد الله بالاعتصام بالقرآن أن تعتصموا به وحده وتذروا السُنّة النّبويّة الحقّ التي لا تزيد القرآن إلّا بياناً وتوضيحاً، فإن فعلتم فقد أعرضتم عن قول الله تعالى: {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ} صدق الله العظيم [النحل:44].
ويقصد البيان للقرآن في السُنّة النّبويّة الحقّ التي لا تزيد القرآن العظيم إلّا بياناً وتوضيحاً للأمّة، ولكن الافتراء عن النبي - صلّى الله عليه وآله وسلّم - يأتي مُخالفاً للآيات البيّنات المحكمات هُنّ أمّ الكتاب ومن بعد تطبيق الناموس لكشف الأحاديث المكذوبة ومن ثمّ تعلمون علم اليقين أن هذا الحديث في السُّنّة النّبويّة ليس من عند الله ورسوله صلّى الله عليه وآله وسلّم؛ بل جاء ذلك الحديث النّبويّ المخالف لمحكم القرآن من عند غير الله، تصديقاً لقول الله تعالى: {مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
ويا أخي الكريم أبا فراس، إذا تدبّرتم هذه الآيات البيّنات سوف تعلمون بما يلي:
1- إن القرآن وسُنّة البيان جميعهن من عند الله.
2- إن القرآن محفوظٌ من التحريف وسُنّة البيان ليست محفوظةً من التحريف.
3- فبما أن القرآن محفوظٌ من التحريف فحتماً يكون هو المرجع لما اختلفتم فيه في الأحاديث في السُنّة النّبويّة.
4- ومن ثمّ علّمكم الله بالناموس لكشف الأحاديث المكذوبة أنكم سوف تجدونها تُخالف لمحكم آيات الكتاب البيّنات المحكمات هُنّ أمّ الكتاب البيّنات لعالِمكم وجاهلكم، فاعتصموا بحبل الله القرآن العظيم واكفروا بما خالف لمحكمه من آيات أمّ الكتاب هُنّ أمّ الكتاب؛ سواء تكون في التوراة أو في الإنجيل أو في السُنّة النبويّة.
وذلك لأنّ الله قد جعل القرآن العظيم هو المرجع والحَكَم والمُهيمن على التوراة والإنجيل والسُنّة النّبويّة، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
فتدبَّروا يا أولي الأبصار هل القرآن هو المُهيمن على التوراة والإنجيل والسُنّة النّبويّة؛ نظراً لأنه محفوظٌ من التحريف؟ وأمّا التوراة والإنجيل والسُنّة النّبويّة فجميعهم لم يعِد الله بحفظهم من تحريف الشياطين. وقال الله تعالى: {إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ ۚ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِن كِتَابِ اللَّـهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ ۚ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿٤٤﴾ وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنفَ بِالْأَنفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَن تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَّهُ ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿٤٥﴾ وَقَفَّيْنَا عَلَىٰ آثَارِهِم بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ ۖ وَآتَيْنَاهُ الْإِنجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ﴿٤٦﴾ وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنجِيلِ بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فِيهِ ۚ وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٤٧﴾ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿٤٨﴾ وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ إِلَيْكَ ۖ فَإِن تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّـهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ ۗ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿٤٩﴾ أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّـهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿٥٠﴾} صدق الله العظيم [المائدة].
وأمّا سؤال أبي فراس: "لماذا يا ناصر محمد اليمانيّ تُفتي بضلال علماء الأمَّة مع أنهم لم يُفتوا في شأنك أنك على ضلالٍ مبينٍ؟". ومن ثمّ يترك الإمام المهديّ الردّ على أبي فراس من الله إلى المخالفين لأمر الله وفرَّقوا دينهم شيعاً ولم يعتصموا بحبل الله فيتّبعوا محكم القرآن العظيم ويكفروا بما خالف لمحكمه، فسوف نترك الردّ على أبي فراس من الله مباشرةً في قول الله تعالى: {وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ ۚ وَأُولَـٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿١٠٥﴾} صدق الله العظيم [آل عمران].
فاتقوا الله يا أبا فراس ويا كافة الناس وما ينبغي أن يكون الإمام المهديّ شيعيّاً ولا سُنيّاً بل حنيفاً مسلماً وما أنا من المشركين؛ أدعو إلى الله على بصيرةٍ ولا أقول وأنا من الشيعة فأدعو إلى مذاهبهم ولا أقول وأنا من السُّنّة والجماعة وأدعو إلى مذاهبهم؛ بل أدعو إلى الله على بصيرةٍ من ربّي وأقول وأنا من المسلمين، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّـهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [فصلّت].
فكيف تريدون أن تقنعوا الناس بدينكم، وأنتم فيه مختلفون يا معشر الشيعة والسُنّة؟ فكيف تريدون أن تقنعوا العالمين بالدّخول في دينكم وهم يعلمون أنكم تلعنون بعضكم بعضاً وتكفِّرون بعضكم بعضاً! أفلا تتّقون؟ فذروا التفرّق والاختلاف واعتصموا بحبل الله القرآن العظيم ولا تختصموا بما خالف لمحكمه فيعذِّبكم الله، أفلا تتقون؟
ويا حبيبي في الله أبا فراس من خيار الناس، كُن من الشاكرين أن بعث الله الإمام المهديّ في جيل أبي فراس، وكُن من الشاكرين أن أعثرك الله على دعوة المهديّ المنتظَر في عصر الحوار من قبل الظهور عبر هذه الشبكة العالميّة (النعمة الكُبرى لحوار العالمين).
ويا أبا فراس إنه لا يجتمع النور والظلمات، وما الإمام المهديّ إلّا أحد علماء المسلمين غير أن مُعلِّمه الله الذي زاده بسطةً في العلم على كافة عُلماء الأمَّة ليجعله الله حَكماً بين المختلفين ويدعو إلى وحدة المسلمين فيُذهب فشلَهم بوحدتهم وجمع كلمتهم وعدم تفرُّقهم في دينهم فيوحِّد صفَّهم فتقْوى شوكتُهم ويطهِّر قلوبهم من الشرك بالله ثمّ يُصْدِقهم ما وعدهم بالخلافة الإسلاميّة العالميّة، تصديقاً لقول الله تعالى: {وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٥٥﴾} صدق الله العظيم [النور].
ولذلك نسعى إلى تطهير قلوب المؤمنين من الشرك لكي يتحقّق شرط الخلافة بالحقّ: {يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا} صدق الله العظيم [النور:55].
ويا أبا فراس، إني أرى أنك تريد المهديّ المنتظَر أن يردّ عليك بالقول المختصر، ومن ثمّ يقول لك المهديّ المنتظَر: أفلا تعتقد أن بعث خليفة الله الإمام المهديّ هو نبأٌ عظيمٌ من أنباء الكتاب؟ فوجب علينا أن نفصِّل الحقّ تفصيلاً حتى لا تكون لهم الحجّة فنُقيم عليهم الحجّة بالحقّ حتى لا يجدوا في أنفسهم حرجاً من الاعتراف بالحقّ فيسلّموا تسليماً فيقولوا سمعنا وأطعنا غفرانك ربّنا وإليك المصير.
وإني بهم رؤوفٌ رحيمٌ مهما رأيتَ الإمام المهديّ قاسياً عليهم في بعض بياناته، وذلك لأن إعراضهم عن دعوة الإمام المهديّ والاعتراف بشأن خليفة الله على العالمين سوف يتسبّب في عذاب أنفسهم وعذاب أُمّة المسلمين وعذاب كافة قُرى البشر فيُظهر الله خليفته المهديّ المنتظَر على كافة البشر في ليلةٍ وهم صاغرون.
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
الذليل على المؤمنين خليفة الله الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
_________________