- 2 -
الإمام ناصر محمد اليماني
25 –
رمضان - 1438 هـ
20 – 06 – 2017 مـ

۳۰ - خرداد - ۱۳۹۶ ه.ش.
07:39
صبح

پاسخ محکم و خاموش کننده امام مهدی به کسی که غرور و تعصب وی را به گناه کشیده است و اگر از بیان حق ذکر رو گردانده و استکبار ورزد؛ جهنم برایش کافی است که قرارگاهی بسیار بد است..


بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ رسول الله وآله الطيبين وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أمّا بعد.
ای علوی علی؛ تو را شیخی عالم نمی‌بینم، تنها تشکیک کننده‌ای هستی که بدون داشتن علم، مجادله می‌کند! درمورد نسبت یک به ده زکات حسنه‌ی واجب در اموال مسلمان و زکات اندوخته‌ی مالش با تو مجادله می‌کردیم که وقتی به حد نصاب رسید- باید پرداخت شود- فرقی ندارد پول فلزی، اسکناس، سکه؛ غلات و حبوبات یا دام باشد. آیا باور نداری هرچیزی یک دهم یا یک پنجم یا یک ششم یا یک سوم دارد؟ تو بر سر اوزان [وزن ها] و نامآگذاری انها مجادله می‌کنی؛ اما آنچه که برای ما مهم است زکات واجب است که یک دهم است و تمام واجبات حسنه مثل نماز ، روزه و حج نیز در کتاب اعمال حسنه ده برابر ثبت می‌شوند و یک حسنه نوشته نمی‌شود بلکه ده برابر ثبت می‌گردد. و این فتوای خداوند در آیات محکم کتابش است که می‌فرماید:
{مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ‎﴿١٦٠﴾}صدق الله العظيم [ الأنعام]
برای مثال ابتدا پنجاه نماز در طول شبانه‌روز مقرر شده بود و خداوند تخفیف قایل شد و پنج نوبت واجب کرد تا اجر آن ده برابر شود و مانند پنجاه نماز در طول شبانه‌روز شود؛ روزه ماه رمضان هم به همین ترتیب است و ده برابر ثبت می‌شود و حج هم همین‌طور ده برابر. این قاعده اعمال حسنه واجب در کتاب است؛ در مورد زکات اندوخته [ المال المدّخر] هم همین‌طور است فرقی ندارد سکه باشد یا اسکناس؛ حق خدا در آن یک از ده است تا خداوند آن را طوری ثبت کند که انگار تمام مال و اندوخته‌اش را انفاق کرده و در نزد خدا آنها را ذخیره کرده است و این فضل خدا بر بندگانش است.
برای مثال: اگر صدهزار درهم یا دینار داشته باشی، فرقی ندارد این اندوخته به صورت سکه فلزی باشد یا اسکناس، حق خداوند در آن، یک دهم است و اگر انفاق واجبی که انجام می‌دهی خالصانه برای خاطر خدا باشد و در پی جزای دنیوی و تشکر نباشی و یا ریا نکنی؛ خداوند به ملک «رقیب» وحی می‌کند که انفاق تمام مال را برایت بنویسد؛ چون تو یک دهم مال را انفاق کردی و از آنجایی که جزای اعمال حسنه، ده برابر می‌شود مانند این است که صاحب آن، همه‌ی مال اندوخته‌اش را انفاق کرده باشد. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ۖ وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ‎﴿١٦٠﴾}صدق الله العظيم [ الأنعام]
این یک مسئله محاسباتی کاملا دقیق است و اگر بگوییم حق واجب و مفروض خدا کمتر است، برای مثال: یک نهم است، در این صورت در میزان حسنات و اعمال نیک در کتاب اختلال پیش می‌آید و این فرموده خداوند تعالی مختل می‌شود:
{...وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ‎﴿٣٤﴾‏ يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ ‎﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
همانا که مال ذخیره شده [المال المكنوز] همان اندوخته [المدخرّ] است؛ ولی حق خداوند در آن معلوم شده و یک بار پرداخت می‌شود که مقدار آن هم یک دهم است و وقتی حق خداوند که زکات واجب و یک از ده است، از آن خارج شد؛ پاک می‌شود و مانند آن است که همه‌ی آن را انفاق کرده باشد؛ چون وقتی یک دهم آن را داد و از آنجایی که عمل حسنه‌ی واجب ده برابر نوشته می‌شود؛ مانند این است که تمام ذخیره‌اش را انفاق کرده است و این بیان فرموده خداوند تعالی است:
{...وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ‎﴿٣٤﴾‏ يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ ‎﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
در کتاب خدا تناقضی نیست چون به مؤمنان فرمان داده نشده تمام مال اندوخته خود را یعنی تمام مالِ ذخیره‌ی خود را انفاق کنند؛ چون در این صورت با این فرموده خداوند تعالی در تعارض خواهد بود که می‌فرماید:
{إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ‎﴿١٩﴾‏ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ‎﴿٢٠﴾‏ وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ‎﴿٢١﴾‏ إِلَّا الْمُصَلِّينَ ‎﴿٢٢﴾‏ الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ‎﴿٢٣﴾‏ وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ ‎﴿٢٤﴾‏ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ‎﴿٢٥﴾‏ وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ‎﴿٢٦﴾‏ وَالَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ ‎﴿٢٧﴾‏ إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ ‎﴿٢٨﴾‏}صدق الله العظيم [المعارج].
همانا که حق خداوند در اموال ذخیره‌شده معلوم است: یک از ده و جناب علوی علی در کتاب خدا تناقضی نیست که به مردم فرمان دهد همه مالی را که اندوخته و ذخیره کرده‌اند، انفاق کنند. بلکه یک دهم آن و چون حسنه واجب ده برابر می‌شود مانند این است که تمام مالشان را انفاق کرده باشند. برادر گرامی از خدا بترس و تقوا کن و از کسانی مباش که خداوند در مورد آنان می‌فرماید:
{الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ‎﴿٣٥﴾‏}صدق الله العظيم [غافر].
همانا که بیان قرآن با قرآن با یک دیگر در ارتباط است، مانند ساختمان و بنیانی محکم و استوار که -ستونهایش- یک دیگر را تحکیم کرده و بخش‌های آن هم دیگر را تبیین می‌کنند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{‏ وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِّنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ ‎﴿٣٤﴾‏ } صدق الله العظيم [النور].
ما در صفحه اول پایگاه بخشی را برایت باز نمی‌کنیم. تو به دنبال این هستی که در صفحه اول پایگاه بخشی به نام تو باشد تا مشهور شوی، اما چنین نمی‌کنیم، چون از علما نیستی. بلکه سخنانت من درآوردی است و نمی‌توانی آیه‌ای را آورده و بیان حق آن را بگذاری، بیانی که از بیان امام مهدی بهتر باشد و آن را بهتر تفسیر کند، چون بدون اینکه از نزد خدا برهانی به تو داده شده باشد؛ مجادله می‌کنی. از کسانی مباش خداوند درموردشان می‌فرماید:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ ﴿٨﴾‏ }صدق الله العظيم [الحج]
چون می‌بینم مجادله تو در آیات خدا از نزد خودت و شیطان است از کسانی مباش که خداوند در مورد آنان می‌فرماید:
{الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ‎﴿٣٥﴾‏}صدق الله العظيم [غافر].
به نظرم می‌آید از کسانی هستی که هدایت نمی‌شوند و گرفتار خشم خدا و خشم مؤمنان خواهی شد چون از بیان حق آیات پروردگارشان رومی‌گردانی، خشم خدا نسبت به تو شدیدتر از خشم آنان –مؤمنان- است:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِن مَّقْتِكُمْ أَنفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ ‎﴿١٠﴾‏} صدق الله العظيم [غافر].
آیا علمی به تو رسیده که از دانشی که خداوند به خلیفه‌اش امام مهدی ناصر محمد یمانی عطا نموده؛ هدایتگرتر است؟ اگر راست می‌گویی بیاور. ولی تو تلاش می‌کنی حق را با باطل بپوشانی و مردم را از حق آمده از نزد پروردگار عالمیان باز داری و متأسفانه به نظر می‌رسد بدون اینکه دانش و هدایت و کتابی منیر داشته باشی؛ به عمد راه حق را سد می‌کنی.
در باره آن کمیته‌ای که می خواهی تشکیل بدهی، کاش آن‌طور که می‌گویی آنها را معرفی کنی. آنها از انصار امام مهدی نیستند، کدام کمیته جرأت می‌کند حق را انکار کند؟ کاش آن انصاری را که می‌گویی به ما معرفی کنی تا بین امام مهدی و آنها که با تو هستند مباهله انجام دهیم، چون آن کسی که باتوست اصلا بیعتش، بیعت حق نبوده است و با کفر وارد شده و با کفر خارج شده است؛ اگر راست می‌گویی که بین انصار ما هیئتی داری... و می‌دانم می‌خواهی در میان انصاری که در قلبشان بیماری شک وجود دارد به فتنه بیندازی.
از خداوند به خاطر غربال کردن انصارم متشکرم. والله، والله که نمی‌توانی احدی از کسانی که بنده نعیم اعظم [عبید النعیم الأعظم] و از قومی هستند که محبوب خدا هستند و محب او به فتنه بیندازی. ای مرد ما نیازی به آن هیئت نداریم، بلکه برهان علمی حق [خداوند] الرحمن که در آیات محکم قرآن آمده است؛ ملاک است.
و درمورد مباهله؛ از آنجایی که امام مهدی ناصر محمد یمانی با علم و هدایت و کتاب منیر-قرآن عظیم- مجادله می‌کند؛ خداوند تعالی می‌فرماید:
{فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ‎﴿٦١﴾‏}صدق الله العظيم [آل عمران].
پس اگر می‌خواهی عکست را در همین صفحه کنار نامت بگذار و گفت‌وگو را با مباهله تمام می‌کنیم؛ ولی قبل از مباهله علومی که از نزد خدا از قرآن عظیم داری بیاور و هیهات، هیهات، به پروردگار زمین و آسمان‌ها قسم؛ چیزی نمی‌آوری مگر این که ما به اذن خداوند سخن حق و تفسیر بهتری نسبت به سخن تو بیاوریم. علت این که قبول نکردم بخشی برایت در ‌نظر گرفته شود این است که تو از علما نیستی و تا زمانی که شب و روز به دنبال این می‌گردی که شاید به اندازه ته سوزنی حجتی در برابر ما پیدا کنی؛ به تو بشارت می‌دهم و این بشارت را با قسم به نام خداوند تطهیر و مزکی می‌کنم: به خداوند بزرگ قسم اگر تمام بیانات امام مهدی را که بالغ بر هزاران بیان است که در طول دوازده سال و نیم نوشته شده‌اند، بخوانی؛ به جای این که الرحمن با بیان حق قرآن بر نور و هدایتت اضافه کند؛ متأسفانه بیانات باعث اضافه شدن پلیدیت می‌شوند! به خدا قسم که پروردگار به هیچ‌یک از بندگانش بصیرت دیدن حق را نمی‌دهد مگر این که بداند آن بنده می‌خواهد از حق پیروی کند و راه دیگری جز حق را نمی‌خواهد. اما می‌بینم قلبت آکنده از کبر و حقد نسبت به امام مهدی ناصر محمد یمانی است و جناب علوی علی اگر چنین باشی؛ خداوند تو را به سوی حق هدایت نخواهد کرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ‎﴿٣٥﴾‏}صدق الله العظيم [غافر].
گمان نمی‌کنم تو از شیاطین بشر باشی؛ ولی غرور و تعصب تو را به گناه کشانده و برای همین به دنبال حق نیستی و در بیانات جستجو می‌کنی تا شاید روزنه‌ای پیدا کنی که بر سر آن با ما مجادله نمایی و به اذن خدا پیدا نخواهی کرد.
ای مرد از خدا تقوا کرده و به درگاه او انابه کن تا قلبت را هدایت کند؛ دین خود را برای خدا خالص و مخلصانه کن و دعا کرده و بگو:
«
خدایا اگر می‌بینی من دارم مهدی منتظر حق تو را به مباهله می‌خوانم، وای برمن از عذاب روز عقیم و عذاب جهنم. چون کسی که با مهدی منتظر حق مباهله کند، لعنت خدا برایش مقرر شده و مطرود رحمت خدا ست و گرفتار غضب او خواهد شد وبه او وعده عذابی پایدار در آتش جهنم داده شده است»
پس فکر کرده و نقشه ای ریختی [اشاره به آیه کریمه سوره المدثر:إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ ﴿١٨﴾] تو در معرض خطر بسیار بزرگی قرار داری؛ از شیطان رجیم به خدا پناه ببر؛ به خداوند قسم من آرزو ندارم گرفتار لعنت و غضب خدا شوی؛ بلکه رحمت و نعیم رضوان نفسش را برایت می‌خواهیم؛ پس از شکرگزاران باش که خداوند مقدر فرموده در میان امت امام مهدی ناصر محمد یمانی باشی. خدا را شکر کن تو را از دعوت در دوران گفت‌وگو قبل از ظهور باخبر کرده است. غرور و کبر را برای شیاطین بگذار و ولیّ شیطان مباش و با قلب خاشع در برابر پروردگارت انابه کن تا برانگیخته شدن امام مهدی ناصر محمد یمانی را برایت نعمت قرار دهد نه نقمت و از خدایت تمنا کن تو را به سوی حق هدایت کند و با خدا صادق باش تا تو را تصدیق کرده و قلب را هدایت کند و از شکرگزاران باش.
وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..

خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني

اقتباس المشاركة 262061 من موضوع ردّ الإمام المهديّ إلى علي بن علي، ومرةً ثانية لن أجادلك إلا باسمك الرباعي وصورتك الحقّ ..


- 2 -

[ لمتابعة رابط المشاركــــــــة الأصليّة للبيان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=262048

الإمام ناصر محمد اليماني
25 – رمضان - 1438 هـ
20 – 06 – 2017 مـ
07:39 صباحاً
( بحسب التقويم الرسمي لأمّ القرى )
___________________


ردّ الإمام المهديّ المُلجم إلى من تأخذه العزّة بالإثم، فحسبه جهنم وبئس المهاد إن أبى واستكبر عن البيان الحقّ للذكر
..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على محمدٍ رسول الله وآله الطيبين وجميع المؤمنين في كلّ زمانٍ ومكانٍ إلى يوم الدين، أمّا بعد..
أيا علوي علي لا أراك شيخاً عالماً؛ بل مجرد ممترٍ مجادلٍ بغير علمٍ! وكان جدالنا معك في عُشر الزكاة الحسنة المفروضة في مال المسلم زكاة المال المدّخر عُشْره إذا بلغ النصاب سواء عملةً ورقيّةً أو معدنيّةً أو حبوباً أو أنعاماً. أفلا تؤمن بأنّ لكلّ شيءٍ عِشْرٌ أو خمسٌ أو سدسٌ أو ثلثٌ؟ وأنت تجادل بالأوزان والتسميات ولكن ما يهمنا هو أنّ الزكاة المفروضة العُشر وجميع الحسنات الفرضيّة كمثل الصلاة والصيام والزكاة والحجّ كذلك تكتب في كتاب الحسنات عَشْرُ أمثالها ولا تكتب حسنةٌ واحدةٌ بل عَشْرُ أمثالها. وتلك فتوى الله في محكم كتابه في قوله تعالى:
{مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى إِلا مِثْلَهَا وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:160].

فعلى سبيل المثال، أوّل ما فرضت الصلاة خمسين صلاةٍ في الليلة واليوم وخففها الله إلى خمس صلواتٍ حتى تكتب بعَشر أمثالها فتعود في الأجر كخمسين صلاةٍ في الليلة واليوم، وكذلك صيام شهر رمضان بعَشر أمثاله، وكذلك الحجّ بعَشر أمثاله. وهذا ناموس أعمال الحسنات الفرضيّة في الكتاب، فكذلك الزكاة العُشر في المال المدّخر سواء كان معدنيّاً أو ورقيّاً فحقّ الله فيه العُشر، وذلك حتى يكتبه الله له كأنّه أنفق ماله المدّخر جميعاً فادّخره عند الله، وذلك فضلٌ من الله على عباده.

وعلى سبيل المثال، فلو معك مائة ألف درهمٍ أو دينارٍ سواء كانت معدنيّةً أم ورقيّةً مالاً مدّخراً فحقّ الله فيه عُشْره، فإذا كانت نفقتك الجبريّة خالصةً لوجه الله ولا تريد من وراء ذلك جزاءً دنيويّاً ولا شكوراً ولا رياءً فيوحي الله إلى رقيب أن يكتب لك أنك أنفقت مالك المدّخر كله كونك أنفقت العُشر منه وبما أنّ الحسنة بعَشر أمثالها فأصبحتَ كأنك أنفقت مالك المكنوز كله. تصديقاً لقول الله تعالى:
{مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى إِلا مِثْلَهَا وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ} صدق الله العظيم [الأنعام:160].

فتلك مسألةٌ حسابيّةٌ في منتهى الدّقة، فلو نقول حقّ الله المفروض أقلّ من ذلك فعلى سبيل المثال: التسع، فسوف يكون هناك خللٌ في ميزان الحسنات في الكتاب، ويختل بيان قول الله تعالى:
{وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (34) يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ (35)} صدق الله العظيم [التوبة].

ألا وإنّ المال المكنوز هو المدّخر ولكنّ حقّ الله فيه معلومٌ مرةً واحدةً وهو العُشر، فحين يخرج منه حقّ الله المفروض الزكاة العُشر فأصبح طاهراً وكأنه أنفقه كله كونه أنفق عُشره، وبما أنّ الحسنة الفرضيّة تكتب بعشر أمثالها فكأنه أنفق ماله المكنوز كلّه، وذلك بيان قول الله تعالى:
{وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (34) يَوْمَ يُحْمَىٰ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَىٰ بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ ۖ هَٰذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ (35)} صدق الله العظيم.

ولا تناقض في كتاب الله كونه لم يأمر المؤمنين أن ينفقوا مالهم المدّخر أي جميع مالهم المكنوز كون ذلك سوف يتعارض مع قول الله تعالى:
{إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا (19) إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا (20) وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا (21) إِلَّا الْمُصَلِّينَ (22) الَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ (23) وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ (24) لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ (25) وَالَّذِينَ يُصَدِّقُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ (26) وَالَّذِينَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ (27) إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ (28)} صدق الله العظيم [المعارج].

ألا وإنّ حقّ الله المعلوم في أموالهم المكنوزة العُشر، فلا تناقض في كتاب الله يا علوي علي حتى يأمرهم الله أن ينفقوا مالهم المدّخر المكنوز جميعاً؛ بل العُشر، وبما أنّ الحسنة الفرضيّة بعشر أمثالها فكأنهم أنفقوه جميعاً. فاتقِ الله أخي الكريم ولا تكن من الذين قال الله عنهم:
{إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۙ إِن فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَّا هُم بِبَالِغِيهِ ۚ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ ۖ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (56)} صدق الله العظيم [غافر].

ألا وإنّ بيان القرآن بالقرآن مترابطٌ محكمٌ كالبنيان المرصوص يشدّ بعضه بعضاً ويُبيّن بعضه بعضاً. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ آيَاتٍ مُّبَيِّنَاتٍ وَمَثَلًا مِّنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُمْ وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ (34)} صدق الله العظيم [النور].

ولن نفتح لك قسماً خاصاً بواجهة الموقع - كما تحبّ الشهرة أن يكون لك قسمٌ خاصٌ بواجهة الموقع - كونك لست عالِماً؛ بل تجادل من عند نفسك ولن تستطيع أن تأخذ آيةً فتأتي بالبيان الحقّ لها خيراً من الإمام المهديّ وأحسن تفسيراً كونك تجادل بغير سلطانٍ من الله آتاك، فلا تكن من الذين قال الله عنهم:
{وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ (8)} صدق الله العظيم [الحج]، كوني أراك تجادل في آيات الله من عند نفسك والشيطان، فلا تكن من الذين قال الله عنهم: {الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ (35)} صدق الله العظيم [غافر].

فكأني أراك منهم من الذين لا يهتدون، وسوف تنال مقت الله ومقت الذين آمنوا بسبب إعراضك عن البيان الحقّ لآيات ربهم؛ بل مقت الله لك أكبر من مقتهم لك. تصديقاً لقول الله تعالى:
{إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِن مَّقْتِكُمْ أَنفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ (10)} صدق الله العظيم [غافر].

فهل جاءك من العلم ما هو أهدى مما علّم به الله خليفته الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني؟ فأتِ به إن كنت من الصادقين. ولكنك تحاول أن تلبس الحقّ بالباطل وتصدّ عن الحقّ من ربّ العالمين، وللأسف فكأنّه بتعمدٍ منك تصدّ عن الحقّ بغير علمٍ ولا هدًى ولا كتابٍ منيرٍ.

وبالنسبة للجْنَة التي تريد تكليفها فأتمنى تعريفهم لنا من الأنصار حسب قولك وليس من أنصار الإمام المهديّ، فأيّ لجنةٍ تتجرأ على إنكار الحقّ؟ فيا ليتك تُعْلِمنا بهم من الأنصار فنجعل المباهلة بين الإمام المهديّ ومن كان معك، كونه لم يبايع أصلاً بيعة حقٍّ؛ بل دخل بالكفر وخرج به إن كنت من الصادقين أن لديك لجنةً بين أنصارنا، وأعلمُ أنك تسعى لفتنة الذين في قلوبهم مرض الشكّ من الأنصار.

وأشكر الله على غربلة أنصاري، فوالله ثمّ والله لا ولن تستطيع فتنة أحدٍ من عبيد النعيم الأعظم من قومٍ يحبّهم الله ويحبّونه، ويا رجل، لا نحتاج إلى لجانٍ؛ بل لسلطان العلم الحقّ من الرحمن من محكم القرآن.

وبالنسبة للمباهلة فبما أنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يجادل بعلمٍ وهدًى من الكتاب المنير القرآن العظيم فقال الله تعالى:
{فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (61)} صدق الله العظيم [آل عمران].

فإذا كنت تريد أن تقوم بتنزيل صورتك بجانب اسمك وفي هذه الصفحة فنختم الحوار بالمباهلة، ولكن قبل المباهلة هات ما لديك من العلم من الله من القرآن العظيم، وهيهات هيهات وربّ الأرض والسماوات لا تأتينا بمثلٍ إلا جئناك بالحقّ وأحسن تفسيراً منك بإذن الله. وسبب رفضي أن يكون لك قسمٌ كونك لست عالماً، وما دُمت تبحث ليلاً نهاراً لعلك تجد حجّةً ولو من خرم إبره فأبشّرك مزكيّاً بشراي لك بالقسم بالله العظيم لو قرأت كافة بيانات الإمام المهديّ آلاف البيانات على مدار اثني عشرة سنة ونيفا فبدل أن يزيدك الرحمن نوراً وهدًى بالبيان الحقّ للقرآن فللأسف؛ بل سوف تزيدك البيانات رجساً إلى رجسك! تالله لا يُبَصّر الله أحداً من عباده بالحقّ إلا إذا علم أنّ عبده يريد اتّباع الحقّ ولا غير الحقّ يريد سبيلاً. بل أرى كبراً وحقداً يملأ قلبك تجاه الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني، فإذا كنت كذلك يا علوي علي فلن يهديك الله إلى الحقّ. تصديقاً لقول الله تعالى:
{الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ (35)} صدق الله العظيم [غافر]. ولا أظنّك من شياطين البشر ولكن أخذتك العزّة بالإثم ولذلك لا تبحث عن الحقّ وإنما تبحث في البيانات لعلك تجد لك ثغرةً تجادل بها، ولن تجد بإذن الله.

ويا رجل اتّقِ الله وأنِبْ إلى ربك ليهدِ قلبك وادعُ الله مخلصاً له الدين فقل:
"اللهم إن كنت ترى أني أدعو إلى مباهلة المهديّ المنتظَر الحقّ من عندك فيا ويلي من عذاب يومٍ عقيمٍ وعذاب الجحيم، كون من باهل المهديّ المنتظَر الحقّ فقد حقّت عليه لعنة الله وطرده الله من رحمته وغضب عليه وأعدّ له عذاباً مقيماً في نار الجحيم".
ففكّر وقدّر فقد صار وضعك في خطرٍ عظيمٍ، فاستعذ بالله من الشيطان الرجيم. تالله ولا أتمنى أن تنالَ لعنة الله وغضبه؛ بل رحمته ونعيم رضوان نفسه، فكن من الشاكرين أنْ قدر الله وجودك في أمّة الإمام المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني، وكن من الشاكرين إذ أعثرك الله على دعوته في عصر الحوار من قبل الظهور، فدَعْ الكبر والغرور للشيطان ولا تكن للشيطان ولياً، وأنِب بقلبٍ خاشعٍ إلى ربّك أن يجعل بعث الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني عليك نعمةً وليست نقمةً، وتَمَنَّ من ربك اتّباع الحقّ، وأصدق الله يصدقك ويهدي قلبك وكن من الشاكرين. وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..

خليفة الله وعبده الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني.
_______________