( پاسخ امام به شیخ أحمد الهواري )..

- 8 -
الإمام ناصر محمد اليماني
29 - 05 - 1431 هـ
13 - 05 - 2010 مـ
۲۳- اردیبهشت- ۱۳۸۹ ه.ش.
12: 12صباحاً
ـــــــــــــــــ


همانا که خداوند با نشانه‌هایی که دال بر وحدانیت او دارند، به کسانی که ادعای خدایی می کنند؛ یاری نمی‌رساند.

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وخاتم النّبيين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..

سلام خداوند بر تو برادر گرامی ابو بلال،دکتر احمد الهواری،خطیب و امام جامع البر و الاحسان درعمان پایتخت کشور اردن؛ چه مرد خوبی هستی ابو بلال ، اگر خداوند ترا به راه راست هدایت نماید و از حق آمده از پروردگارت پیروی کنی.علت تعریف ما از تو این است که تو اولین عالمی هستی که در دوران دعوت مهدی منتظر،جرأت کرده ای که نه با اسم مستعار که با اسم و نام خانوادگی و دولت و کشور و مسجدی که خطیب آن هستی،به گفتگو با مهدی منتظر بپردازی و برای همین امام مهدی از شیخ فاضل دکتر احمد هواری با کنیه أبو بلال تشکر می کند ؛او مرد نیکی است و چقدر من کسانی را که به دفاع از اسلام ومسلمین می پردازند و راه را بر گمراه کنندگان مسلمانان می بندند ، دوست دارم.به خداوند قسم که اگر علمای امت همانند تو عمل می کردند،در تمام دوران ها کسی نمی توانست احدی از مسلمانان را گمراه نماید.اما با کمال تأسف؛آنان از گفتگو با گمراه کنندگان می گریزند و اگر از علما سؤال کنی چرا با "مرزی" یا "اللحیدی" و یا امثال آنها گفتگو نمی کنید؟علما در جوابت خواهند گفت:ما نمی خواهیم باعث شهرتشان شویم برای همین با ایشان گفتگو نمی کنیم. ولی امام مهدی ناصر محمد یمانی به شما می گوید:ای علمای امت؛این خطای بزرگی ازجانب شماست که به بهانه مشهور نکردن گمراه کنندگان؛از گفتگو با آنان می گریزید و در اشتباهید؛بلکه حق این است که آنها را به مسلمانان معرفی کنید تا مردم بدانند آنان در گمراهی آشکار هستند و با برهان های قوی علمی دربرابر عالم و جاهل،آنها را وادار کنید که خاموش شوند تا وقتی آنها را وادرا به سکوت کردید؛احدی از مسلمانان از ایشان پیروی نکند و کسانی هم که در ابتدا از آنان پیروی کرده اند؛از تبعیت شان بازگردند و دریابند که این فرد؛آشکارا گمراه است؛چون علمای امت با دلایل علمی قوی از آیات محکم کتاب خدا او را خاموش ساخته اند و او نتوانسته درجریان گفتگو دربرابر شان حجت بیاورد؛ بلکه حجت باطلش با برهان های علمی قوی از آیات محکم کتاب درهم کوبیده شود تا انصارش دریابند او آشکارا در گمراهی است و از پیروی از او دست بردارند؛ای علمای امت؛ایا این منطقی نیست؟اما با کمال تأسف؛فرار شما از گفتگو با گمراه کنندگان؛با حجت جلوگیری از مشهورشدن شان ،باعث شده تا آنها را آزاد بگذارید تا مسلمانان را گمراه سازند و پیروانشان به پیروی خود ادامه دهند؛ به پیروان خود امر کنند که مسلمانان را بکشند؛ و آنها را برای ریختن خون مسلمانان،قانع کنند..وای علمای مسلمین، این نتیجه -تصمیم- شماست. چقدر این حجت شما حجت بدی است که می گویید ما با آنها گفتگو نمی کنیم تا مشهورشان نکنیم؛و به خاطر همین رهایشان کرده اید که مسلمانان را گمراه سازند و لذا فرقه هایی از مسلمانان بوجود آمده اند که مانند تیر رها شده از کمانند و با وجود اینکه حتی ریختن خون کافرانی که به جنگ دین نیامده اند بر ایشان حرام است،آنها خون مسلمان را بر زمین می ریزند،چگونه ممکن است خداوند کشتن مسلمان را حلال کرده باشد؟
و برای همین امام مهدی از جناب شیخ گرامی احمد الهواری ابوبلال تشکر می کند که برای دفاع از حدود دین و جلوگیری از گمراه شدن مسلمانان به دست امام ناصر محمد یمانی-درصورتی که اشکارا گمراه باشد- به سوی گفتگو با مهدی منتظر ناصر محمد یمانی شتافته است؛به ابو بلال خوش آمد گفته و به گرمی ازایشان استقبال می کنیم و به انصار توصیه می کنیم با ایشان به نیکی رفتار کرده و به تمام کلمه به ایشان احترام بگذارند؛ایشان میهمان میز گفتگوی ما هستند و بسیار عزیز و مکرمند؛چون برای دفاع از اسلام و مسلمانان و دفاع از حدود دین؛آمده است تا با ناصر محمد یمانی گفتگو نماید،او مانند بسیاری از علمای مسلمین عمل نکرده و با اسم مستعار با مهدی منتظر، گفتگو نمی کند؛بلکه نام ایشان واقعی است و درمورد اسم وعنوانش راست می گوید.برای همین نیز امام مهدی ناصر محمد یمانی برای این مرد احترام قائل است و بر انصار پیشگام برگزیده واجب می کند که به ایشان احترام بگذارند ورعایت این احترام از جانب امام حق پروردگارشان؛بر آنان واجب است.

شیخ فاضل ابوبلال ، تو را چیزی کم نیست جز استفاده از عقلی که خداوند به تو عطا نموده است،عزیز من،غرور و تعصب تو را به گناه نکشاند ، اگر برایت روشن گردید که ناصر محمد یمانی از مهدیونی نیست که در هر عهد و زمانی گرفتار مس جنون آورشیطان شده ومدعی می شوند مهدی منتظرند و مردم را گمراه کرده و از ذکر پیروی نمی کنند،نیست. اما خداوند واحد قهار و تمام انصارپیشگام برگزیده د رعصر"گفتگو قبل از ظهور" را به شهادت می گیرم و شاهد بودن خداوند کافی است که من مهدی منتظر؛ بزرگ ترین خلیفه خدا در کتاب ذکر او هستم و به مردم هشدار می دهم که وارد دوران نشانه های بزرگ ساعت شده اند از جمله نشانه ها برانگیخته شدن مهدی منتظر و رسیدن خورشید به ماه(ادراک) و نزدیک شدن سیاره دهم سیاره آتش و سقراست که هر از چند گاهی به سراغ بشر می آید.
ای جماعت مردمان، پیش از آن که به خاطرعبور سیاره ای که به نام سیاره دهم نامیده می شود؛شب از روز پیشی گیرد؛به سوی خداوند واحد قهار بگریزید؛به سوی خداوند توبه کرده و با انابه به او رو نمایید و از ذکر که بعد از ابلاغ ازتحریف محفوظ نگه داشته شد تا حجت خداوند بر بشراست؛پیروی کنید. خداوند سبحان این کتاب را به عبث و بیهوده؛از تحریف محفوظ نگه داشته نشده است؛بلکه حبل و ریسمانی است که از آسمان به زمین کشیده شده و هرکس به آن بیاویزد؛به راه راست-صراط مستقیم- هدایت شده است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَلا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:۱۰۳].
ون این ریسمان الهی است که از آسمان تا زمین امتدا یافته است.تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾}
صدق الله العظيم [النساء].
و حدیثی از سنت بیان نیز این را تصدیق می کند، محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم،فرمود:
[كتاب الله سبب طرفه بيد الله وطرفه بأيديكم فتمسكوا به لن تزلوا ولا تضلوا، والأصغر سُنتي وإنهما لا يفترقان]
[ کتاب خداوند طنابی است که یک سمت آن در دست خداوند و سمت دیگر آن در دستان شماست ؛به آن پای بند باسید تا سقوط نکرده وگمراه نشوید،سنت من از آن کوچک تر است و براستی که این دو با هم هستند و جدا نمی شوند ]صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
و معنی این فرموده که سنت کوچک تر است این است که قرآن بزرگ تر و میهمن بر سنت بیانی است که از تحریف محفوظ نیست؛و معنی این سخن ایشان که "لا یفترقان" این است که در هیچ چیز با هم اختلافی ندارند،و کتاب خداوند و سنت حق رسولش؛نور علی نورند. سزاوار نیست که احادیث سنت بیان با آیات محکم قرآن عظیم اختلاف داشته باشند و هرآنچه که مخالف آیات محکم قرآن باشد،حدیث دروغی است که از جانب شیطان بر زبان اولیائش جاری شده که تظاهر به ایمان کرده و کفر خود را برای دور کردن مسلمانان از عقاید حقی که خداوند در آیات محکم قرآن عظیم نازل کرده است؛پنهان می کنند ومحمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فتوا نداده است که خداوند وعده حفظ سنت بیان از تحریف را به شما داده باشد و محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فرمود:

[إِنَّ جِبْرِيلَ عَلَيْهِ السَّلامُ أَتَانِي ، فَقَالَ: إِنَّهُا سَتَكُونُ فِي أُمَّتِي فِتْنَةٌ ! فَقُلْتُ: فَمَا الْمَخْرَجُ مِنْهَا يَا جِبْرِيلُ ؟ فَقَالَ: كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، فِيهِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَحُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ، مَنْ وَلِيَ هَذَا الأَمْرَ مِنْ جَبَّارٍ فَيَقْضِي بِغَيْرِهِ يَقْصِمُهُ اللَّهُ، وَمَنْ يَبْتَغِي الْهُدَى فِي غَيْرِهِ يُضِلُّهُ اللَّهُ]

[جبریل علیه السلام نزد من آمد و گفت در امت من فتنه ای خواهد بود!به او گفتم ای جبریل؛راه خروج از آن چیست؟گفت:كتاب خداوند،خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما وداوري درميان شماست هرکس از این امرخداوند جبار روگرداند و به چیزی دیگر روکرد؛خداوند او را در هم می شکند وهرکس هدایت را درغیر آن جست؛خداوند او را گمراه می کند]صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
در سندی دیگر از محمد رسول الله نقل شده است که: [وأخرج ابن أبي شيبة والدارمي والترمذي ومحمد بن نصر وابن الأنباري في المصاحف عن الحارث الأعور قال: دخلت المسجد فإذا الناس قد وقعوا في الأحاديث فأتيت علياً فأخبرته فقال: أو قد فعلوها ؟ سمعت رسول الله يقول: " إنها ستكون فتنة قلت: فما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال: كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر من بعدكم وحكم ما بينكم هو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تشبع منه العلماء ولا تلتبس منه الألسن ولا يخلق من الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا: إنا سمعنا قرآناً عجباً يهدي إلى الرشد من قال به صدق ومن حكم به عدل ومن عمل به أجر ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم"]

[ ترجمه حدیث:از ابن أبي شيبة والدارمي والترمذي ومحمد بن نصر وابن الأنباري در المصاحف ازالحارث الأعور نقل شده كه مي گويد وارد مسجد شدم ديدم مردم در احاديث جدل مي كردند سراغ علي رفتم و خبر را به او رساندم گفت واقعا اين كار را كردند ؟ شنيدم كه رسول الله مي گفت :بي گمان فتنه اي در پيش است "گفتم : يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست ؟ فرمودند: كتاب خداي تبارك و تعالي است ؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر پسينيان شما و داوري در ميان شماست ، قرآن سخني است قاطع و فيصله دهنده كه شوخي و بازيچه نيست. هر كس آن را از سر گردنكشي و استكبار فرو گذارد، خداوند كمر او را مي شكند و هركس هدايت را در غير آن طلب كند، خداوند او را گمراه مي كند. قرآن ريسمان مستحكم خداوند و نور مبين او و ذكر حكيم و صراط مستقيم است . قرآن است كه هواها با آن به كجي و انحراف نمي گرايند، زبانها بدان التباس و ابهام پيدا نمي كنند، ، علما از آن سير نمي شوند، و با وجود بسياري تكرار كهنه نمي شود وعجايب و شگفتي هاي آن به پايان نمي آيد وقرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بي درنگ گفتند: {ما قرآن عجيبي را شنيديم که به سوي رشد راه مي نمايد} هر كس به قرآن سخن گفت راست گفت و هر کس به آن عمل نمود پاداش گرفت و هر کس با آن حکم کرد ؛ حکم عادلانه داد و هر كس به سوي قرآن دعوت كرد، به سوي راه راست هدايت شد] صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.
آیا نمی بینید که قرآن و سنت، نورعلی نورند و نباید از هم جدا شده و باهم ديگر مختلف باشند؟ و محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - از روی هوی ( گمان ) سخن نمی گوید و سنت بیان نیز از جانب خداوند رحمن است،و سزاوار خداوند رحمن نیست که با خودش در تناقض باشد سبحانه و تعالی علواً کبیرا!وبرای همین خداوند علی العظیم در آیات محکم قرآن عظیم به شما امر می کند ، ؛که درآیات محکم قرآن تدبر کنید و احادیث سنت بیان را به قرآن عرضه نمایید،نظر به اینکه وعده ای برای حفظ سنت بیان از تحریف به شما داده نشده است. خداوند به حق میان شما چنین حکم داده است که آنچه که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد،آن حدیث نبوی از احادیث نبوی نیست،بلکه از احادیثی است که نبی آنها را بیان ننموده و از جانب خداوند نیست؛ شیطان رجیم آن را عنوان کرده تا شما را از صراط مستقیم دور کند. خداوند تعالی می فرماید:
مَّن يُطِعِ الرَّ‌سُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

شیخ فاضل و محترم،خداوند تو را به صراط مستقیم خود هدایت نماید؛بخشی از سخنانت را نقل می کنیم:
اقتباس المشاركة :
تمام اعمال خارق العاده ای که انجام می دهد،برای او و بندگان زنده و مرده؛ فتنه است ونزول باران و تمام این موارد از شمول نزول نشانه ها خارج می شوند،چون به اذن خداوند رخ می دهند.
و این سخنت: "{وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم، به قاعده فرستاده شدن آیات نظر کنید. {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم یعنی برای بیم دادن مردم از سوی پروردگار تا از حق پیروی نمایند" در جواب می گویم که دجال هم از نشانه های خداوند است برای بیم دادن اولیائش ؛بلکه این فتنه از ناقه و مانند آن نیز شدیدتر است
انتهى الاقتباس
پایان نقل قول
امام مهدی منتظر در پاسخ به شما می گوید،عزیز من خداوند من و تو و تمام مسلمین را ببخشاید، چرا کلام خداوند را از موضع خود تحریف می کنید؟ چگونه فتوا داده و می گویی:
اقتباس المشاركة :
می گویم که دجال هم از نشانه های خداوند است برای بیم دادن اولیائش ؛بلکه این فتنه از ناقه و مانند آن نیز شدیدتر است
انتهى الاقتباس
پایان نقل قول
سبحان الله،آیا خداوند اولیاء خود را با نشانه های خود بیم می دهد تا از باطل پیروی نمایند؟سبحان ربی و تعالی علوا کبیرا!!ای مرد،امام مهدی جرأت نمی کند مانند تو،ندانسته و بدون یقین چیزی به خداوند نسبت دهد.برادر گرامی؛این آیات از آیه های محکم و بینه خداوند و از آیه های بنیادی کتاب-ام الکتاب- هستند .این آیه ها فتوای خداوند به انس و جن است که علت امتناع او از فرستادن نشانه ها این است که پیشینیان آن ها را تکذیب کرده اند و خداوند تعالی می فرماید:
{وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ‎﴿٥٩﴾‏ } صدق الله العظيم [الإسراء].
و خداوند قاعده حقی که برای فرستادن نشانه ها معین فرموده را به شما آموخته است؛این ناموس و قاعده را در آیات محکم خود آورده است که: {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم.ای خردمندان؛ مقصود خداوند از این فرموده دقیقا چیست: {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم،؟ و مقصود از بیم دادن این است که از خدای خود بترسید و از حق آمده از جانب پروردگارتان پیروی نمایید؛چرا که اگر بعد از وقوع نشانه؛آن را تکذیب کنند؛حتماً بعد از تکذیب نشانه اش عذاب خداوند گریبانشان را خواهد گرفت و خداوند تعالی می فرماید:
{فَقَالَ لَهُمْ رَ‌سُولُ اللَّـهِ نَاقَةَ اللَّـهِ وَسُقْيَاهَا ﴿١٣﴾ فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُ‌وهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ ربّهم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿١٤﴾ وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشمس].
انگار می بینم که شیخ فاضل می خواهد با این سخن خداوند تعالی دلیل بیاورد که:
{إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ‎﴿٢٧﴾‏} صدق الله العظيم [القمر] وانگار می خواهی با این آیه استدلال آورده و بگویی که فرستادن نشانه ها؛ برای امتحان و فتنه است، پس امام مهدی با بیان حق فرموده خداوند تعالی پاسخت را می دهد:
{إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَّهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ‎﴿٢٧﴾‏} صدق الله العظيم [القمر]
و این بدان علت است که خداوند می خواهد از زبان رسولش به آنها هشدار دهد که به آن آسیبی نرسانند که اگرچنین کنند گرفتارعذاب بزرگی خواهند شد و برای همین خداوند تعالی می فرماید:
{ فِتْنَةً لَهُمْ } یعنی آنها درنهایت عناد ورزیده و به آن آسیب می رسانند و با امرپرورد گارشان مخالفت خواهند کرد و خداوند تعالی می فرماید:
{وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُ‌هُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ ۖ هَـٰذِهِ نَاقَةُ اللَّـهِ لَكُمْ آيَةً ۖ فَذَرُ‌وهَا تَأْكُلْ فِي أَرْ‌ضِ اللَّـهِ ۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٧٣﴾وَاذْكُرُ‌وا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْ‌ضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورً‌ا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا ۖ فَاذْكُرُ‌وا آلَاءَ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْ‌ضِ مُفْسِدِينَ ﴿٧٤﴾ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْ‌سَلٌ من ربِّه ۚ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْ‌سِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿٧٥﴾ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا إِنَّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ كَافِرُ‌ونَ ﴿٧٦﴾ فَعَقَرُ‌وا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ‌ ربّهم وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٧٧﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّ‌جْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِ‌هِمْ جَاثِمِينَ ﴿٧٨﴾ فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِ‌سَالَةَ رَ‌بِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].
عزیز من مقصود از فتنه این است؛ و برایتان روشن شد که همانا فرستادن نشانه های خداوند برای تصدیق دعوت حق پروردگارشان است تا از خداوند بترسند و به دعوت حق پروردگارشان پاسخ دهند؛ وبه راستی که خداوند نشانه های تصدیق کننده را برای تأیید دعوت حق می فرستد تا-مردم- خداوند یکتا را عبادت کرده و شریکی برای او قائل نشوند و برای همین نبی خداوند صالح می گوید:
{قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً}
صدق الله العظيم
ولی شما قاعده ی قانون فرستادن از جانب خداوند را تغییر داده اید:

{وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا ‎﴿٥٩﴾‏} صدق الله العظيم [الإسراء].
عزیز من از خدا بترس، و مي دانم که می خواهی مرا از این موضع دور کنی ،چون نمی توانی در این مورد در برابر ناصر محمد یمانی برهانی بیاوری؛ لذا می خواهی با مطرح کردن سؤالی دیگر او را از این موضوع منصرف کنی.ولی برادر گرامی با عرض معذرت تا زمانی که اعتراف نکنی در این مورد؛حجت و برهان علمی امام ناصر محمد یمانی قوی تر است؛از این موضوع خارج نمی شویم، من قصد ندارم تو را درتنگنا بگذاریم؛اما آیا این تنگنا برایت راحت تر از این نیست که خداوند ترا درآتش بيفكند چرا که بعد از اقامه حجت حق بر تو؛از آن اعراض کرده ای ؟بلکه می بینم می گویی:آیا بیانی بعد از بیان تو نیست؟ و فتوا می دهی که در پاسخ بیان ناصر محمد یمانی؛توضیحات مفصلی آورده ای؛پس در جواب می گویم شیخ فاضل ابوبلال؛تفاصیل تو از نزد خودت است و با ظن سخن می گویی و ظن و گمان کسی را از حق بی نیاز نمی کند،اما تفصیل ناصر محمد یمانی مستقیم از جانب خداوند رحمن است که از آیات محکم قرآن و دقیقا در باره همان موضوع آمده است و با قیاس نیست...مثل حجت تو نیست که طولانی شدن عمر شیطان تا فرا رسیدن رستاخیز اول را مثال آورده و آن را معجزه ای می دانی که شیطان آورده است. ای مرد تمام ملائکه خداوند رحمن نیز نمی میرند مگر زمانی که خداوند پایان همه چیز را اعلان نماید.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلا وَجْهَهُ}
صدق الله العظيم [القصص: ۸۸].
آیا بعد از ح
ق؛ جز گمراهی چیزی هست؟ خداوند به تو برکت دهد؛ عزیز من از خدا بترس ؛ما درمسابقه فوتبال نیستیم که تو ببری یا من ببرم!بلکه این امر و خبری بزرگ است،تو با مهدی منتظر گفتگو و جدال مي كني؛او که از جانب خداوند برانگیخته شده تا با قرآن عظیم مردم را از ظلمات به سوی نور برده و آنها را به مسیر ومنهاج اولیه نبوت بازگرداند؛همان گونه عمل نماید که محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم عمل نمود.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{
الر كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ‎﴿١﴾} صدق الله العظيم [إبراهيم].
هم چنین خداوند امام مهدی را برنیانگیخته است تا از کتاب بحار الأنوار شیعیان و یا کتاب البخاری و مسلم اهل سنت،برای مردم حجت بیاورد؛بلکه کتاب خداوند قرآن عظیم که شیعیان سنیان آن را مهجور کرده و و وزن و احترام و قداستی برای آن قائل نشده اند،حجت اوست.ممکن است عزیز من بوبلال بخواهد بگوید:"صبرکن صبرکن ناصر محمد یمانی؛ بناحق به ما افترا نزن؛ ما از علمای امت هستیم و کتاب خداوند را محترم شمرده و برایش تقدس قائلیم و برایس وزن بزرگي قائلیم"پس امام ناصر محمد یمانی در پاسخت می گوید: اگر چنین است؛پس چرادر برابر کتاب خداوند تکبر ورزیده و احادیث نبوی را همانند ناصر محمد یمانی ،به قرآن عرضه نمی کنید، اگر راست می گویید چرا آنچه را که با آیات محکم کتاب خدا مخالف است را پشت سرتان نمی اندازید؟
برادرگرامي ، از آنجا که شما اولین عالم از علمای امت اسلام هستی که جرأت کرده ای با اسم واقعی و نه با اسم مستعار؛با مهدی منتظر گفتگو کنی؛امیدوارم خداوند برانگیخته شدن امام مهدی را عامل بشارت از سوی خود برایت قرار دهد نه حسرت.به خداوند قسم،کسانی که خداوند آنها را در عصر"گفتگوی قبل از ظهور"از امر امام مهدی آگاه می سازد، ولی از او پیروی نمی کنند،حسرت و ندامت بزرگی بر آنهاست؛امیدوارم خداوند به حق "لا إله إلا هو" و به حق رحمتی که برخود فرض نموده و به حق بزرگی نعیم رضوان نفسش؛برانگیخته شدن امام مهدی را عامل حسرتی برای مسلمانان قرار ندهد و ابو بلال و تمام علمای دین و مسلمانان را هدایت نماید تا از حق آمده از سوی پروردگارشان پیروی نمایند؛ای مردم به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم؛؛من به شما دروغ نگفته ام و امام مهدی خلیفه برگزیده خداوندم و شما را در انتخاب خلیفه خداوند به جای او اختیاری نیست که خداوند منزه از این است که درحکمش شریکی داشته باشد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ ‎﴿٦٨﴾‏} صدق الله العظيم [القصص]
عزیز من امر( خبر ) ما به شما اطلاع داده شد که کسی در شبکه جهانی اینترنت هست به نام ناصر محمد یمانی که می گوید مهدی منتظر است و از تمام علمای امت برای گفتگو دعوت کرده است. به محض اینکه به شما خبر داده شد نامش ناصر محمد یمانی است؛گفتی:"هیهات هیهات؛اسم مهدی منتظر محمد بن عبدالله است و برای همین؛این فرد دورغ گویی گشتاخ است نه مهدی منتظر"سپس ابوبلال خطیب منبر برای گفتگو با کسی شتافت که به زعم خود مهدی منتظرناصر محمد یمانی است و بر سر میز گفتگو حاضر شد و انتظار داشت که بیشتر از مدت کوتاهی بر سر میز نماند و با برهان قوی علمی ناصر محمد یمانی را خاموش خواهد کرد تا برای انصارش ثابت شود او دروغ گویی گستاخ است نه مهدی منتظر.اما ابوبلال علمی را در نزد ناصر محمد یمانی یافت که انتظارش را نداشت. گفتگو از یک موضوع شروع شد و لی هم چنان درهمان موضوع متوقف است وآرزو دارد از آن خارج شود و به سراغ مطلبی دیگر برود؛چون ناصر محمد یمانی در برابر ایشان حجت حق آورده است و ایمان و ثبات انصار او بیشتر شده وبه یقین دانسته اند که ناصر محمد یمانی به حق مهدی منتظر است مگر آن که ابو بلال بتواند تنها یک برهان محکم وقوی از آیات محکم و بینه کتاب بیاورد که نشان دهد خداوند نشانه های خود را برای تصدیق حق و باطل-هردو- نازل می کند.

شاید ابوبلال بخواهد سخن مرا قطع کرده و بگوید:" صبرکن ما نگفتیم خداوند ایات خود را برای تصدیق باطل فرو می فرستد؛بلکه این فتنه آنهاست تا آن ها را در برابر حق آزمایش کند" امام ناصر محمد یمانی درپاسخ می گوید: شیخ فاضل،آیا می دانی مقصود خداوند از نشانه های الهی چیست؟ جز این نیست که این نشانه ها؛برهان این است که خدایی جز خداوند نیست و شریکی ندارد؛حال چگونه با نشانه هایش که برهان الوهیت اوست؛به دشمن باطل خود یاری می کند؟آیا عقل و منطق این را می پذیرد؟ از آنجا که عقل و منطق این را نمی پذیرد، لذا حتی یک برهان در این باره نمی توانید در ایات محکم کتاب بیابید و اگر تنها یک برهان از ایات محکم کتاب بیاوری که خداوند با نشانه های دال بر وحدانیت خود به کسانی که غیر از اوادعای خدایی می کنند؛یاری می رساند،اگر چنین کنی که نمی توانی بکنی،آن گاه مهدی منتظر ناصر محمد یمانی دروغگوی گستاخی خواهد بود؛ای جماعت انصار پیشگام برگزیده و ای بازديد کنندگان از میز گفتگو از کشورهای مختلف؛همگی شاهد باشید.
شیخ فاضل؛خطیب منبر؛ما مجدد حضورشما بر سرمیز گفتگوی جهانی مهدی منتظر گرامی میداریم؛ میزی که برای گفتگوی آزاد دینی و هدایت مسلمانان و تمام مردم به صراط مستقیم برقرار شده است. حجت مهدی منتظر،همان حجت جدم است؛حجتی که خداوند آن را برهان قوی علمی حق خود بر عالمیان قرار داده است و لذا خداوند تعالی می فرماید:
{فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ ‎﴿٦١﴾‏} صدق الله العظيم [آل عمران].
برادر کریم؛ دانشی را که داری بیان کن و حقوق کسانی که به صف انصار نپیوسته اند در نزد ما محفوظ است،ولی درمورد انصار من حق دارم درصورتی که در بیانات انصار چیزی برخلاف امر مان دیدم، در آن دخل و تصرف کنم تا به دیگران دستاویزی ندهیم که تصور کنند ؛آن مطلب از ناصر محمد یمانی است.به پایگاه مبارک ما خوش آمدی؛گفتگو در این مورد را ادامه می دهیم،چرا که یکی از مهم ترین عقاید دینی و از پایه های اساسی ایمان به کلمه توحیدی"
لا إله إلا الله وحده لا شريك له" است. کسی که غیر از خدا ادعای ربوبیت کیهان و مخلوقات را می کند؛ باید برهانی برای ادعای خود داشته باشد؛و اگر خدا باشد باید اگر راست می گوید؛مرده را زنده کند!از آنجا که ادعای غیرخدا؛ باطل است؛اگر محکوم نیست و خود را محق می داند؛ برای ادعایش دلیل بیاورد؛و اگر راست می گوید روح یک جسد را بعد از مرگ بازگرداند.
برادر کریم؛ من از ناصحان هستم؛ سخن گفتن با ظن درباره خداوند را کنار بگذار،به حرف های خود در مورد خدا و نشانه های عمومی و خصوصی نگاهی کن؛ پروردگار من منزه است از اینکه نشانه هایی که دلالت بر خدایی خداوند و نبودن معبودی غیر او دارند؛ به مسیح کذاب اختصاص دهد! به خداوندی که خدایی جز او نیست؛حتی یک برهان قوی از آیات محکم کتاب خداوند برای مان نیاوردی،همانا که به دلایل و حجت های واهی تمسک جسته ای که مانند تارهای عنکبوتند و سست ترین خانه ها خانه عنکبوت است؛ ما هم چنان شما را نصیحت کرده و می گوییم:خدا را شاکر باش که مقدر شده در دوران مهدی منتظر زندگی کنی و از دعوت او در دوران"گفتگو قبل از ظهور"باخیر شوی و اگر سرباز زنی تا از آنچه که مخالف آیات محکم کتاب خداوند است پیروی نمایی؛ به خداوند بزرگ و پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه بین انهاست و به پروردگار عرش عظیم که استخوان های پوسیده و پراکنده را زنده می کند قسم که هر کس به آن چه که مخالف ایات محکم قرآن عظیم پای بند باشد؛ به حبل شیطان رجیم آویخته و خانه ای مانند خانه عنکبوت را برگزیده و سست ترین خانه؛خانه عنکبوت است.ایا فکر می کنی اگر به تاری از تارهای خانه عنکبوت بیاویزی؛این مانع از سقوطت خواهد شد؟ هر کس از حق منحرف شد، سقوط کرد و هرکس سقوط کرد در آتش فرو افتاد که جایگاه بسیار بدی است.
برادر کریم؛ درباره این موضوع ،تصمیم نهایی خود را بگیر؛آیا برایت روشن شد که فرستادن آیات الهی که دلالت بر وحدانیت خداوند دارند؛تنها برای یاری رساندن به انبیاء و رسولانی است که مردم را به سوی کلمه توحیدی " لا إله إلا الله وحده لا شريك له"دعوت می کنند و برای همین نیز خداوند با آیات و نشانه هایی که دال بر الوهیت اوست آنها را یاری می نماید که خداوند منزه و بسی والا و برتر است.سبحان الله ؛چگونه حق و باطل را یکسان قرار می دهید برای مثال این که می گویی خداوند با نشانه های الوهیت خود را هم برای مسیح عیسی بن مریم می فرستد و هم برای مسیح کذاب، سبحان الله که تفاوت این دو مانند فرق بین تاریکی و نور است . جدال ما بر سر "به اذن خداوند" نیست؛ من می دانم منظور شما این است که دجال به اذن خداوند مرده را زنده می کند و به اذن خداوند باران را فرومی فرستد و به اذن خداوند زمین را می رویاند؛اما اختلاف ما بر سراین است که دادن این نسبت به خداوند دروغ است؛ این دروغ است که خداوند با آیاتی که دلالت بر یکتا بودن و الوهیت او دارد؛ دعوت باطل را تصدیق و تأیید می کند؛ به خداوند قسم که این بزرگ ترین دورغی است که در تاریخ کتاب به خداوند نسبت داده شده است.
برای همین است که می بینید مهدی منتظر، هم چنان اصرار دارد در باره این موضوع بحث و گفتگو ادامه یابد تا ازآیات محکم قرآن عظیم برای مردم، برهان قوی علمی برایمان بیاوری و شرط هم این است که دلیل قوی علمی باید از جانب خداوند رحمن و برای عالمان و جاهلان مسلمان روشن باشد.پس از ایات محکم قرآن عظیم برایمان دلیل بیاور و اگر نتوانی؛ راهی نداری جز این که اعتراف کنی در این مورد، حق با امام ناصر محمد یمانی است.بعد از آن به سراغ گفتگو درمورد دیدن آشکار روی خداوند می رویم و به همین ترتیب مورد به مورد پیش می رویم و ترازو و میزان؛ برهان علمی قوی از ایات محکم و بینه خداوند رحمن خواهد بود نه سخنانی که از روی نظر شخصی است و این فرمان دین است و لغزش یک عالِم می تواند باعث لغزش تمام عالَم شود و بار گناه همه کسانی را که تا روز قیامت از او پیروی کرده اند را همراه بار گناه خود بر دوش خواهد داشت؛ گمراه کردن مردم با دانشی که روشن نیست از جانب خداوند باشد؛ خسران و ضرر بسیار بزرگی است و خداوند تعالی می فرماید:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَ‌بُّكُمْ ۙ قَالُوا أَسَاطِيرُ‌ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٤﴾ لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَ‌هُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ‌ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ‌ عِلْمٍ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُ‌ونَ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].

و می دانم علمای امت نمی گویند که قرآن افسانه های پیشینیان است؛بلکه یا مانند اهل تسنن كه مي گويند تأویل آن را جز خداوند نمی داند و یا مانند شیعیان می گویند که قرآن وجوه مختلف دارد و تأویل آن را جز راسخون در علم از اهل بیت کسی نمی داند. مهدی منتظر در جوابشان می گوید: ولی من که با متشابه قرآن که تأویل آن را جز خداوند و راسخون در علم نمی دانند؛با شما گفتگو نمی کنم؛بلکه با آیات محکم کتاب که آیات بنیادی کتابند-ام الکتاب- و برای عالم و جاهلتان روشن هستند برایتان حجت می آورم تا به حق دربرابر عالم وجاهلتان حجت آورده باشم ویا به حق آمده از پروردگارشان پیروی می کنند و یا گرفتار عذاب خداوند می شوند و جز او برای خود ولی و نصیری نمی یابند.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة 5123 من موضوع ردود الإمام على الشيخ أحمد الهواري..

- 8 -
الإمام ناصر محمد اليماني
29 - 05 - 1431 هـ
13 - 05 - 2010 مـ
12: 12 صباحاً

[ لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان ]
https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=2288
ـــــــــــــــــ



إنّ الله لا يؤيِّد بآيات وحدانيّته للذين يدَّعون الألوهية من دونه ..

بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جدّي محمد رسول الله وخاتم النّبيين وآله الطيبين الطاهرين والتابعين للحقّ إلى يوم الدين، وسلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين..
سلامُ الله عليكم أخي الكريم أبا بلال؛ الدكتور أحمد هواري خطيب وإمام جامع البر والإحسان في العاصمة الأردنية عمان، ونِعمَ الرجُل يا أبا بلال لو يهديك الله إلى الصراط المستقيم فتتّبع الحقِّ من ربك، وثنائي عليك هو لأنّك تُعتبر أول عالمٍ في عصر دعوة المهديّ المنتظَر تجرَّأ لحوار المهديّ المنتظَر ليس باسم مُستعارٍ بل أخبرنا عن اسمه وكُنيته ودولته ومدينته واسم الجامع الذي هو خطيب على منبره، ولذلك فإنّ الإمام المهديّ يشكر فضيلة الشيخ الدكتور أحمد هواري المُكنّى أبو بلال، ونِعم الرجل، فكم يُعجبني الذين يهتمّون بالدفاع عن الإسلام والمُسلمين وصدّ دعوة المُضلين للمُسلمين، ألا والله لو كان علماء الأمّة يفعلون مثلك لما استطاع المُضلون في كُلّ عصرٍ أن يُضلّوا أحداً من المُسلمين ولكنّهم للأسف يتهرّبون من حوار المُضلّين، وإذا سألت العُلماء لماذا لا تحاوروا مرزي أو اللحيدي أو غيرهم؟ فسوف يردّ عليك العُلماء ويقولون: "إننا لا نُريد أن نشهرهم ولذلك لن نحاورهم"!
ولكن الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يقول لكم: يا علماء الأمّة لقد ارتكبتم خطأً كبيراً بتهرّبكم من حوار المُضلّين بحجّة عدم إشهارهم وإنّكم لخاطئون؛ بل الحقِّ هو أن تشهروهم للمُسلمين على أنّهم على ضلالٍ مبينٍ وتُلجموهم بسلطان العلم للعالم والجاهل حتى إذا ألجمتموهم فلن يتّبعهم أحدٌ من المُسلمين، ثم يتراجع الذين اتّبعوهم بادئ الأمر ويعلمون أنّ ذلك الرجل على ضلالٍ مبينٍ كون علماء الأمّة قد ألجموه بسلطان العلم من محكم كتاب الله، فلم يستطِع أن يردّ حجتهم في حوارٍ؛ بل دحضوا حجّته الباطلة بسلطان العلم المحكم من كتاب الله حتى تبيّن لأنصاره أنّه على ضلالٍ مُبينٍ وتراجعوا عن اتّباعه، أليس هذا هو المنطق يا عُلماء الأمّة؟ ولكن للأسف بسبب تهرّبكم عن حوار المُضلّين بحجّة عدم إشهارهم فقد تركتموهم يضلّون المُسلمين، فاتّبعهم من اتّبعهم، وأمروا أتباعهم بقتل المُسلمين وأقنعوهم بذلك حتى سفكوا دماء المُسلمين، وهذه هي النتيجة يا معشر عُلماء المُسلمين، فبئس الحجّة حجتكم بقولكم أنّنا لا نحاورهم حتى لا نشهرهم، ولذلك تركتموهم يُضلّون المُسلمين ولذلك ظهرت فِرقٌ في المُسلمين مارقة على الدين وسفكوا دماء المُسلمين برغم أنّ الله لم يحلّ لهم أن يسفكوا دماء الكافرين الذين لم يحاربونهم في دينهم فكيف يحلّ الله لهم أن يقتلوا مُسلماً؟

ولذلك، فإنّ الإمام المهدي يشكر فضيلة الشيخ الكريم أحمد هواري (أبو بلال)، ونعم الرجل الذي شمّر لحوار المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني دفاعاً عن حياض الدين حتى لا يضلّ المُسلمين الإمامُ ناصر محمد اليماني إن كان على ضلالٍ مُبينٍ، فأهلاً وسهلاً ومرحباً بأبي بلال وأكرر الترحيب به كثيراً، و أستوصي الأنصار فيه خيراً أن يحترموه بكل ما تعنيه الكلمة فهو ضيفٌ لدينا في طاولة الحوار العالميّة مُعززٌ ومُكرمٌ كونه جاء إلى حوار ناصر محمد اليماني لكي يدافع عن الإسلام والمُسلمين فيذود عن حياض الدين ولم يُحاور المهديّ المنتظَر بالاسم المستعار كما يفعل كثيرٌ من عُلماء الأمّة؛ بل باسمه الحقِّ وإنّهُ لمن الصادقين في اسمه وعنوانه، ولذلك فإنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني يحترم هذا الرجل ويفرض على الأنصار السابقين الأخيار أن يحترموه احتراماً مفروضاً عليهم من إمامهم الحقِّ من ربِّهم.

ويا فضيلة الشيخ أبا بلال، لم ينقصك إلا أن تستخدم عقلك الذي أنعم به الله عليك فلا تأخذك العزّة بالإثم حبيبي في الله إن تبيَّن لك أنّ ناصر محمد اليماني ليس من المهديّين الذين اعترتهم مسوس الشياطين في كُلّ عصرٍ فيدّعون شخصيّة المهديّ المنتظَر فيُضلّون البشر ولم يتَّبعوا الذِِّكر، ولكنِّي أشهدُ الله الواحدُ القهار وكافة الأنصار السابقين الأخيار في عصر الحوار من قبل الظهور وكفى بالله شهيداً أنّي المهديّ المنتظَر خليفة الله الأكبر في مُحكم الذِّكر نذيراً للبشر أنّهم دخلوا في عصر أشراط الساعة الكُبر ومنها بعث المهديّ المنتظَر وأن تدرك الشمس القمر واقتراب الكوكب العاشر كوكب النار سقر اللواحة للبشر من عصر إلى آخر.

ويا معشر البشر، فرّوا إلى الله الواحدُ القهار من قبل أن يسبق الليل النهار بسبب مرور ما يسمونه بالكوكب العاشر وتوبوا إليه وأنيبوا واتبعوا الذِّكر المحفوظ من التحريف حجّة الله على البشر من بعد التبليغ ولم يحفظه الله من التحريف عبثاً سُبحانه؛ بل جعله حبله الممدود من السماء إلى الأرض من اعتصم به هُدي إلى صراط مُستقيم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَلا تَفَرَّقُوا} صدق الله العظيم [آل عمران:103].

وذلك لأنّهُ حبل الله الممدود من السماء إلى الأرض. تصديقاً لقول الله تعالى:
{يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا ﴿١٧٤﴾ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّـهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَ‌حْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَ‌اطًا مُّسْتَقِيمًا ﴿١٧٥﴾} صدق الله العظيم [النساء].

وصدق بذلك حديث سُنّة البيان عن محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، قال:
[كتاب الله سبب طرفه بيد الله وطرفه بأيديكم فتمسكوا به لن تزلوا ولا تضلوا، والأصغر سُنتي وإنّهما لا يفترقان] صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.

ومعنى قوله والأصغر سنتي بمعنى أنّ القرآن هو الأكبر والمُهيمن على سُنّة البيان غير المحفوظة من التحريف، ومعنى قوله لا يفترقان أي لا يختلفان في شيءٍ بل كتاب الله وسنة رسوله الحقِّ نورٌ على نور، ولا ينبغي لأحاديث سُنة البيان أن تُخالف لمُحكم القرآن، فما خالف منها لمحكم القُرآن فإنّه حديث مُفترًى من الشيطان على لسان أوليائه الذين يظهرون الإيمان ويبطنون الكُفر ليصدّوا المُسلمين عن العقائد الحقِّ في مُحكم ما أنزل الله في مُحكم كتابه القرآن العظيم، ولم يُفتِكم محمدٌ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- أنَّ الله وعدكم بحفظ آحاديث سُنة البيان. وقال محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم:
[إِنَّ جِبْرِيلَ عَلَيْهِ السَّلامُ أَتَانِي ، فَقَالَ: إِنَّهُا سَتَكُونُ فِي أُمَّتِي فِتْنَةٌ ! فَقُلْتُ: فَمَا الْمَخْرَجُ مِنْهَا يَا جِبْرِيلُ ؟ فَقَالَ: كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، فِيهِ نَبَأُ مَا قَبْلَكُمْ، وَخَبَرُ مَا بَعْدَكُمْ، وَحُكْمُ مَا بَيْنَكُمْ، مَنْ وَلِيَ هَذَا الأَمْرَ مِنْ جَبَّارٍ فَيَقْضِي بِغَيْرِهِ يَقْصِمُهُ اللَّهُ، وَمَنْ يَبْتَغِي الْهُدَى فِي غَيْرِهِ يُضِلُّهُ اللَّهُ] صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.

وعن محمد رسول الله في إسناد آخر:
[وأخرج ابن أبي شيبة والدارمي والترمذي ومحمد بن نصر وابن الأنباري في المصاحف عن الحارث الأعور قال: دخلت المسجد فإذا الناس قد وقعوا في الأحاديث فأتيت علياً فأخبرته فقال: أو قد فعلوها ؟ سمعت رسول الله يقول: " إنها ستكون فتنة قلت: فما المخرج منها يا رسول الله ؟ قال: كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر من بعدكم وحكم ما بينكم هو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم هو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تشبع منه العلماء ولا تلتبس منه الألسن ولا يخلق من الرد ولا تنقضي عجائبه هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا: إنا سمعنا قرآناً عجباً يهدي إلى الرشد من قال به صدق ومن حكم به عدل ومن عمل به أجر ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم"] صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.

أفلا ترون أنَّ القُرآنَ وسُنّة البيان نورٌ على نورٍ ولا ينبغي لهما أن يفترقا فيختلفا؟ وما ينطق عن الهوى محمدٌ رسول الله -صلّى الله عليه وآله وسلّم- بل سُنّة البيان هي كذلك من عند الرحمن، وما ينبغي للرحمن أن يُناقض نفسه بنفسه، سُبحانه وتعالى علواً كبيراً! ولذلك أمركم الله العليّ العظيم في مُحكم القرآن العظيم أن تتدبّروا مُحكم القرآن لتعرضوا عليه أحاديث سُنة البيان نظراً لأنّه لم يعدكم بحفظها من التحريف، وحكم الله بينكم بالحقِّ أنّ ما خالف منها لمحكم القرآن فإنّ ذلك الحديث النبويّ ليس من آحاديث النّبيّ بل من الأحاديث التي لم يقُلها النّبيّ بل هي من عند غير الله وقالها الشيطان الرجيم ليصدّكم عن الصراط المُستقيم. وقال الله تعالى:
{مَّن يُطِعِ الرَّ‌سُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ ۖ وَمَن تَوَلَّىٰ فَمَا أَرْ‌سَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا ﴿٨٠﴾ وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَ‌زُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ‌ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِ‌ضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُ‌ونَ الْقُرْ‌آنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ‌ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرً‌ا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ‌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَ‌دُّوهُ إِلَى الرَّ‌سُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ‌ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَ‌حْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

ويا فضيلة الشيخ المُحترم، هداك إلى الله إلى الصراط المُستقيم فسوف نقتبس من بيانك ما يلي
اقتباس المشاركة :
وما يجري على يديه من خوارق كلها فتنة له وللعباد من إحياء وموت وإنزال للمطر فكل هذه الأمور تخرج من عموميات الآيات لأنها وقعت باذن الله.
وقولك: "{وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم، فانظروا للناموس إرسال الآيات {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم. أي تخويفاً للناس من ربِّهم أن يتبعوا الحق"
أقول وكذلك الدجال آية من آيات الله يخوّف الله به أولياءه بل فتنته أشد من الناقة وغيرها.
انتهى الاقتباس
انتهى الاقتباس

ومن ثمّ يردّ عليك المهديّ المنتظَر وأقول: يا حبيبي في الله غفر الله لي ولك ولجميع المُسلمين، فلِمَ تُغيّر كلام الله عن مواضعه المقصودة؟ فكيف تُفتي فتقول:
اقتباس المشاركة :
أقول وكذلك الدجال آية من آيات الله يخوّف الله به أولياءه بل فتنته أشد من الناقة وغيرها
انتهى الاقتباس
انتهى

ويا سبحان ربي، فهل سوف يخوّف أولياءه فينذرهم بآياته ليتبعوا الباطل؟ سُبحان ربي وتعالى علواً كبيراً! ويا رجل إن الإمام المهديّ لا يجرؤ مثلك أن يقول على الله ما لم يعلم علم اليقين. ويا أخي الكريم، إنَّ هذه الآية من الآيات المُحكمات البيّنات من آيات أمّ الكتاب فتوى من الرحمن إلى الإنس والجان أنّه لم يمتنع من إرسال الآيات إلا أنّه كذّب بها الأولون. وقال الله تعالى:
{وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم [الإسراء:59].

وعلّمكم الله بالناموس الحقِّ لسبب إرسال الآيات، فتجدون الناموس المُحكم في قوله تعالى:
{وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم، فما هو المقصود بالضبط يا أولي الألباب بقوله تعالى: {وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم؟ ويقصد بالتخويف: أي ليخافوا الله فيتّبعوا الحقِّ من ربِّهم لأنّهم إن كذبوا من بعد حدوث الآية حتماً سينالهم عذاب الله من بعد التكذيب بآياته. وقال الله تعالى: {فَقَالَ لَهُمْ رَ‌سُولُ اللَّـهِ نَاقَةَ اللَّـهِ وَسُقْيَاهَا ﴿١٣﴾ فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُ‌وهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ ربّهم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿١٤﴾ وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿١٥﴾} صدق الله العظيم [الشمس].

وكأنّي أرى فضيلة الشيخ يريد أن يستدِلّ بقول الله تعالى:
{إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ} صدق الله العظيم [القمر: 27].

وكأنّك تريد أن تستدِل بها فتقول إنّما إرسال الآيات فتنة، ومن ثمّ يردّ عليك الإمام المهديّ بالبيان الحقِّ لقول الله تعالى:
{إِنَّا مُرْسِلُوا النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ} صدق الله العظيم، وذلك لأنّ الله سوف يحذّرهم على لسان رسوله أن لا يَمسّوها بسوءٍ فيمسهم عذاب عظيم، ولذلك قال الله تعالى: {فِتْنَةً لَهُمْ}، وذلك لأنّهم سوف يُعاندون فيمسوها بالسوء فيخالفون أمر ربّهم، وقال الله تعالى: {وَإِلَىٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۗ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّـهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَـٰهٍ غَيْرُ‌هُ ۖ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ ۖ هَـٰذِهِ نَاقَةُ اللَّـهِ لَكُمْ آيَةً ۖ فَذَرُ‌وهَا تَأْكُلْ فِي أَرْ‌ضِ اللَّـهِ ۖ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٧٣﴾وَاذْكُرُ‌وا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْ‌ضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورً‌ا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا ۖ فَاذْكُرُ‌وا آلَاءَ اللَّـهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْ‌ضِ مُفْسِدِينَ ﴿٧٤﴾ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْ‌سَلٌ من ربِّه ۚ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْ‌سِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿٧٥﴾ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُ‌وا إِنَّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ كَافِرُ‌ونَ ﴿٧٦﴾ فَعَقَرُ‌وا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ‌ ربّهم وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٧٧﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّ‌جْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِ‌هِمْ جَاثِمِينَ ﴿٧٨﴾ فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِ‌سَالَةَ رَ‌بِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ ﴿٧٩﴾} صدق الله العظيم [الأعراف].

ويا حبيبي في الله فتلك هي الفتنة المقصودة، وتبيّن لكم إنّما إرسال آيات الله تصديقاً لدعوة الحقِّ من ربِّهم ليخافوا الله فيستجيبوا لدعوة الحقِّ من ربِّهم، وإنّما جعل الله الآيات للتصديق لدعوة الحقِّ أن يعبدوا الله وحده لا شريك له، ولذلك قال نبيّ الله صالح:
{قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً} صدق الله العظيم، ولكنّكم غيَّرتُم الناموس في قانون آيات الله المُرسلة من عنده: {وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالآيَاتِ إِلاَّ أَن كَذَّبَ بِهَا الأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُواْ بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالآيَاتِ إِلاَّ تَخْوِيفًا} صدق الله العظيم [الإسراء:59].

يا حبيبي في الله فاتّّقِ الله، وأعلمُ أنك تريد أن تُخرجَني من هذه النقطة بسبب انعدام السُلطان على ناصر محمد اليماني في هذه النقطة، ولذلك تريد أن تخرجه من هذا الموضوع بوضع أسئلةٍ أخرى، ولكنّي أعتذر إليك أخي الكريم عن الخروج منها حتى تعترف أنّ الحقِّ في هذه النقطة هو مع الإمام ناصر محمد اليماني كون سُلطان علمه في هذه النقطة هو الأقوى، وما قصدي إحراجك، فهل إحراجك أهون عليك من أن لو يُلقي بك الله في نار جهنم بسبب إعراضك عن الحقِّ بعد أن أقمنا عليك الحجّة بالحقّ؟ بل أراك تقول: وهل بعد بيانك بيان؟ وتفتي أنَّك فصّلت ردك تفصيلاً على بيان ناصر محمد اليماني، ومن ثم أقول لك يا فضيلة الشيخ أبو بلال إنّ تفصيلك من عندك برأيك وقولك بالظنِّ الذي لا يُغني من الحقِّ شيئاً، وتفصيل ناصر محمد اليماني من عند الرحمن مُباشرةً يأتيك به من مُحكم القُرآن في قلب وذات الموضوع وليس بالقياس كما تُحاجّ من يطول عُمر الشيطان إلى ميقات البعث الأول وتعتبر هذه مُعجزة جاء بها الشيطان، ويا رجل إنَّ ملائكة الرحمن جميعاً كذلك لا يموتون إلا حين يعلن الله النهاية لكُل شيء. تصديقاً لقول الله تعالى:
{كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلا وَجْهَهُ} صدق الله العظيم [القصص: 88].

فهل بعد الحقِّ إلا الضلال؟ بارك الله فيك فاتّقِ الله حبيبي في الله فنحن لسنا بمباراة كرة قدمٍ تغلبني أو أغلبك! بل هذا أمر ونبأ عظيم، فأنت تُحاجّ المهديّ المنتظَر الذي ابتعثه الله ليخرج الناس بالقُرآن العظيم من الظُلمات إلى النور ليُعيدكم إلى منهاج النّبوة الأولى كما فعل محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم. تصديقاً لقول الله تعالى:
{الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ ربّهم إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ} صدق الله العظيم [إبراهيم:1].

وكذلك الإمام المهديّ لم يبعثه الله ليحاجّ البشر بكتاب بحار الأنوار لدى الشيعة ولا بكتاب البُخاري ومُسلم كما لدى السُّنة بل بكتاب الله القرآن العظيم الذي اتخذه مهجوراً الشيعةُ والسُّنةُ ولم يقيموا له أي وزنٍ أو احترامٍ أو تقديسٍ، ولربّما يودّ حبيبي في الله أبو بلال أن يقول: "مهلاً مهلاً يا ناصر محمد اليماني لا تفتري علينا بغير الحقِّ بل نحن علماء الأمّة نحترم كتاب الله ونقدسه ونقيم له ُ وزناً عظيماً" ومن ثمّ يردّ عليك الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: إذاً لماذا تكبَّرتم على كتاب الله ولم تعرضوا الأحاديث النّبويّة كما يعرضها عليه ناصر محمد اليماني، فما خالف منها لمحكم كتاب الله فتنبذوه وراء ظهوركم إن كنتم صادقين؟

ويا أخي الكريم، فبما أنّك أول عالِم من عُلماء أمّة الإسلام تجرّأ أن يحاور المهديّ المنتظَر باسمه الحقِّ وليس بالاسم المُستعار، أرجو من الله أن يجعل بعث الإمام المهديّ بشرى لك من الله وليس حسرةً عليك، ألا وإنّ الذين أظهرهم الله على شأن الإمام المهديّ في عصر الحوار من قبل الظهور ولم يتّبعوه حسرة عليهم وندماً عظيماً، ورجوت من ربّي بحقّ لا إله إلا هو وبحقّ رحمته التي كتب على نفسه وبحقّ عظيم نعيم رضوان نفسه أن لا يجعل بعث الإمام المهديّ حسرةً على مُسلمٍ وأن يهدي أبا بلال وجميع عُلماء الدين والمُسلمين إلى اتّباع الحقِّ من ربِّهم.

ويا قوم، والله الذي لا إله غيره أنّي لم أفترِ عليكم وأنّي الإمام المهديّ خليفة الله المُصطفى وما كان لكم الخيرة في اصطفاء خليفة الله من دونه سُبحانه لا يُشرك في حُكمه أحداً. تصديقاً لقول الله تعالى:
{وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ} صدق الله العظيم [القصص: 68].

ويا حبيبي في الله لقد تمّ تبليغك بأمرنا أنّه يوجد شخص يدعى ناصر محمد اليماني في الشبكة العالميّة بالإنترنت يقول أنّه المهديّ المنتظَر ويدعو كافة علماء الأمّة للحوار، وبمجرد ما أخبروك أنَّ اسمه ناصر محمد اليماني فقلت: "هيهات هيهات؛ بل اسم المهديّ المنتظَر هو محمد بن عبد الله، ولذلك فإن هذا الشخص كذابٌ أشرٌ وليس المهديّ المنتظَر". ومن ثم شمّر أبو بلال خطيب المنبر لحوار من يزعم أنّه المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني وجاء إلى طاولة الحوار وما كان يتوقع أنّه سوف يلبث في حوار ناصر محمد اليماني إلا سويعات معدودة فيلجم ناصر محمد اليماني بسلطان العلم حتى يتبيّن لأنصاره أنّه كذّاب أشِر وليس المهديّ المنتظَر، ولكنّ أبو بلال وجد من علم ناصر محمد اليماني ما لم يكن يحتسب، وبدأ في النقطة الأولى ولا يزال فيها ويتمنّى الخروج منها إلى نقطةٍ أخرى نظراً لأنّ ناصر محمد اليماني أقام عليه فيها الحجّة بالحقّ، فازداد أنصاره إيماناً وتثبيتاً وعلموا علم اليقين أنّ ناصر محمد اليماني هو حقاً المهديّ المنتظَر إلا أن يأتي أبو بلال فقط بسُلطان واحد مُحكم من آيات الكتاب البيّنات المحكمات أنّ الله يرسل بآياته تصديقاً لدعوة الحقِّ والباطل.

ولربّما يودّ أن يقاطعني أبو بلال فيقول: "مهلاً مهلاً فلم نقل أنَّ آياتِ الله يرسلها مع الباطل تصديقاً بل فتنة لهم ليفتنهم بها عن الحقّ". ومن ثمّ يردّ عليه الإمام ناصر محمد اليماني وأقول: يا أيها الشيخ الفاضل، فهل تعلم ما هو المقصود بآيات الله؟ ألا وإنّها البرهان على أن الله لا إله إلا هو وحده لا شريك له، فكيف يؤيّد بآياته؛ برهان ألوهيته لعدوه الباطل؟ فهل يقبل هذا العقل والمنطق؟ وبما أنّه لا يقبله العقل والمنطق ولذلك لا ولن تجد له ولو بُرهاناً واحداً في مُحكم كتاب الله، فإن جئت ولو ببرهانٍ واحدٍ من آيات الكتاب المُحكمات أنّ الله يؤيِّد بآيات وحدانيّته للذين يدَّعون الألوهية من دونه فإن فعلت ولن تفعل فقد أصبح المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني كذاباً أشراً، فاشهدوا يا معشر الأنصار السابقين الأخيار ويا كافة الزوار لطاولة الحوار من مختلف أقطار البشر.

ويا فضيلة الشيخ خطيب المنبر، إنّنا نُكرر الترحيب بجنابكم الكريم في طاولة الحوار العالميّة للمهديّ المنتظَر للحوار الحُرّ في الدين لهُدى المُسلمين والناس أجمعين إلى الصراط المستقيم، ألا وإنّ حجّة المهديّ المنتظَر هي كمثل حجّة جدّه الذي جعل الله حُجته هو سلطان العلم الحقِّ من ربّ العالمين، ولذلك قال الله تعالى:
{فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ} صدق الله العظيم [آل عمران:61].

ويا أخي الكريم، هات ما لديك وقل ما عندك من العلم فإنّ الحقوق لدينا محفوظةٌ بالنسبة للذين لم ينضمّوا إلى رَكب الأنصار، وأما أنصاري فيحقّ لي أن أدخل بياناتهم لئن رأيت أن أغير في بيان أحدهم شيئاً مُخالفاً لأمرنا حتى لا يكون حجّة علينا للآخرين فيظنون أنّه من علم ناصر محمد اليماني، فأهلاً وسهلاً ومرحباً بك في موقعنا المُبارك، وسوف يستمر الحوار في هذه النقطة نظراً لأهميتها الكُبرى، فهي من أهم عقائد الدين ومن أساسيّات الإيمان بكلمة التوحيد (لا إله إلا الله وحده لا شريك له)، وبما أنّ الذي يدَّعي الربوبية للكون والخلق من دونه فلكل دعوى برهان، فإن كان هو الله فليُحيي الموتى إن كان من الصادقين! نظراً لأنّه يدَّعي الباطل من دون الله، وإذا لم يكن غير مدين بدعوة الباطل ويرى أنه الحقِّ فلكل دعوى برهان، فليرجع روح ميتٍ واحدٍ من بعد موته إن كان من الصادقين.

ويا أخي الكريم، ذرِ القول على الله بالظنِّ إنّي لك لمن الناصحين، فانظر لقولك على الله في آياته بالعموميّات والخصوصيّات! سبحان ربّي أن يخصّ المسيح الكذَّاب بآياته الدالة على أنّه الله لا إله غيره ولا معبودَ سواه! فوالله الذي لا إله غيره لم تأتِنا ولو بسلطانٍ واحدٍ من محكم كتاب الله وإنما تتمسّك بحُجج واهيةٍ كخيوط العنكبوت وإنّ أوهن البيوت لبيت العنكبوت، فلا نزال ننصحك ونقول: كُن من الشاكرين أن قدّر الله وجودك في أمّة المهديّ المنتظَر وقدر لك العثور على دعوته في عصر الحوار من قبل الظهور، وإن أبيتَ إلا أن تتّبع ما يخالف لمُحكم كتاب الله فأقسمُ بالله العظيم ربّ السماوات والأرض وما بينهما وربّ العرش العظيم من يحيي العظام وهي رميم أنَّ من اعتصم بما يُخالف لمحكم القرآن العظيم أنّه اعتصم بحبل الشيطان الرجيم كمثل العنكبوت اتخذت بيتاً وإن أوهن البيوت لبيت العنكبوت، فهل تراك لو تمسّكت بخيط من خيوط بيت العنكبوت فهل يعصمك من الوقوع؟ ومن زاغ عن الحقِّ وقع ومن وقع وقع في النار وبئس القرار.

ويا أخي الكريم، اتّخذ القرار النهائي في هذه النقطة، فهل تبيّن لك أنّ إرسال آيات الله التي تدل على وحدانيّة الله لا يؤيِّد الله بها إلا للأنبياء والرُسل الذين يدعون الناس إلى كلمة التوحيد لا إله إلا الله وحده لا شريك له ولذلك يؤيّدهم الله بآياته الدالة على ألوهيَّتِه سُبحانه وتعالى علواً كبيراً، ويا سُبحان ربّي! كيف تجعلون الحقِّ والباطل سوياً كقولك أنَّ الله يأتي بآيات ألوهيته للمسيح عيسى ابن مريم وكذلك للمسيح الكذاب؟ ويا سُبحان ربي! شتّان ما بين الاثنين كالفرق بين الظُلمات والنور، وليس الجدل في نقطة (بإذن الله) فأنا أعلم أنّكم تقصدون أنّ الدجال يحُيي الميَّت بإذن الله وينزل المطر بإذن الله وينبت الشجر بإذن الله، ولكن موضوع الخلاف هو في أنّ هذا افتراء على الله عظيم أنّه يؤيِّد بآياته الدالة على انفراده بالألوهية فيصدق بها دعوة الباطل من دونه، بل والله إنّه من أعظم الافتراء على الله في تاريخ الكتاب على الإطلاق، ولذلك تجد المهديّ المنتظَر لا يزال مُصرّاً على استمرار الحوار في هذه النقطة حتى تأتينا بسلطان بيِّنٍ للناس من محكم القرآن العظيم شرط أن يكون سُلطان العلم من الرحمن بيّناً لكلّ مُسلمٍ للجاهل والعالم، فتأتينا به من محكم القُرآن العظيم فإذا لم تستطع فليس لك إلا أن تعترف بالحقِّ في هذه النقطة أن الحقِّ في هذه النقطة هو مع الإمام ناصر محمد اليماني، ومن ثم ننتقل للحوار في رؤية الله جهرةً، وهكذا نقطة نقطة وكفة الميزان هو سُلطان العلم المحكم والبيّن من الرحمن وليس كلام في كلام بالرأي، فهذا أمر الدين وزلة عالِم واحد تكون سبباً لزلة عالَم بأسره، فيحمل أوزارهم فوق وزره جميع من اتّبعه إلى يوم الدين، فذلك هو الخُسران المبين لو ضلَّ الناس بغير علم بين من الله. وقال الله تعالى:
{وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَ‌بُّكُمْ ۙ قَالُوا أَسَاطِيرُ‌ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٤﴾ لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَ‌هُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ‌ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ‌ عِلْمٍ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُ‌ونَ ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [النحل].

وأعلم أنّ علماء الأمّة لا يقولون إنَّ القرآن أساطيرُ الأولين، بل يقولون لا يعلم تأويلَه إلا الله كما يقول أهل السُّنة أو كما يقول الشيعة إنَّ القرآنَ لهُ أوجهٌ مُتعددةٌ ولا يعلم تأويلَه إلا الراسخون في العلم من آل البيت، ومن ثمّ يردّ عليهم المهديّ المنتظَر وأقول: ولكنّي لا اُحاجّكم بالمُتشابه الذي لا يعلم تأويله إلا الله والراسخون في العلم؛ بل أحاجّكم بآيات الكتاب المُحكمات هُنّ أمّ الكتاب بيّنات لعالمكم وجاهلكم حتى أقيم الحجّة على عالمكم وجاهلكم بالحقّ، فإمّا أن يتّبعوا الحقِّ من ربِّهم أو يعذّبهم الله ولن يجدوا لهم من دون الله وليّاً ولا نصيراً.

وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
خليفة الله؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
_______________