الإمام ناصر محمد اليماني
02 - 08 - 1431 هـ
14 - 07 - 2010 مـ
۲۳-تیر-۱۳۸۹ه.ش.
02:49 صبح
ـــــــــــــــــــ


این عقیده‌ای نادرست است و هیچ چیزی از آن حاصل نخواهد شد، چون آنها نمی‌دانند قلب‌هایشان به دست پروردگارشان است..


بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّـهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿٨﴾ وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ۙ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿٩﴾ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَـٰئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿١٠﴾ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَن يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنكُمْ ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚوَعَلَى اللَّـهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿١١﴾ وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّـهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا ۖ وَقَالَ اللَّـهُ إِنِّي مَعَكُمْ ۖ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّـهَ قَرْضًا حَسَنًا لَّأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ ﴿١٢﴾ فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ ۙ وَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُوا بِهِ ۚ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿١٣﴾ وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۚوَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّـهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ ﴿١٤﴾} صدق الله العظيم [المائدة]

حبیب مهدی منتظر، حسین بن عمر! فرموده‌ی خداوند واحد قهار را در آیات محکم ذکر به‌خاطر داشته باش، خداوند از ما می‌پذیرد که حتی شیاطین بشر را که تظاهر به ایمان می‌کنند و در باطن کافرند، مورد عفو قرار دهیم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿١٣} صدق الله العظيم [المائدة]
و من خداوند واحد قهار را به شهادت می‌گیرم از کسی که خود را «الناصر للإمام ناصر محمد» می‌نامد، گذشتم. من او را عفو کردم تا به حب و قرب بیشتر پروردگارم دست یابم، چون بزرگ‌ترین احسان در کتاب، «نفقه‌ی عفو کردن» است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ ﴿٢١٩} صدق الله العظيم [البقرة]
البته این به معنی آن نیست که من برای آنها از خدا طلب استغفار کنم. چگونه خدا آنها را ببخشد، درحالی‌که تغییری در نفسشان ایجاد نکرده‌ و به درگاه پروردگارشان بازنگشته و توبه نکرده‌اند؟ همانا که من به‌خاطر خدا، از حقِّ خودم نسبت به آنان می‌گذرم تا خداوند مرا به حب و قرب بیشتر خود برساند، باشد که خداوند آنان را عفو کرده و هدایتشان نماید؛ همانا که پروردگار قادر به هر کاری است. عزیز من حسین بن عمر صبر جمیل پیشه کن، انصار پیشگام برگزیده عزیزم؛ صبر جمیل پیشه کنید؛ صبر شما تنها به‌خاطر خداست تا به حب و قرب خداوند و نعیم رضوان نفسش نایل شوید و به «محسنان و نیکوکاران خواهیم افزود».
بازهم به شما یادآوری می‌کنم مهدی منتظر و تمام انصار ربانیِّ او که از نزدیک‌ترین بندگان مقرب هستند، به خاطر تحقق چه هدفی زندگی می‌کنند؛ هدف همه‌ی ما از زندگی در این دنیا محقق شدن نعیمی است که از ملکوت دنیا و آخرت بزرگ‌تراست: یعنی «خداوند در نفسش راضی بوده و متحسر و خشمگین نباشد». این هدف چگونه محقق خواهد شد؟ زمانی که همه بندگانِ خداوند مشمول رحمت الهی شوند، در این صورت خداوند در نفس خود راضی می‌شود و به‌خاطر بندگانش متحسر و حزین نخواهد بود. به خداوند قسم، حزن خدا به‌خاطر بندگانی که در حق خود ظلم کرده‌اند بسیارعظیم‌تراز حزن پدر برای فرزند و بسیار عظیم‌تراز حزن مادرنسبت به فرزندش است، مادری که بیش از پدر نسبت به فرزند مهربان است. و حزن خدا نسبت به بندگانش عظیم‌ترین حزن است. چون خداوند ارحم الراحمین است و با وجود اینکه به آنها هیچ ظلمی نکرده است، اما موقعیتی که در آن گرفته‌اند، برایش آسان نیست. گرچه آنها با تکذیب رسولان پروردگار و کافر شدن نسبت به آیات الهی، خودشان در حق خود ظلم کرده‌اند. سپس رسولان الهی و انصارشان برعلیه آنها دست دعا بلند کرده‌اند و خداوند دعای آنان را استجابت کرده و با هلاک کردن دشمنانشان آنان را در زمین جانشینشان می‌نماید که این تصدیق وعده‌ای است که خداوند به رسولان و اولیایش داده‌است. بعد از اینکه خداوند از بندگان ظالمش انتقام گرفت و آنها به خاطر کوتاهی‌هایی که در حق پروردگارشان کردند، پشیمان و نادم شدند، خشم پروردگار در نفسش فرو می‌نشیند. آن ظالمان می‌گویند:
{أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الزمر]
بعد از آن که بندگان -ظالم- به خاطر کوتاهی‌هایی که در حق پروردگارشان کرده‌بودند نادم می‌شوند، خشم در نفس خدا فرو می‌نشیند و خداوند ارحم الراحمین به‌خاطر بندگانی که به خود ظلم کرده‌اند، متحسر شده و می‌فرماید:
{يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٣٠﴾ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿٣١﴾ وَإِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [يس].
ای دوستداران خداوند، ای کسانی که محبوب خداوند هستید و محب او، آیا می‌توانید درحالی‌که عزیزترین محبوبتان در نفس خود به‌خاطر بندگانی که به خود ظلم کرده‌اند، متحسر و حزین است از نعمت بهشت و حورالعین برخوردار شده و از آنها لذت ببرید؟ اگر نعیمی که بسیار از نعیم بهشت بزرگ‌تر است محقق نشود، یعنی خداوند متحسر و حزین بوده و در نفسش راضی نباشد؛ جنت نعیم و حوریان آن، قصرها و جام‌ها و عسل و شیر آن چه فایده‌ای دارند؟؟
و رضوان خداوند محقق نمی‌شود مگر خداوند همه بندگانش را مشمول رحمت خود فرماید. پس ای بندگان خدا! از روح الله مأیوس نشوید؛ همگی رو به‌سوی پروردگار کرده و با توبه‌ای واقعی انابه کرده و بگویید:
«پروردگارا مرا ببخش و به من رحم کن که تو ارحم الراحمینی.»
خواهید دید که پروردگار غفور و رحیم است و اصلاً جایی برای مقایسه رحمت خداوند در نفسش با رحمت بندگان نسبت به هم وجود ندارد. خواهید دید که بین این دو فرق بسیار بزرگی هست و خداوند به‌راستی ارحم الراحمین است وکسی که از رحمت خداوند مأیوس شود؛ در حق خود ظلم بسیار بزرگی مرتکب شده است و حق پروردگارش را آن گونه که باید ادا نکرده و خداوندش را آن گونه که باید نشناخته است؛ سُبحانه وتعالى علُّواً كبيراً.
چه کسی به شما فتوا داده تا از رحمت خداوند ارحم الراحمین مأیوس شوید؟ ای جماعت شیاطین! چرا به جنگ با خدا و اولیایش ادامه می‌دهید درحالی‌که خودتان می‌دانید نهایت این کار چه خواهد بود؛ شما می‌دانید که در نهایت، حق بر باطل پیروز خواهد شد و سپس خدا شما را در آتش جهنم به شدت عذاب خواهد کرد. علت آن هم، مأیوس شدن شما از رحمت خداوند در دنیا و آخرت است؛ همان‌طور که کافران از اهل قبور مأیوسند. اینها همه به‌خاطر اصرار شما برای خاموش کردن نور خداست و می‌خواهید تمام بندگان خدا را همراه خود گمراه کنید تا همه با هم گرفتار آتش جهنم شوید. ولی خداوند امام مهدی را برانگیخته‌است تا به حق فتوا دهد شما با یأس از رحمت خدا، در حق خود ظلم می‌کنید و کسی که به شما فتوا داده تا از رحمت خدا مأیوس شوید، دروغ‌گوست. پس به درگاه خدا رو کرده و توبه کنید، خواهید دید که خداوند غفور و رحیم است.
من و خودتان را از نعیم رضوان خدا محروم نکنید. شما را به خداوند بزرگ قسم می‌دهم، چون من، امام مهدی، رضوان خداوند را به عنوان هدف نهایی خود عبادت می‌کنم و آن را وسیله‌ای برای رسیدن به بهشت و حور و قصر آن قرار نمی‌دهم. به خداوند قسم که من به اینها راضی نشده و نمی‌خواهم راضی شوم مگر خداوندی که بیش از هر چیزی نزد من محبوب است در نفس خود راضی باشد و برای بندگانی که در حق خود ظلم کرده‌اند، حزین و متحسر نباشد. پس ای جماعت شیاطین جن و انس، ای کسانی که از رحمت خدا مأیوس شده‌اید! نه به من ظلم کنید و نه به خودتان؛ به خدا قسم که حتی شیاطین هم جزو اهداف امام مهدی هستند! پیش از این
چنین فتوایی برای مسلمانان نداده بودم چون می‌ترسیدم این فتوا باعث فتنه‌ی بیشتر مسلمانان شود و بگویند: «چطور این فرد می‌تواند امام مهدی باشد، او می‌خواهد حتی شیاطین را از عذاب ابدی نجات دهد؟» . پس امام مهدی درپاسخ آنان می‌گوید: ای مردم! درباره این فرموده خداوند تعالی چه گمانی دارید:
{فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً ۖ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ ۙ وَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُوا بِهِ ۚ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿١٣}؟ صدق الله العظيم [المائدة].
همانا که این عفو، گذشتن از حق خود نسبت به آنها به‌خاطر خداست. خداوند، بنده‌اش را آزاد گذاشته که اگر بخواهد به‌خاطر پروردگارش، از حق خود بگذرد و بندگان خدا را ببخشد. اما خداوند به شما فرمان نداده‌است برای شیاطین و کافرین طلبِ استغفار کنید، چون تا زمانی که اصرار داشته باشند مرتکب اعمالی شوند که خشم خدا را در پی دارند؛ خداوند آنان را عفو نمی‌کند. حتی اگر تمام اهالی آسمان‌ها و زمین برای بنده‌ای طلب استغفار کنند، خداوند او را مورد مغفرت قرار نمی‌دهد مگر خود آن بنده توبه کرده و رو به پروردگارش کند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّـهُ لَهُمْ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ ۗ وَاللَّـهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿٨٠} صدق الله العظيم [التوبة].
ولی این بدان معنی نیست که خداوند در کتاب خود این‌گونه نگاشته باشد که ابداً آنها را عفو نمی‌کند و برای همین هم، طلب استغفار رسول را نمی‌پذیرد. به هیچ‌وجه چنین نیست. هرکس چنین فتوایی به شما داده باشد، به خود ظلم کرده‌است. بلکه علت پذیرفته نشدن استغفار برای آنان، اصرارشان به ارتکاب اعمالی است که خداوند دوست نداشته و راضی نیست انجام دهند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّـهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّـهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿١٣٥} صدق الله العظيم [آل عمران]
اما شیاطین بشر این آیه را غلط فهمیده‌ و لذا از رحمت خداوند مأیوس شده‌اند و به همین خاطر می‌خواهند همه بندگان خدا را از صراط مستقیم به گمراهی بکشانند تا همگی با هم به آتش جهنم گرفتار شوند. ای جماعت شیاطین! از خدا تقوا کنید! به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، امام مهدى داناترينِ مردم نسبت به كتاب خدا و روشن‌كننده آيات اوست. من شما را فریب نمی‌دهم تا جنگ خود را برعلیه دین خدا متوقف کنید. به خدا قسم که چنین نیست، چون می‌دانم مکر شما هر چه که باشد، خداوند در برابر شما، مرا یاری خواهد کرد و به اذن خداوند واحد قهار بر شما چیره‌ام و می‌دانم هر مکری به‌کار بگیرید، به خودتان بازمی‌گردد و خداوند مکر شما را به نفع مهدی منتظر خواهد کرد تا نور خداوند برای تمام عالمیان کامل گردد ولو شما خرسند نباشید.
لذا ای قوم، می‌دانید چرا حتی اگر سرسخت‌ترین دشمنان مهدی منتظر هم باشید، من به شما حقه نمی‌زنم؟ چون شایسته من نیست که به شما کلک زده و آیه را به‌نحوی جز آن چه که مقصود خداوند است بیان نمایم. به خدایی که تعلیم مرا برعهده گرفته قسم، هرگز چنین نمی‌کنم. من تنها مقصود حق خدا از کلامش را که در آیات کتاب آمده‌است، برای شما روشن می‌سازم و خداوند شاهد و وکیل این سخن من است. دام‌هایی که گاهی در بعضی از بیانات پهن می‌کنم برای این است که علمای امت با تصور این که می‌توانند در فلان مورد در برابر ناصر محمد یمانی حجت بیاورند؛ جرأت کنند و با عجله برای گفت‌وگو در پایگاه ثبت نام کرده و پاسخشان را یکی بعد از دیگری بنویسند. سپس با چیزی که انتظارش را نداشتند، غافل‌گیر شده و از کسی که خداوند علم کتاب را به او عطا نموده‌است، چیزهایی یاد می‌گیرید که نمی‌دانستید.
ای بندگان خدا! همه شما در محدوده‌ی هدف امام مهدی هستید که خداوند او را به عنوان رحمت کبری بر عالمیان برانگیخته‌است تا تمام مردم را در راه راست به امتی واحد تبدیل سازد. حال که امام مهدی آرزو دارد حتی شیاطین را هدایت کند، آیا جزای احسان جز احسان نیست؟ من در برابر خدا با شماعهد می‌بندم در بیان حق قرآن صادق هستم و خداوند با بیان حقِ امام مهدی، گروه کثیری از مردم را هدایت می‌کند. ولی متأسفانه خداوند با بیان حق امام مهدی عده زیادی را هم گمراه می‌کند و تنها کسانی گمراه می‌شوند که می‌دانند او به حق مهدی منتظر است و وقتی می‌بینند او از راه رسید و زمان برانگیختن مهدی منتظر فرا رسیده‌است، چهره‌شان در هم رفته و از رحمت بزرگ خدا بر بندگانش خرسند نمی‌شوند، چون گمان می‌کنند به رحمت پروردگارشان نائل نخواهند شد. چه کسی به شما فتوا داده‌است خداوند بر خود مقرر داشته که ابداً آنها را مورد رحمت خود قرار ندهد و برای همین به درگاه پروردگارتان توبه نمی‌کنید؟ شما در مورد این عقیده که منجر به هلاک بسیاری از شما شده‌آست، اشتباه می‌کنید. ولی امام مهدی با برهان علمی و حق از آیات محکم کتاب، مهر بطلان بر این عقیده زده و از شما سؤال کرده و می‌گویم: ای جماعت شیاطین جن و انس، آیا نمی‌دانید شما هم جزو بندگانی هستید که خداوند برای عبادت کردن خود آفریده است؟ تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الذاريات]
و سؤال دقیقی که مطرح می‌شود این است: تا زمانی که شما هم از بندگان خدا هستید، چرا فکر می‌کنید ندای خداوند ارحم الراحمین که در آیات محکم کتابش آمده است، شامل حال شما نمی‌شود:‌
{قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَ‌فُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّ‌حْمَةِ اللَّـهِ إِنَّ اللَّـهَ يَغْفِرُ‌ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ‌ الرَّ‌حِيمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِيبُوا إِلَىٰ رَ‌بِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثمّ لَا تُنصَرُ‌ونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّ‌بِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُ‌ونَ ﴿٥٥﴾ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَ‌تَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّ‌طتُ فِي جَنبِ اللَّـهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ السَّاخِرِ‌ينَ ﴿٥٦﴾}؟ صدق الله العظيم [الزمر].
اما برای اینکه خدا شما را مورد مغفرت خود قرار دهد، باید بدانید استغفار همراه با اصرار بر گناه بی‌ فایده‌ است. مثلاً اگر کسی مرتکب زنا شود و یا کسی به خود ظلم ‌کند، سپس بگوید: « پروردگارا مرا مورد مغفرت و رحمت خود قرار ده که تو ارحم الراحمینی» ، خدا او را به خاطر اصرار برگناه نمی‌بخشد ولو این که روزی یک میلیارد بار هم استغفار کند. خداوند واحد قهار او را به خاطر اصرار به تکرار عملی که به خاطر آن به درگاه پروردگارش استغفار می‌کند، نمی‌بخشد. چطور درحالی‌که اصرار دارد کاری را که خدا دوست ندارد و از آن ارضی نیست تکرار کند، انتظار دارد خداوند او را بیامرزد و مورد مغفرت خود قرار دهد؟ و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّـهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّـهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿١٣٥} صدق الله العظيم [آل عمران].
کسی که به پیشگاه خداوند استغفار می‌کند تا خدا گناهش را بیامرزد و نیتش این باشد که ابدا به آن گناه بازنگردد، خداوند آن گناه او را می‌بخشد؛ چون خداوند به نیت بنده‌اش درآن لحظه نظر دارد که آیا نیتش عدم اصرار برعملش است؟ خداوند او را می آمرزد ولو بداند او بار دیگر به آن عمل بازمی‌گردد، خدا او را مورد مغفرت قرار می‌دهد و به بازگشت او به آن عمل در آینده اهمیت نمی‌دهد. حتی اگر دوباره به عمل خود برگردد و باز استغفار کرده و نیتش عدم اصرار باشد، باز خداوند استغفار او را پذیرفته و اهمیت نمی‌دهد دوباره به آن عمل بازخواهد گشت. چون خداوند به نیت قلبی بنده‌اش در زمان استغفار نظر می‌کند. والأعمال بالنيات ...و برای هر امری نیت مهم است. تا زمانی که بنده با نیت عدم بازگشت به گناه، طلب استغفار می‌کند؛ خداوند او را مورد مغفرت قرار می‌دهد، ولو بداند آن بنده دوباره به آن عمل بازخواهد گشت. از کلام خداوند تعالی برایتان مثالی می‌آورم:
{هُوَ الَّذِي يُسَيِّرُ‌كُمْ فِي الْبَرِّ‌ وَالْبَحْرِ‌ حَتَّىٰ إِذَا كُنتُمْ فِي الْفُلْكِ وَجَرَ‌يْنَ بِهِم بِرِ‌يحٍ طَيِّبَةٍ وَفَرِ‌حُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِ‌يحٌ عَاصِفٌ وَجَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّـهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَـٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِ‌ينَ ﴿٢٢﴾ فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْ‌ضِ بِغَيْرِ‌ الْحَقِّ...} صدق الله العظيم [يونس].
و سؤالی که مطرح می‌شود این است که: مگر خدا نمی‌داند بعد ازآن که نجاتشان داد، دوباره به‌سوی شرک بازمی‌گردند؟ بله، خداوند سبحان می‌داند. ولی آنها در آن لحظه، با اعتقاد دینی خالصانه و از ته قلب خدا را می‌خوانند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِيطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّـهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ لَئِنْ أَنجَيْتَنَا مِنْ هَـٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِ‌ينَ ﴿٢٢﴾ فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الْأَرْ‌ضِ بِغَيْرِ‌ الْحَقِّ...} صدق الله العظيم.
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{أَلَمْ تَرَ‌ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِ‌ي فِي الْبَحْرِ‌ بِنِعْمَتِ اللَّـهِ لِيُرِ‌يَكُم مِّنْ آيَاتِهِ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ‌ شَكُورٍ‌ ﴿٣١﴾ وَإِذَا غَشِيَهُم مَّوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّـهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ‌ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ‌ كَفُورٍ‌ ﴿٣٢﴾} صدق الله العظيم [لقمان].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ‌ وَالْبَحْرِ‌ تَدْعُونَهُ تَضَرُّ‌عًا وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَـٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِ‌ينَ ﴿٦٣﴾ قُلِ اللَّـهُ يُنَجِّيكُم مِّنْهَا وَمِن كُلِّ كَرْ‌بٍ ثمّ أَنتُمْ تُشْرِ‌كُونَ ﴿٦٤﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].

پس در لحظه دعا، آنها مخلصانه به درگاه پروردگارشان رو کرده و انابه می‌کنند و می‌گویند: {لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَـٰذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِ‌ينَ} و سپس خداوند آنها را نجات می‌دهد چون نیتشان صادقانه بوده است. برای همین خداوند آنها را مورد مغفرت قرار می‌دهد با این‌که می‌داند برخی از آنها به اعمال گذشته خود بازمی‌گردند.ولی خداوند با علم غیب خود به عمل بنده نمی‌نگرد، اگر با علم غیب خود به اعمال بندگان می‌نگریست که عمل بد هیچ بنده‌ای را مورد مغفرت قرار نمی‌داد؛ بلکه خداوند به نیتی که در همان لحظات دعا و استغفار در قلب بنده است، می‌نگرد. اما کسانی که در این آیات به آنان اشاره شده‌است، در حقیقت دروغ‌گوهستند. حق‌جویان در اینجا دهشت کرده و می‌گویند: «چگونه دروغ می‌گویند؟ شما که فتوا دادی دعای آنها خالصانه و با دل و جان است؟». امام مهدی در پاسخ می‌گوید: دروغ آنها عقیدتی است و گرنه سخنشان دروغ نیست و به علت عقیده‌ی باطلشان به آنچه از آن نهی شده‌اند، بازمی‌گردند. برای این که بفهمید مقصود از «عقیده‌ی دروغ یا باطل» چیست، ازعقیده‌ی دروغ و باطل اهالی جهنم برایتان مثالی می‌آورم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ ﴿١٠٧} صدق الله العظيم [المؤمنون].
و خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿٢٨} صدق الله العظيم [الأنعام].
اولین سؤال که در برابر عقل و منطق مطرح می‌شود، این است: «آیا معقول است با وجودی که در آتش جهنم فریاد می‌کشند، به پروردگارشان دروغ بگویند و چیزی را بر زبان بیاورند که در قلبشان نیست»؟ عقل چه جوابی به این سؤال می‌دهد؟ فتوای عقل و منطق حتماً این خواهد بود که منطقی وعقلانی نیست مادامی که هنوز اصرار دارند به اعمالی که از آن نهی شده بودند بازگردند، سخن دروغ بر زبان آورده و چیزی را به پروردگارشان بگویند که در قلبشان نیست. چگونه چنین چیزی ممکن است؟ آنها در آتش جهنم هستند و فریاد می‌کشند! پس باید در آن لحظه واقعاً بخواهند به نحو دیگری عمل کنند تا دوباره وارد آتش جهنم نشوند. اما ای مردم مقصود خداوند تعالی چیست که می‌فرماید:
{وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿٢٨} صدق الله العظيم [الأنعام].؟
آیا مقصود خداوند این است که سخن آنها دروغ است یا عقیده‌‌شان؟ به حق فتوا می‌دهیم که مقصود خداوند این است که عقیده آنها دروغ است؛ چون هدایت به دست آنان نیست تا بر این اساس باور داشته باشند بدون استثنا اگر به دنیا بازگردند، به نحو دیگری عمل می‌کنند. اما این عقیده آنها دروغ است. از کجا می‌دانند - چه خواهد شد- چون هدایت، به دست خداوندی است که بین انسان و قلب او حائل می‌شود! ولی آنها به خود اطمینان دارند و تصور می‌کنند اگر خداوند آنان را از آتش خارج کرده و به دنیا بازگرداند، اعمالی غیر از آنچه که باعث شد به آتش بیفتند؛ انجام خواهند داد و گمان می‌کنند به هیچ‌وجه به اعمال گذشته خود باز نمی‌گردند. برای همین هم اگر خداوند آنان را بازگرداند، در قلبشان تصرف می‌کند تا به اعمال گذشته خود بازگردند تا بدانند تصور این که هدایت به دست خودشان است دروغ است؛ بلکه هدایت به دست خداوندی است که بین انسان و قلبش حائل می‌شود.لذا ای مردم! اعتقاد و یقین آنها به خودشان درمورد این که به اعمال گذشته بازنمی‌گردند، دروغ است. چون یقین دارند به اعمال گذشته بازنمی‌گردند، لذا در مورد خود حکم کرده و می‌گویند:
{رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:۱۰۷].
و برای همین خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿٢٨} صدق الله العظيم [الأنعام].
و مقصود این است که آنها درمورد این عقیده و یقین به خودشان دروغ می‌گویند؛ آنها هیچ استثنایی قایل نمی‌شوند تا بگویند ان‌شاءالله که به اعمال گذشته بازنمی‌گردند، بلکه درمورد خود حکم داده و می‌گویند:

{رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِمُونَ} صدق الله العظيم [المؤمنون:۱۰۷].
آنها نمی‌دانند خداوند بین انسان و قلبش حائل می‌شود و هر گونه که بخواهد در قلبشان تصرف می‌کند و علت گمراهی بسیاری از امت‌های پیشین همین عقیده دروغ بوده است.
در این مورد برایتان مثالی می‌آروم. برخی از کافران درحیات دنیوی از رسولان پروردگار درخواست می‌کنند تا برای یاری رسولان معجزه و نشانه نازل شود. آنها
به رسولان پروردگار وعده می‌دهند اگر خداوند با معجزات خود رسولانش را تأیید کند، بدون اینکه هیچ شک‌وتردیدی در نفسآنها راه یابد، او را تصدیق خواهند کرد.. اما این باور آنها دروغ و باطل است و هیچ‌چیزی از آن محقق نخواهد شد، چون نمی‌دانند قلبشان در دست پروردگارشان است، از کجا می‌دانند اگر خداوند با فرستادن نشانه‌ها رسولش را یاری کند؛ حتما هدایت خواهند شد، درحالی‌که خداوند بین انسان و قلبش حائل می‌شود! خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَقْسَمُوا بِاللَّـهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّـهِ ۖ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٠٩} صدق الله العظيم [الأنعام].
از آنجا که این عقیده‌ راستین نیست، در عالم حقایق به هیچ‌وجه محقق نخواهد شد. خداوند بنا به درخواست مردم، نشانه‌های تأیید کننده را خواهد فرستاد و سپس خداوند در قلب مردمی که این عقیده کاذب را دارند تصرف خواهد کرد و آیه‌ها باعث کفر بیشتر آنها شده و خواهند گفت این سحر آشکار است. خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَأَقْسَمُوا بِاللَّـهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِن جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَّيُؤْمِنُنَّ بِهَا ۚ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّـهِ ۖ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿١٠٩وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ ﴿١١٠} صدق الله العظيم [الأنعام].
آیا حال بیان حق فرموده خداوند تعالی را درک کردید:
{وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿٢٨} صدق الله العظيم [الأنعام]؟
یعنی عقیده آنها کاذب است نه سخنشان، چون آنها چیزی را که بر زبان می‌آورند راست است و در قلبشان نیت ندارند به عمل گذشته خود بازگردند؛ حاشالله رب العالمین... این هیچ منطقی و عقلانی نیست. چطور ممکن است در حال سوختن در آتش جهنمی باشند که سوخت آن از سنگ است و در آن فریاد می‌کشند و سپس به پروردگارشان دروغ بگویند؟ به پروردگار عالمیان قسم که چنین نیست و نیت قلبی آنها دروغ گفتن به پروردگارشان نیست. بلکه آنها واقعاً از خداوندشان می‌خواهند آنان را به دنیا بازگرداند تا اعمالی غیر از گذشته انجام دهند. همانا که باورشان کاذب است و این اعتقاد، حق نیست. آنها باید بدانند خداوند بین انسان و قلبش حائل می‌شود و لذا هدایت هم به دست خداوند است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
{وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّـهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿٢٤} صدق الله العظيم [الأنفال].
پس ای جماعت انصار بر حذر باشید که مبادا یقین کنید بعد از اینکه هدایت شدید و دانستید بیان امام ناصر محمد یمانی، بیان حق قرآن عظیم است؛ دیگر گمراه نخواهید شد. اگر چنین کردید، خداوند قلب شما را تنگ و منحرف می‌کند تا بدانید خداوند بین انسان و قلب او حائل می‌شود. ای جماعت انصار پیشگام برگزیده باید بگویید:
{رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً ۚ إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ ﴿٨رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ ﴿٩} صدق الله العظيم [آل عمران].
ای جماعت انصار پیشگام برگزیده، امام مهدی سفری در پیش دارد و به سراغ قومی خواهد رفت که به قومی دیگر تعدی کرده‌اند. اگر یکی از طرفین بازگشت، با گروهی که بغی کرده؛ خواهیم جنگید تا به حکم خدا بازگردند. گروهی بالغ بر هزار مرد جنگجو از قوم امام مهدی، او را همراهی خواهند کرد که خرجشان با خودشان است و ما تا جایی که بتوانیم برای جنگ سلاح سنگین تهیه می‌کنیم. الحمدالله که امروز دو قبضه سلاح خریداری شد که نام یکی عیار ۱۴/۵ و دیگری عیار ۲۳ است که مدت زیادی است در جنگ‌ها استفاده می‌شود و برای زدن هواپیما هم کاربرد دارند. الحمدلله سلاح دیگری هم داریم که از انواع قبلی سنگین‌تر است و مثل موشک انداز کاتیوشا و همین طور مسلسل عیار۱۲۷ و تفنگ‌های عیار بی ده. چیزی می‌خواهیم به تمام انصاری بگوییم که خواهند گفت: «امام مهدی را چه شده که در جنگ بین قبیله خود و قبیله دیگر شرکت می‌کند؟». پاسخِ حق امام مهدی ناصر محمد یمانی این است: به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، این جنگ برای کمک به مظلوم در برابر ظالم است، وگرنه چرا باید با تهیه سلاح از این جنگ حمایت می‌کردیم. طرف مظلوم «ربیع»، تحت حمایت قبیله من است و از قبیله من نیست. بلکه این فرد به سراغ ما آمد و از ظلمی که گروهی دیگر به آنها کرده بودند شکایت کرد با این که او تحت حمایت شاخه‌ی من نیست بلکه تحت حمایت شاخه‌ی دیگری از قبیله بزرگ ماست و افرادی از قومی دیگر، یکی از افراد آن فرد مظلوم را به قتل رسانده‌اند و یکی از زنانشان را کشته‌اند و می‌گوییم: إنا لله وإنا إليه لراجعون....تا اینکه مصیبت کبری رسید و به من خبر دادند کسانی که خون بر گردن آنهاست و مرتکب گناه و تعدی شده‌اند، حاضر نیستند چند روزی برای صلح فرصت دهند و قصد اعلان جنگ دارند! چطور چنین چیزی ممکن است؟ این آنها بوده‌اند که تعدی کرده و قتل مرتکب شده‌اند و گناه قتل بی‌گناهان را بر گردن دارند و حال حاضر نیستند برای اصلاح مورد از طریق واسطه‌ها چند روزی صلح کنند! همین باعث شد که خود را برای جنگ آماده کنم.
درست است که امام مهدی از صبورترین انسان‌های عالم است، ولی تجاوز به محارم خداوند و تعدی به حدود الهی و ظلم انسان به انسان، به شدت باعث خشم من می‌شود.به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، در چنین شرایطی خواهند دید امام مهدی ناصر محمد یمانی، شخصیت دیگری دارد که بسیار قدرتمند و سخت‌گیر است و با مشت پولادین عمل خواهد کرد و به هیچ طرفی اهمیت نمی‌دهد چون از کشته شدن در راه خدا هراسی ندارم. بردباری و حلم من، فریب‌تان ندهد؛ همانا در برابر اذیت و سب و شتم گذشت می‌کنیم ولی در مورد تعدی به حدود الهی، عفو و گذشت در کار نیست، هیهات، هیهات. کسی که به حدود الهی تعدی کند، به خود ظلم کرده است. امام مهدی بر حسب امکان و قدرتی که خداوند در حال حاضر به او عنایت کرده‌است، امر به معروف و نهی از منکر می‌کند که خدا کسی را بیش از توانایی او تکلیف نمی‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ ۗ وَلِلَّـهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿٤١} صدق الله العظيم [الحج].
امام مهدی مجبور است از راه اینترنت جهانی به این موضوع اشاره کند تا دشمنان خدا از آن سوء استفاده نکرده و نگویند: «ناصر محمد یمانی را چه می‌شود که به زعم اینکه خود را مهدی منتظر می‌داندو مردم را به صلح جهانی در میان ملت‌ها دعوت می‌کند، سلاح سنگین تهیه کرده تا در جنگ قبیله‌اش بر ضد قبیله‌ای دیگر به آنان کمک کند، درحالی‌که همه آنها مؤمن هستند؟». امام مهدی در پاسخ می‌گوید: خداوند تعالی می‌فرماید:
{وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّـهِ ۚفَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿٩} صدق الله العظيم [الحجرات]
پس از کسانی که این جنایت عمدی و زشت را مرتکب شده‌ و زن و مردی را کشته‌اند سؤال کنید. گروهی برای اصلاح امر قدم برداشتند و اولیای دم هم مصالحه را پذیرفته‌اند - که صلح بهتر است- اما مصیبت بزرگ این است که کسی که مرتکب این امر منکر و گناه شده‌است، حاضر به پذیرفتن مصالحه نیست و استکبار می‌ورزد و می‌خواهد آنان را از محل سکونتشان بیرون کرده زمینشان را تصاحب نماید و آتش جنگ را شعله‌ور کند. اینجا دیگر ما نه ضعف نشان می‌دهیم و نه کوتاهی و سستی می‌کنیم و به اذن خداوند عزیز و حکیم غالب خواهیم شد. خدا را شکر که این جنگ به‌خاطر یکی از افراد قبیله بزرگ امام مهدی نیست؛ بلکه به‌خاطر گروهی دیگر است که از طایفه ما نیستند و تحت حمایت قبیله هستند. همانا که آنها برای گرفتن کمک به سراغ ما آمدند و خواستند ظلم را از سر آنها دور کنیم و از قبیله دیگری شکایت داشتند که افرادشان را کشته و قصد بیرون راندن آنها از زمینشان را دارند. چگونه بعد از اینکه برای ما روشن شد مورد ظلم واقع شده‌اند و به آنها و حرمتشان تعدی شده‌است؛ یاریشان نکنیم؟ چگونه و درحالی‌که به اذن خداوند عزیز و حکیم می‌توانیم به مظلومی کمک کنیم؛ اقدامی نکنیم؟ ای انصار، مرا ببخشید ولی آیا راضی هستید که گروهی به شما تعدی کرده و شما را از زمینتان رانده و زن و مردتان را بکشند؟ در مورد این مظلومین هم قضیه به همین ترتیب بوده‌است. قومی جبارانه و با طغیان و استکبار به او تعدی کرده‌اند چون ثروتمند هستند و همسایه‌شان از نظرآنها فقیر و دارای نسبی حقیر است؛ برای همین می‌خواهند به او تعدی کنند و او تحت حمایت ماست و بر ما واجب است از او حمایت کنیم.
به خداوند بزرگ و پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه بین آنهاست و پروردگار عرش عظیم قسم؛ بعد از آن‌که برای ما یقین شد او مظلوم است با تمام توانی که به ما داده شده‌است، از این فرد ضعیف و مظلوم حمایت می‌کنیم. انصار بیشگام برگزیده، محزون نباشید. به خدا قسم، امروز بعد از این که فهمیدند شیخ ناصر محمد، اسلحه عیار ۲۳ خریداری کرده‌است که قدرت شلیک از راه دور دارد و دشمن را از دور می‌زند و همچنین مسلسل با عیار چهارده و نیم با برد متوسط و قدرت زیاد دارد؛ به صرافت افتادند با فرستادن واسطه‌ها، بین دو قبیله رفت‌وآمد شود تا مشکل را حل کنند. اما در میانشان هنوز کسانی در پی جنگ هستند و نمی‌دانیم وساطت به کجا خواهد کشید. ممکن است به‌خاطر آماده شدن برای جنگ و کمک به مظلوم در برابر ظالم، مدتی در پایگاه حاضر نشوم. همانا که نصرت و پیروزی از جانب خداوند عزیز و حکیم است. پس ای جماعت انصار غمگین نشوید. به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، کسی نمی‌تواند امام مهدی ناصر محمد یمانی را به قتل برساند مگر به اذن خدا، چون خداوند می‌خواهد نور خود را با این بنده‌اش کامل گرداند ولو مجرمان از ظهور آن خرسند نباشند. ما به اذن خداوند به‌سوی شما بازخواهیم گشت و بازگشت امور به خداوند است.
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.