- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - 04 - 1431 هـ
24 - 03 - 2010 مـ

۴-فروردین-۱۳۸۹ه.ش.
01:00 صباحاً
_________


ای جماعت انصار با ابوفراس حق‌جو که از بهترین مردمان است مهربانی ومدارا کنید ..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين الحقّ من ربّ العالمين، ولا أفرّق بين أحدٍ من رسله وأنا من المسلمين الإمام الناصر لهم أجمعين..

انصار پیشگام برگزیده عزیزم در دوران گفتگو قبل از ظهور؛ با میهمانتان ابو فراس مهربانی و مدارا کنید و امیدواریم خداوند او را از بهترین مردمان قرار دهد؛ و بهترین مردم؛ برگزیدگانی هستند که به دنبال حق می‌گردند؛ حقی که عقل و منطق با حجت مبرهن آن قانع می‌شود و سپس از آن پیروی می‌کنند. اینها خردمند و از بهترين جنبندگان چون از عقل خود استفاده می‌کنند. اما بدترین جنبندگان کسانی هستند که عقلشان را به کار نمی‌گیرند و خدا هم آنان را هدایت نمی‌کند چون خیری برای خود و امتشان ندارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ ﴿٢٠﴾ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿٢١﴾ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّـهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٢٢﴾ وَلَوْ عَلِمَ اللَّـهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ ۖ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّـهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿٢٤﴾ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].

ابوفراس از بهترین انسان‌ها باش؛ همانا که بهترین انسان‌ها کسانی هستند که از عقل خود استفاده می‌کنند؛ اینان هم برای خودشان خیر دارند و هم برای امت‌شان.ولی بدترین انسانها کسانی هستند که اهل تعقل نیستند و لذا خیری در آنان نیست. برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّـهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٢٢﴾ وَلَوْ عَلِمَ اللَّـهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ ۖ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾}
صدق الله العظيم [الأنفال].

ای ابوفراس با برهان مبین از آیات محکم قرآن عظیم؛ توضیحات بیشتری برایت می‌دهیم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿٨٤﴾ ثُمَّ أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّـهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٨٥﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٨٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

به فرموده خداوند تعالی بنگر:
{وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿٨٤﴾ ثُمَّ أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ}
صدق الله العظيم.

در فرموده خداوند تعالى تدبر کن:
{وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ} صدق الله العظيم.
وسؤالی که مطرح می‌شود این است: مقصود خداوند از این که می‌فرماید:
{وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ} صدق الله العظيم
چیست؟ آیا مقصود از «انفسکم» خودتان است یا منظور این است که یکدیگر را از دیارشان بیرون نرانند؟ ولی آنها با فرمانی که خداود به ایشان داده بود مخالفت کردند ولذا خداوند تعالی می‌فرماید:
{ثُمَّ أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ} صدق الله العظيم
ای مردم؛ این از آیات محکم وبینه است که از خلال آن می‌توانم متشابه را برایتان بیان کنم و ثابت نمایم کلام خدا:"انفسکم" از متشابهات است و مقصود خداوند یکدیگر است و از آن جا که این آیه از آیات محکم است؛ برایتان روشن می‌شود امام مهدی تنها با بیان حق قرآن عظیم با شما سخن می‌گوید. پس در این آیه تدبر کنید؛ درخواهید یافت قصد خداوند از {أَنْفُسَكُمْ} یعنی یکدیگر. و خداوند تعالى می‌فرماید:
{وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿٨٤﴾ ثُمَّ أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّـهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٨٥﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٨٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
ای ابوفراس؛ ای جاعت حق جویان! آیا می‌خواهید راه این که چگونه حین بیان قرآن، به جز حق چیزی به خدا نسبت ندهید را به شما نشان دهم؟ برای کسی که خداوند به او بصیرت دیدن حق را بدهد؛ کار بسیارسهل و ساده‌ای است. برایتان مثالی می‌آورم که درمورد دلیل گمراه شدن شیعیان درامر عصمت مطلق انبیاء و مرسلین و ائمه برگزیده خداوند است، تا آن جا که کارشان به مبالغه ناحق درمورد آنان کشیده شده و با مبالغه ناحق در حق آل بیت؛ گرفتار شرک شده‌اند. علت گمراهی آنان کلمه متشابه "الظالمین" در این فرموده خداوند تعالی است:

{وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
و کلمه متشابه در این فرموده خداوند تعالی آمده است:

{قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}
و تشابه در کلمه : { الظَّالِمِينَ } است. شیعیان گمان کردند مقصود ظلم "گناه کردن" است وعقیده آنان در باره عصمت رسولان و ائمه از خطا بر همین اساس است. می‌گویند: شایسته کسی که خدا او را به عنوان رسول یا امامی کریم برمی‌گزیند نیست که ابدا مرتکب گناهی شود! و آن گاه شیعیان با این برهان از متشابهات قرآن است محاجه می کنند :
{قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم.
پس شیعه می‌گوید:" به این ترتیب ائمه و رسولان خدا تا روز قیامت از ارتکاب گناه در دنیا مصون و معصوم هستند}! سبحان الله؛ پاک و منزه است پروردگاری که تنها اوست که به هیچ وجه گناه نمی‌کند! ولی ابو فراس؛ اگر به برهان شیعه در مورد عصمت و انبیاء و ائمه در این فرموده خدا بنگرید:
{قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم.
حق‌جویان متحیر و سرگردان می‌مانند؛ ولی امام مهدی حیرت آنها را برطرف می کند و حق آمده از نزد پروردگارش را به صورت مفصل توضیح می‌دهد.
ابو فراس؛ بیا تا برایت روشن کنم چطور می‌توانید آیه محکم را از متشابه تمیز دهید تا بدانید آیا درآیه: تشابهی وجود دارد یا از محکمات است. ابو فراس برای کسی که خداوند معلم اوست و به حق به او الهام می‌کند؛ این امر بسیار ساده است تا دریابید برهان شیعه در این آیه از متشابهات است یا محکمات؛ باید به آیات محکم و بینه کتاب رجوع کنی؛ اگر دیدی در آیات محکم کتاب؛ رسول یا امامی در حق خود به صورت واضح و روشن و بدون هیچ شک و تردید مرتکب ظلم شده است؛ در می‌یابی در این فرموده خداوند تعالی متشابه وجود دارد :
{قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم.
و تشابه در این کلام خداست: {الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم.
برای اثبات درستی این امر؛ قرآن عظیم را جستجو می‌کنیم تا ببینیم آیا کسی از انبیاء و مرسلین در حق خود ظلم کرده است؟ فتوای پروردگار عالمیان را از زبان نبی الله یونس پیدا می‌کنیم:
{وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].
وهمین طور در سخنان نبی الله موسی علیه الصلاة و السلام چنین فتوایی را پیدا می‌کنید ومی‌بینید اعتراف می‌کند با کشتن به ناحق یک نفس؛ مرتکب گناه شده و به خود ظلم کرده است؛ اما نبی الله موسی توبه کرده و به درگاه خدا انابه می‌کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [القصص].
پس به این نتیجه می‌رسید که رسولان از "ظلم گناه کردن" مصون و معصوم نیستند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [النمل].

واین آیات محکم برای عالم و جاهل شما بینه وروشن است و خداوند آنها را محتاج تاویل نگذاشته چون ظاهر و باطن آنها یک‌سان است. خداوند به شما فتوا می‌دهد بندگان برگزیده خدا از انبیاء و رسولان و ائمه مکرم را معصوم قرار نداده و از ارتکاب ظلم" گناه کردن" مصون نیستند و پروردگار من دربرابر کسی که توبه و انابه کند؛ غفور است. ولی ابوفراس وقتی شما به فرموده خداوند تعالی رجوع کنید که می‌فرماید:
{قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [القصص].
به نظر می‌رسد در کلام خدا تناقض وجود دارد...سبحانه و تعالی علوا کبیرا. پاک ومنزه است پروردگارم از این که حتی یک کلمه متناقض بیان کند؛ بلکه این کلمه متشابه است که آن را مخالف آیات محکم می‌یابید و وقتی آیه محکم و آیه دیگری که کلمه متشابه در آن وجود دارد را درکنار هم می‌گذارید؛ آنها را درست برعکس می‌یابید. مثل این آیات:
{إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١١﴾}
و فرموده خداوند تعالى:
{وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَـٰذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَـٰذَا مِنْ عَدُوِّهِ ۖ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ ۖ قَالَ هَـٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ ۖ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿١٦﴾ قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِّلْمُجْرِمِينَ ﴿١٧﴾} صدق الله العظيم [القصص].
اگر ظاهر متشابه آیه را درنظر بگیرید؛ می‌بینید ظاهر آن با فتوای خداوند در آیات محکم کتابش که می‌فرماید او قطعا کسی را که به خود ظلم کند؛ برنمی‌گزیند؛ اختلاف دارد. خداوند تعالی می‌فرماید:
{قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم.
و تشابه دقیقا در این فرموده خداوند تعالی است: {الظَّالِمِينَ}، و شیعه گمان کرده مقصود خداوند ظلم "گناه کردن" است. آنها با ندانسته به خدا نسبت دادن؛ اشتباه کرده‌اند و مقصود خداوند در این آیه ظلم "شرک آوردن" است:
{قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم.[البقرة124]
هرکس گمان می‌کند مقصود خداوند ظلم " گناه کردن" است آیات محکم و بینه خدا در کمین اوست که می‌فرماید:
{إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١١﴾}
و واقعا می‌بینید رسولانی هستند که مرتکب گناه شده و درحق خود ظلم کردند سپس:
{ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم
لذا ای مردم! مقصود خداوند در این فرموده؛ ظلم"گناه کردن" نیست؛ بلکه مقصود ظلم "شرک آوردن" است:
{قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم.[البقرة124]
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ} صدق الله العظيم [لقمان:13].
و برشماست که میان ظلم "شرک آوردن" و ظلم "گناه کردن " فرق بگذارید؛ هرکس که گناه کند؛ به خدا شرک نیاورده است؛‌آیا نبی الله موسی با کشتن ناحق یک نفس به خدا شرک آورد؟ به هیچ وجه. مقصود خداوند ظلم "گناه کردن" است و اگر کسی توبه و انابه کند؛ پروردگارم غفور و رحیم است. اما جای شرک درقلب است و اخلاص برای خدا هم جایگاهش قلبی است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].
یعنی قلبی که از شرک به خدا پاک است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
وخداوند از میان اینان انبیاء و رسولان و ائمه را برمی‌گزیند تا مردم را از شرک آوردن به خدا برحذر دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ} صدق الله العظيم [لقمان:13].
آیا ناصر محمد یمانی را از کسانی می بینید که به خدا شرک آورده باشد؟ حاشالله رب العالمین.... و خداوند میان و من و شما به حق شاهد است و این روشی است که با آن می‌توانید بین آیات محکم از آیات متشابه، تفاوت قایل شوید.
از آن جا که من امام مهدی حق پروردگارتان هستم؛ خداوند علم محکمات و تأویل متشابهات را به من عنایت فرموده و کتاب خدا را به تفصیل برایتان بیان می‌کنم؛ باشد که هدایت گردید. هرکس از قرآن عظیم با من مجادله کند؛ فرقی ندارد از محکمات باشد یا متشابه؛ من به حق بر او غلبه می‌کنم تا کسانی که از حق پیروی می‌کنند در قلب‌شان حرجی از اعتراف به حق و تسلیم مطلق دربرابر آن احساس نکنند. اینها هستند که هم برای خود و هم برای امت خیر داشته و از بهترین انسآنها و نیکوترین افریده‌های خداوند هستند. اما کسانی که تعصب و غرور آنان را به گناه می‌کشاند؛ با این که برایشان روشن می‌شود ناصر محمد یمانی بی شک و تردید به حق سخن گفته و راه راست را نشان می‌دهد، اما حاضر نمی‌شوند به حق اعتراف کنند و شهادت دهند او مهدی منتظر حق پروردگار عالمیان است که ایشان را با قرآن مجید به راه خداوند عزیز و حمید هدایت می‌کند...
مهدی منتظر ناصر محمد یمانی از حق جویان سؤالی دارد؛ اگر این قرآن عظیم؛ افترایی بود که محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم زده بود و ما ایشان را تصدیق کرده و پیروی می‌کردیم؛ چون آن را به حق از پروردگار عالمیان می‌دیدیم و عقل‌مان به آن اعتراف کرده و قلب‌مان با آن اطمینان می یافت؛ اگر افترا به خدا بود و ما پیرو آن می‌شدیم؛ آیا خداوند ما را به خاطر پیروی از او مورد محاسبه قرار می‌داد؟ و جواب: به هیچ وجه؛ بلکه خداوند کسی را مورد بازخواست قرار می‌داد که می‌گفت از سوی پروردگار عالمیان به او وحی می‌شود یعنی محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِّمَّا تُجْرِمُونَ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [هود].
لذا ازکسی که مردم را دعوت می‌کنند پذیرفته نیست که جز با علمی که از نزد خدا آمده باشد و عقل و منطق آن را بپذیرد با مردم محاجه کند. پس اگر با برهان بینه از نزد پروردگارتان برای‌تان حجت آورده شد؛ برهانی که عقل و منطق آن را می‌پذیرد؛ و شما از آن پیروی کردید؛ اگر افترا باشد گناه بر عهده کسی است که دروغ گفته است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَىٰ وَلْيَدْعُ رَبَّهُ ۖ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ ﴿٢٦﴾ وَقَالَ مُوسَىٰ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لَّا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ ﴿٢٧﴾ وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّـهُ وَقَدْ جَاءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ ۖ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ ۖ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ ۖ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [غافر]
لذا ای مردم! اگر ناصر محمد یمانی دروغ بگوید و مهدی منتظر نباشد و شما از او پیروی کنید؛ گناه دروغش بر عهده خود اوست و خداوند هیچ شما را مورد بازخواست و محاسبه قرار نمی‌دهد؛ چون شما حق را تصدیق کرده و از آن پیروی کرده‌‌اید؛ چرا که او با آیات بینه پروردگار با شما محاجه کرده و این برهان‌ها را از آیات محکم قرآن عظیم می‌آورد؛ لذا ای مردم چرا در مورد "حق" دچار شک و تردید می‌شوید؟ به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛ کسانی از شما که بصیرت داشته باشند؛ می‌بینند این بدون شک و تردید بیان حق قرآن عظیم است. اما کسانی که کورند و توان دیدن آن را ندارند، از خدا پروا نمایند و به نفس خود مراجعه کنند که آیا آمده‌اند تا مردم را از دعوت ناصر محمد یمانی بازدارند؟ چون با روایات و احادیثی که دارند قانع شده‌اند ولو این که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد و می‌گویند:
{وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ} [آل عمران:۷]،
و سپس به چیزی که برخلاف قرآنی که به زبان عربی مبین است می‌آویزند. اینان قادر به دین –حق- نبوده و کور شده‌اند و به هیچ وجه هدایت نمی‌شوند تا عذاب روز عقیم را ببینند.
ای امت اسلام؛ ای حجاج بیت الله الحرام؛ قسم به خداوندی که بر فراز عرش عظیم است؛ من از آن رو از عذاب روز عقیم بر شما بیمناکم که به یقین می‌دانم امام مهدی منتظرحق پروردگارتان هستم و لعنت خدا بر دروغ‌گویان و افترا زنندگانی باد که بر حق نیستند؛ آیا تقوا نمی‌کنید؟
ای امت اسلام؛ در وضع خطرناکی قرار گرفته‌اید؛ به شما و علمایتان نصیحت می‌کنم همگی به سوی خدا بگریزید و از درگاه او با زاری بخواهید که:
ای خداوند حیّ و قیوم؛ تو می‌دانی چقدر امت‌ها ؛ نسل از بعد نسل منتظر برانگیخته شدن امام مهدی منتظر بودند. پس اگر ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است و او را در امت و نسل ما برانگیختی؛ به ما توفیق بده تا شکرگزار این نعمت باشیم ؛ نعمت برانگیخته شدن امام ناصر محمد یمانی، خلیفه خدا امام مهدی؛ امام انبیاء اصحاب کهف و امام رسول الله مسیح عیسی بن مریم- صلى الله عليه وعلى أمِّه وآل عمران وسلّم تسليماً - که فضل و رحمت بزرگ تو بر امت‌هاست.
آیا این فضل، عظیم نیست؟ ای مردم اگر می‌دانستید چقدر مهدی منتظر از نزد پروردگارش خداوند علی و عظیم مورد تکریم قرار گرفته است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّىٰ ﴿٢٤﴾ فَلِلَّـهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَىٰ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النجم]
نظر به این که امام مهدی به آخرت و دنیا اهمیتی نمی‌دهد؛ بلکه آنچه برایش اهمیت دارد این است که خداوند در نفسش راضی باشد تا ان جایی که اگر ملکوت آخرت و دنیا به او عطا شود تا از تحقق نعیم اعظم بگذرد؛ گرفتارعمیق‌ترین حزن و اندوهی می‌شود که یک مخلوق در تمام عالم وجود ممکن است گرفتارش شود و به شدت گریه خواهد کرد؛ بلکه فریاد حسرت و زاری او بیش از فریاد حسرت و زاری فرعون و شیطان رجیم خواهد بود و می گوید: پروردگارا مرا برای چه آفریدی؟ آیا مرا آفریده‌ای تا ملکوت آخرت و دنیا را به من عطا کنی؟ پس پاسخ پروردگار عالمیان از آیات محکم کتابش می‌آید:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الذاريات]

سپس امام مهدی می‌گوید: ایا این حق است که رضوان نفس تو را وسیله‌ای برای رسیدن به دنیا و آخرت قرار دهیم؟ و پاسخ پروردگار عالمیان در آیات محکم کتابش می‌آید که می‌فرماید:
{أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّىٰ ﴿٢٤﴾ فَلِلَّـهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَىٰ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النجم]
و راز مهدی منتظر که شما از قدراو آگاه نبوده و از سرّش بی خبرید در این نهفته است؛ این فضل و رحمت خدا بر تمام آفریده‌ایش است و این برتری و تفضیل تنها باعث تواضع و فروتنی بیشتر او شده است و خدا را آن گونه که باید عبادت می‌کند. او به مردم نگفته من را به جای خدا عبادت کنید؛ از این که چیزی بگویم که سزاوار من نیست به خدایی پناه می‌برم که میان و من و قلبم حایل می‌شود. بلکه من از مردم دعوت می‌کنم که آن چه را که من عبادت می کنم؛ عبادت کنند و از ربانیّون بوده و خداوند را بدون گرفتن شریک عبادت کرده و دین خود را برایش خالص گردانند؛ تا جایی که به آنان فتوا می‌دهد رضوان خدا را وسیله رسیدن به بهشت کوچکتر خدا نکنند؛‌ آیا انسان با کوهی از طلای خالص یک درهم می‌خرد؟ چون کوه طلا خیلی بیشتر از درهم است؛ تفاوت بزرگی میان این دو وجود دارد ... بالاترین وصف و برترین آنها از آن خداوند است(لله المثل الأعلی). ای برادران؛ رضوان الله نعیم اعظم است پس چگونه می‌توانیم از آن به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن نعیم کوچک یعنی بهشت و حورالعین استفاده کنیم؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَعَدَ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
ای دوست‌داران پروردگار؛ بیایید تا دریابید –رضوان خداوند- به حق بسیار بزرگ‌تر است؛ تصور کنید وقتی خداوند شما را وارد بهشت می‌کند و از نعیم و حورالعین و باِ‌غها و درختان گوناگون از هر جنس و قصرهای باشکوه و نعیم بزرگ آن بهره برده واز آنها خرسندید و هرچه که بخواهید برایتان هست و در زمانی که شما به نعمت‌هایی که خداوند از فضل خود عطا نموده شادمان و خرسندید؛ یکی از شما به ملایکه مقرب خداوند بگوید: آیا خداوند از ما راضی است و عذابمان نمی‌کند؟ و او در جواب بگوید: اگر خدا از شما راضی نبود؛ با بهشت خود شما را راضی نمی‌کرد. بعد یکی از شما بگوید: ای بنده مقرب پروردگار؛ ما از عطای خداوند در بهشت که از روی فضلش و در برابر عبادت عاری از شرکش به ما شده خرسندیم. خداوند به وعده خود عمل نمود و آن چه که پروردگار وعده داده بود؛ به حق پیدا کردیم. ولی آیا خداوند سبحان هم مسرور است؟ ما اهل بهشت که مسرور و خرسندیم. در جواب به او گفته شود: به هیچ وجه؛ خداوند مدت زمان طولانی است که مسرور نیست؛ از زمانی که بندگانش در حق خود ظلم کردند و خدا آنان را به جهنم فرستاد...برای همین خداوند برای بندگانی که درحق خود ظلم کرده‌اند حزین و متحسر است. بعد یکی از شما بگوید: چرا خداوند برای بندگانی که در آتش جای دارند حزین و متحسر است؛ او که هیچ ظلمی به آنان نکرده؛ آنها خودشان در حق خود ظلم کردند؟آن بنده خداوند درجواب شما می‌گوید: این به خاطر صفت ارحم الراحمین بودن خداست. سپس أم بشری و خالد یا یکی دیگر از پرسش‌گران می‌گوید: آیا خداوند برای تمام امت‌هایی که در حق خود ظلم کرده و رسولان الهی را تکذیب کردند؛ متحسر است؟! مهدی منتظر عبدالنعیم اعظم ناصر محمد یمانی در پاسخشان می‌گوید: خداوند تعالی می‌فرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]
آن گاه دوست‌داران خداوند می‌گویند: امام مهدی؛ حال که چنین است؛ فایده بهشت خدا و قصرها و حوریان بهشتی و پسران جاودانه-جوان آن چیست؛ در حالی که پروردگار و حبیب قلبهای ما در نفس خود متحسر و برای بندگانی که در حق خود ظلم کرده‌اند حزین است؟ راه چاره این که پروردگار و حبیب اعظم قلب ما مسرور و خرسند باشد نه متحسر و حزین چیست؟ امام مهدی به آنان می‌گوید: تا زمانی که تمام بندگان خداوند مشمول رحمت او نشوند؛ خداوند سبحان مسرور خرسند نمی‌شود؛ بندگانی که همگی امتی واحد در صراط مستقیم باشند. زندگی خود را برای تحقق این هدف بگذارید و این تمام هدف و آرزوی شما در زندگیتان باشد. اگر چنین کردید؛ زندگی‌تان برای خدا و برای تحقق نعیم رضوان نفس خدا بر بندگانش خواهد شد؛ و سپس خداوند این خواسته و هدف را برای‌تان محقق خواهد کرد همانا که خداوند به هر کاری است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُوا أَن لَّوْ يَشَاءُ اللَّـهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا ۗ وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّىٰ يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ} صدق الله العظيم [الرعد:۳۱].
وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة 5102 من موضوع ردود الإمام على أبي فراس الزهراني: العلم من الله هو الحُجّة والبرهان المبين ..

- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
08 - 04 - 1431 هـ
24 - 03 - 2010 مـ
01:00 صباحاً
_________



يا معشر الأنصار ارْفقوا بالباحث عن الحقّ أبي فراس من خيار الناس ..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على كافة الأنبياء والمرسلين الحقّ من ربّ العالمين، ولا أفرّق بين أحدٍ من رسله وأنا من المسلمين الإمام الناصر لهم أجمعين..

ويا أحباب قلبي في حبّ ربّي الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور، ارفقوا بضيفكم أبي فراس ونرجو من الله أن يجعله من خيار الناس، وخيار الناس هم الأخيار الذين يبحثون عن الحقّ المقنع للعقل والمنطق بالحجّة الداحضة ومن ثمّ يتّبعونه وأولئك هم أولو الألباب ومن خيار الدّوابّ الذين يعقلون، وأمّا أشرّ الدّواب فهم الذين لا يعقلون ولم يهدِهم الله لأنهم لا خير فيهم لأنفسهم ولا لأمّتهم. تصديقاً لقول الله تعالى: {يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنتُمْ تَسْمَعُونَ ﴿٢٠﴾ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿٢١﴾ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّـهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٢٢﴾ وَلَوْ عَلِمَ اللَّـهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ ۖ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّـهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿٢٤﴾ وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَّا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].

ويا أبا فراس كُن من خيار الناس، ألا وإنّ خيار الناس هم الذين يعقلون؛ أولئك فيهم الخير لأنفسهم ولأمّتهم، وأمّا أشرّ الناس فهم أشرّ الناس لأنهم لا يعقلون ولذلك لا خير فيهم. ولذلك قال الله تعالى: {إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللَّـهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿٢٢﴾ وَلَوْ عَلِمَ اللَّـهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأَسْمَعَهُمْ ۖ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿٢٣﴾} صدق الله العظيم [الأنفال].

ويا أبا فراس وسوف نزيدك بالبرهان المبين من محكم القرآن العظيم. وقال الله تعالى: {وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿٨٤﴾ ثُمَّ أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّـهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٨٥﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٨٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

فانظروا لقول الله تعالى: {وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿٨٤﴾ ثُمَّ أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ} صدق الله العظيم. فتدبّروا في قول الله تعالى: {وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ} صدق الله العظيم.

والسؤال الذي يطرح نفسه: فهل يقصد بقوله تعالى: {وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ} صدق الله العظيم. فهل يقصد ذات أنفسهم أم أنه يقصد لا يُخرج بعضُكم بعضاً من ديارهم؟ ولكنهم خالفوا أمر الله إليهم، ولذلك قال الله تعالى: {ثُمَّ أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ} صدق الله العظيم.

ويا قوم إن هذه من المحكمات البيّنات أستطيع أن أُبيّن من خلالها بيان المُتشابه فأُثبت من خلالها أنه يقصد بقوله أنفسكم في المتشابه أيْ بعضكم بعضاً، وبما أن هذه الآية من المحكمات يتبيّن لكم أنّ الإمام المهديّ لا ينطق إلّا بالبيان الحقّ للقرآن العظيم فتدبّروا هذه الآية وسوف تعلمون أنه حقاً يقصد في موضع بقوله:
{أَنْفُسَكُمْ} أيْ بعضكم بعضاً. وقال الله تعالى:
{وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ ﴿٨٤﴾ ثُمَّ أَنتُمْ هَـٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَمَا اللَّـهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٨٥﴾ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٨٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

ويا أبا فراس ويا معشر الباحثين عن الحقّ، أفلا أدلّكم ما تفعلون إن شئتم أن لا تقولوا على الله بالبيان للقرآن إلّا الحقّ؟ فإنّ الأمر بسيطٌ وسهلٌ لمن بصّره الله بالحقّ، وأضرب لك على ذلك مثلاً عن سبب ضلال الشيعة في عقيدة العصمة المطلقة عن الخطأ للأنبياء والمرسلين والأئمّة المصطفين حتى بالغوا فيهم بغير الحقّ وتسبَّب ذلك في شرك المبالغين في آل البيت بغير الحقّ، وسبب ضلالهم هي كلمة الظالمين المتشابهة في قول الله تعالى: {وَإِذِ ابْتَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿١٢٤﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

وكلمة التشابه في هذه الآية جاءت في قول الله تعالى: {قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}، والتشابه بالضبط هو في كلمة {الظَّالِمِينَ}، فظنَّ الشيعة أنه يقصد الظالمين بالخطيئة، وعلى ذلك تأسَّست عقيدتهم في عصمة الرسل والأئمة من الخطيئة، وقالوا: إنه لا ينبغي لمن اصطفاه الله رسولاً أو إماماً كريماً أن يخطئ أبداً! ومن ثمّ ترى الشيعة يحاجّون بهذا البرهان في مُتشابه القرآن في قول الله تعالى: {قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم.

ومن ثمّ قالت الشيعة: "إذاً الأئمة والرسل معصومون من الخطأ في الحياة الدنيا إلى يوم الدين"! ويا سبحان ربّي الذي هو الوحيد الذي لم يخطئ أبداً! ولكن يا أبا فراس لو تنظرون إلى برهان الشيعة على عصمة الأنبياء والأئمة بقول الله تعالى: {قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم، فهنا يكون الباحث عن الحقّ في حيرةٍ، ولكن الإمام المهديّ سيُذهب حيرتَه ثمّ يُفصِّل له الحقَّ من ربّه تفصيلاً.

ويا أبا فراس؛ تعالوا لأعلمكم كيف تستطيعون أن تميّزوا بين الآية المحكمة والآية المتشابهة حتى تعلموا علم اليقين هل في هذه الآية تشابهٌ أم إنها من الآيات المحكمات؟ فالأمر بسيطٌ جداً يا أبا فراس لمن علّمه الله فألهمه بالحقّ فحتى تعلموا هل برهان الشيعة في هذه الآية هو من المتشابه أم إنها محكَمة، فعليك أن ترجع إلى الآيات المحكمات البيّنات في كتاب الله فإن وجدت رسولاً أو إماماً ظلم نفسه ظُلماً واضحاً وبيِّناً في محكم الكتاب لا شكَّ ولا ريبَ فعند ذلك تعلم أنه يوجد هناك تشابهٌ في قول الله تعالى: {قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم، والتشابه هو في قول الله تعالى: {الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم.

فتعالوا إلى التطبيق للتصديق، ونقوم بالبحث سوياً في القرآن العظيم؛ هل قَطُّ أخطأ أحد الأنبياء والمرسلين فظلم نفسه؟ ومن ثمّ تجدون الفتوى من ربّ العالمين على لسان نبيّ الله يونس: {وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَىٰ فِي الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَـٰهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿٨٧﴾} صدق الله العظيم [الأنبياء].

وكذلك تجدون الفتوى في قول نبيّ الله موسى عليه الصلاة والسلام فتعلمون خطيئته واعترافه بظلمه لنفسه بقتل نفسٍ بغير الحقّ، ولكن نبيَّ الله موسى تابَ وأنابَ إلى ربّه. وقال الله تعالى: {قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿١٦﴾} صدق الله العظيم [القصص].

ومن ثمّ تخرجون بنتيجةٍ أن المرسلين ليسوا بمعصومين من ظلم الخطيئة، تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم [النمل].

وهذه آياتٌ محكماتٌ بيّناتٌ لعالِمكم وجاهلكم ولم يجعلهنّ الله بحاجةٍ للتأويل نظراً لأن ظاهرهنّ كباطنهنّ يفتيكم الله أنّ عباد الله المصطفين من الأنبياء والمرسلين والأئمة المكرمين لم يجعلهم الله معصومين من ظلم الخطيئة وربّي غفارٌ لمن تاب وأناب، ولكنّكم يا أبا فراس حين ترجعون لقول الله تعالى: {قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم؛ ستجدون وكأن في الكلام تناقضاً، سبحانه وتعالى علواً كبيراً أن يتناقض في كلمةٍ واحدةٍ! بل ذلك هو الكلام المُتشابه تجدونه يخالف للمحكم فتجدون منه العكس تماماً حين تضعون آيةً محكمةً وأخرى متشابهةً كما يلي: {إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١١﴾}.

وقال الله تعالى: {وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَـٰذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَـٰذَا مِنْ عَدُوِّهِ ۖ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ ۖ قَالَ هَـٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ ۖ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ ﴿١٥﴾ قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿١٦﴾ قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِّلْمُجْرِمِينَ ﴿١٧﴾} صدق الله العظيم [القصص].

حتى إذا جئتم لظاهر المُتشابه فسوف تجدون ظاهره اختلف عن فتوى الله في الآيات المحكمات وكأنّه قال إنّه لن يصطفي مَن ظلم نفسه قطّ. وقال الله تعالى: {قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم. والتشابه بالضبط وقع في قول الله تعالى: {الظَّالِمِينَ}، فظنّ الشيعة أنه يقصد ظُلم الخطيئة وإنهم لخاطئون بقولهم على الله ما لا يعلمون، بل يقصد ظُلم الشرك بقول الله تعالى: {قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم [البقرة:124].

فمن يزعم أنه يقصد ظلم الخطيئة فسوف تكون له آيات الكتاب المحكمات البيّنات لَبِالمرصاد في قوله تعالى: {إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ ﴿١٠﴾ إِلَّا مَن ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿١١﴾} صدق الله العظيم.

وفعلاً تجدون أنّ من المرسلين من أخطأ وظلم نفسه بارتكاب الخطيئة {ثُمَّ بَدَّلَ حُسْنًا بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ} صدق الله العظيم، إذاً يا قوم إنه لا يقصد ظلم الخطيئة بل يقصد ظلم الشرك في قول الله تعالى: {قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا ۖ قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي ۖ قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ} صدق الله العظيم. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ} صدق الله العظيم [لقمان:13].

ولا بدّ لكم أن تفرّقوا بين ظلم الشرك وظلم الخطيئة فليس من أخطأ أنه أشرك بالله، فهل تجدون نبيّ الله موسى كان مشركاً بقتله نفساً بغير الحقّ؟ كلا بل ذلك هو ظلم الخطيئة ومن تاب وأناب فسيجد ربّي غفوراً رحيماً، وأما الشرك فمحلُّه القلب والإخلاص لله محلُّه في القلب. وقال الله تعالى: {يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿٨٩﴾} صدق الله العظيم [الشعراء].

أيْ قلب سليم من الشرك بالله، تصديقاً لقول الله تعالى: {الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَـٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

فأولئك يصطفي منهم الأنبياء والرسل والأئمة لكي يحذِّرون الناس من الشرك بالله، تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ} صدق الله العظيم [لقمان:13].

ولذلك؛ فهل ترون ناصر محمد اليمانيّ من المشركين بالله؟ وحاشا لله ربّ العالمين، وكفى بالله شهيداً بيني وبينكم بالحقّ، وبذلك تستطيعون أن تفرِّقوا بين الآيات المحكمات وبين المُتشابهات.

وبما أنني الإمام المهديّ الحقّ من ربّكم آتاني الله عِلم المحكم وتأويل المتشابه وأفصِّل لكم كتاب الله تفصيلاً لعلكم تهتدون، فمن ذا الذي يجادلني من القرآن العظيم سواء محكمه أو متشابهه إلّا غلبته بالحقّ حتى لا يجد الذين يتّبعون الحقّ في صدورهم حرجاً من الاعتراف بالحقّ ويسلِّموا تسليماً، فأولئك فيهم خيرٌ لأنفسهم ولأمّتهم وهم صفوة البشريّة وخير البريّة، وأمّا الذين تأخذهم العزّة بالإثم ولم يعترفوا بالحقّ من بعد ما تبيّن لهم أن ناصر محمد اليمانيّ ينطق بالحقّ لا شكَّ ولا ريبَ ويهدي إلى صراطٍ مستقيمٍ ومن ثمّ يشهدون أنه حقاً المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّ العالمين فيتّبعونه ليهديهم بالقرآن المجيد إلى صراط العزيز الحميد.

وثَمَّةَ سؤالٌ من المهديّ المنتظَر إلى الباحثين عن الحقّ، فهل لو أنّ هذا القرآن العظيم افتراه محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم ونحن صدّقناه واتّبعناه لأننا نرى أنه حقاً من ربّ العالمين أقرَّته عقولنا واطمأنَّت إليه قلوبنا، فهل يا ترى لو كان مفترىً على الله ونحن اتّبعناه؛ فهل سوف يحاسبنا الله على اتّباعه؟ والجواب: كلا؛ بل يُحاسب الله الذي قال أنه أوحي إليه من ربّ العالمين وهو محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ ۖ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَعَلَيَّ إِجْرَامِي وَأَنَا بَرِيءٌ مِّمَّا تُجْرِمُونَ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [هود].

وذلك لأن ليس المطلوب من الدّاعية إلّا أن يحاجّ الناس بعلمٍ من عند الله يقبله العقل والمنطق، فإذا أقام عليكم الحجّة بالبيّنات من ربّكم الذي يقبلها العقل والمنطق فاتّبعوه وإن كان مُفترِياً فعليه كذبه. وقال الله تعالى: {وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَىٰ وَلْيَدْعُ رَبَّهُ ۖ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ ﴿٢٦﴾ وَقَالَ مُوسَىٰ إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لَّا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ ﴿٢٧﴾ وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّـهُ وَقَدْ جَاءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ ۖ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ ۖ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ ۖ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [غافر].

إذاً يا قوم؛ إن يكُ ناصر محمد اليمانيّ كاذباً وليس المهديّ المنتظَر وأنتم اتّبعتموه فعليه كذبه ولن يحاسبكم الله على ذلك شيئاً وذلك لأنكم إنما صدقتم بالحقّ واتّبعتموه كونه يُحاجّكم بآياتٍ بيّناتٍ من ربّكم؛ بل يأتي بها من محكم القرآن العظيم، فلِمَ الشك في الحقّ يا قوم؟ فوالله الذي لا إله غيره إنّ المُبصرين منكم يرون أنه البيان الحقّ للقرآن العظيم لا شكَّ ولا ريب، وأما الذين يكون عليهم عمىً فليتّقوا الله ويرجعوا إلى أنفسهم؛ هل جاءوا ليصدّوا عن دعوة ناصر محمد اليمانيّ كونهم مقتنعين بما بين أيديهم من العلم من الروايات والأحاديث مهما كانت مخالفةً لمحكم القرآن العظيم ويقولون: {وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّـهُ} [آل عمران:7]، ومن ثُمّ يستمسكون بما خالف لمحكم القرآن العربيّ المبين؟ أولئك يكون عليهم عمىً ولن يهتدوا أبداً حتى يروا عذاب يومٍ عقيمٍ.

ويا أمّة الإسلام يا حُجّاج بيت الله الحرام؛ أقسمُ بالله المستوي على العرش العظيم أني لا أخشى عليكم عذاب يومٍ عقيمٍ إلّا لأنّي أعلم عِلم اليقين أنّي الإمام المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّكم ولعنة الله على الكاذبين المُفترين ما ليس لهم بحقّ، أفلا تتقون؟

ويا علماء أمّة الإسلام لقد أصبح وضعكم خطير، ويا أمّة الإسلام أنصحكم بالفرار وعلماءكم إلى الله جميعاً فتجأرون إليه وتقولون:
يا حيّ يا قيوم إنك تعلم كم ينتظر الأمم لبعث الإمام المهديّ المنتظَر جيلاً بعد جيلٍ فإن كان ناصر محمد اليمانيّ هو حقاً المهديّ المنتظَر قد بعثته في أمّتنا وجيلنا ربّنا فأوزعنا أن نشكر نعمتك التي أنعمت علينا ببعث فضل الله العظيم ورحمته للأمم خليفة الله الإمام المهديّ إمام الأنبياء من أصحاب الكهف وإمام رسول الله المسيح عيسى ابن مريم - صلى الله عليه وعلى أمِّه وآل عمران وسلّم تسليماً - الإمام ناصر محمد اليمانيّ.

أليس ذلك فضلٌ عظيم؟ ويا قوم لو تعلمون ما أعظم التكريم للمهديّ المنتظَر من ربّه الله العلي العظيم، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّىٰ ﴿٢٤﴾ فَلِلَّـهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَىٰ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النجم].

ونظراً لأن الإمام المهديّ لم يهتمّ بالآخرة والأولى؛ بل اهتم أن يكون الله هو راضياً في نفسه لدرجة أن الله لو يؤتيه ملكوت الآخرة والأولى تعويضاً له عن تحقيق النعيم الأعظم لحزِن أعظم حزنٍ قد حزنه مخلوقٌ في الوجود كُلّه وبكى بُكاءً كثيراً؛ بل وسوف يدعو ثبوراً كثيراً أعظم من دعاء الثبور من فرعون والشيطان الرجيم، ويقول: لمَ خلقتني يا إلهي؟ فهل خلقتني لكي تؤتيني ملكوت الدنيا والآخرة؟ ومن ثمّ يأتي الردّ من ربّ العالمين في محكم الكتاب: {وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الذاريات].

ثُمّ يقول الإمام المهديّ: فهل الحقّ أن نتخذ رضوان نفسك ربّي وسيلةً للفوز بالآخرة والأولى؟ ومن ثمّ يأتي الردّ من ربّ العالمين في محكم كتابه: {أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّىٰ ﴿٢٤﴾ فَلِلَّـهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَىٰ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النجم].

وفي ذلك سرّ المهديّ المنتظَر الذي تجهلون قدره ولا تُحيطون بسرّه، ذلك فضل الله ورحمته على خلقه أجمعين ولم يزِده هذا التفضيل إلّا تواضعاً وذلاً وعَبَدَ الله كما ينبغي أن يعبد ولم يقُل للناس اعبدوني من دون الله وأعوذُ بربّي الذي يحول بيني وبين قلبي أن أقول ما ليس لي بحقّ؛ بل أدعو الناس إلى عبادة ما أعبد فيكونون ربّانيين يعبدون الله وحده لا شريك له مخلصين له الدين لدرجة أنه يُفتيهم أن لا يتخذوا رضوان الله وسيلةً لتحقيق النعيم الأصغر، فهل يمكن أن يشتري الإنسان درهماً بجبلٍ من الذهب الخالص، وذلك لأن الجبل أعظم وأكبر من الدرهم بفارقٍ عظيمٍ ولله المثل الأعلى؟ فكذلك يا إخواني إنّ رضوان الله هو النعيم الأعظم فكيف نتخذه وسيلةً لتحقيق النعيم الأصغر نعيم الجنّة والحور العين؟ وقال الله تعالى: {وَعَدَ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [التوبة].

وتعالوا يا أحباب ربّي لتعلموا أنه حقاً أكبر، فتصوروا حين يدخلكم الله جنّته وفرحتم بالنعيم والحور العين وجناتٍ من كل الثمرات وقصورٍ فاخراتٍ ونعيمٍ عظيمٍ ولكم فيها ما تدعون وأثناء ما أنتم فرحين بما آتاكم الله من فضله ومن ثمّ قال أحدكم لملائكة الله المُقربين: فهل الله رضي عنّا ولن يعذّبنا؟ ثمّ يقول لكم: لو لم يكن الله رضي عنكم لما أرضاكم بجنّته، ومن ثمّ يقول أحدكم: ويا أيّها العبد المُقرَّب من ربّه لقد فرحنا بما أعطانا الله من فضله في جنّته مقابل عبادته وحده لا شريك له فأصدقَنا بما وعدَنا فوجدْنا ما وعدَنا ربُّنا حقاً، ولكن هل الله سبحانه هو فرحٌ مسرورٌ فنحن فرحون مسرورون نحنُ أهل الجنّة؟ ومن ثمّ يقول لكم: كلا ما قَطُّ عرف السعادة منذ أمدٍ بعيدٍ منذ أن ظلم عباده أنفسهم فأدخلهم ناره ولذلك فهو مُتحسّرٌ وحزينٌ على عباده الذين ظلموا أنفسهم. ثمّ يقول أحدكم: ولِمَ يحزن الله ويتحسّر على عباده الذين في النار فهو لم يظلمهم شيئاً بل ظلموا أنفسهم؟ ومن ثمّ يردّ عليكم عبد الله ويقول: ذلك بسبب صفته أنه أرحم الراحمين. ومن ثمّ تقول أم بشرى وخالد أو أحد السائلين: وهل يتحسّر الله على كافة الأمم الذين ظلموا أنفسهم فكذَّبوا برسل ربهم؟! ومن ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر عبد النعيم الأعظم ناصر محمد اليمانيّ وأقول: قال الله تعالى:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس]

ومن ثمّ يقول أحباب الله: إذاً فما الفائدة أيّها الإمام المهديّ من جنّة الله وقصورها وحورها والولدان المخلّدين فيها وربّنا حبيب قلوبنا متحسرٌ في نفسه وحزينٌ على عباده الذين ظلموا أنفسهم؟ فما هو الحلّ حتى يكون ربُّنا حبيب قلوبنا الأعظم فرحاً مسروراً وليس حزيناً مُتحسِّراً؟ ومن ثمّ يقول لهم الإمام المهديّ: لن يكون الله سبحانه فرحاً مسروراً حتى يُدخل عباده جميعاً في رحمته فيكونون أمّةً واحدةً على صراطٍ مستقيمٍ، فلتكن حياتكم من أجل تحقيق ذلك، واجعلوا ذلك هو هدفكم وكُلّ أمنيتكم في الحياة فإن فعلتم فقد أصبح محياكم لله ومن أجل الله لتحقيق نعيم رضوان نفس الله على عباده، ثمّ يُحقِّق الله لكم ذلك إنّ الله على كلّ شيءٍ قديرٌ، تصديقاً لقول الله تعالى: {أَفَلَمْ يَيْأَسِ الَّذِينَ آمَنُوا أَن لَّوْ يَشَاءُ اللَّـهُ لَهَدَى النَّاسَ جَمِيعًا ۗ وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا تُصِيبُهُم بِمَا صَنَعُوا قَارِعَةٌ أَوْ تَحُلُّ قَرِيبًا مِّن دَارِهِمْ حَتَّىٰ يَأْتِيَ وَعْدُ اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ} صدق الله العظيم [الرعد:31].

وسلامٌ على المرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
_______________