الإمام ناصر محمد اليمانيّ
4 - جمادى الآخرة - 1430هـ
28 - 05 - 2009 مـ
۷-خرداد-۱۳۸۷ه.ش.
12:13 صباحاً
ـــــــــــــــــــــ

بیان حق پیرامون زمین محشر از جانب صاحب علم کتاب(قرآن عظیم)


بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خداوند تعالی می‌فرماید:

{ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإنّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ القيامة فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النّار وَأُدْخِلَ الجنّة فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ﴿١٨٥﴾ }
صدق الله العظيم [آل عمران]

این آیه از روز قیامت سخن می‌گوید و درباره کسانی است که در روزحساب بعد از آنکه مورد محاسبه قرارگرفتند وارد بهشت شده و بدون حساب روزی خواهند داشت. اما در میدان محشر تمامی اهالی آتش و بهشت در زمین محشر جمع خواهند بود و آتش وبهشت نیز در میدان کیهانی حاضر خواهند شد.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَىٰ ﴿٣٤﴾ يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ مَا سَعَىٰ ﴿٣٥﴾ وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَن يَرَىٰ ﴿٣٦﴾ } صدق الله العظيم [النازعات]
جهنم به زمین محشر آورده خواهد شد. آتش هفت دروازه دارد که هر یک به گروهی اختصاص دارد. بهشت نیز به همین زمین محشر کبری آورده خواهد شد و آن (زمين محشر ) عبارت است از تمام کیهان و ستاره‌ها و اجرامش كه درهم کوبیده شده است و خداوند آن را بیهوده و به عنوان بازیچه نیافریده است! خداوند در آن روز تمام کیهان را به صورت یک زمین واحد مسطح و صاف درمی‌آورد که پستی و بلندی در آن دیده نمی‌شود و آتش و بهشت نیز به آنجا آورده می‌شود و محل بهشت خیلی از آتش جهنم دور نیست. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿١٦﴾ إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ ﴿١٧﴾ مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ﴿١٨﴾ وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بالحقّ ذَٰلِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تَحِيدُ ﴿١٩﴾ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ ﴿٢٠﴾ وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ ﴿٢١﴾ لَّقَدْ كُنتَ فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ ﴿٢٢﴾ وَقَالَ قَرِينُهُ هَٰذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ﴿٢٣﴾ أَلْقِيَا فِي جهنّم كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ﴿٢٤﴾ مَّنَّاعٍ لِّلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُّرِيبٍ ﴿٢٥﴾ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ﴿٢٦﴾ قَالَ قَرِينُهُ ربّنا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَٰكِن كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿٢٧﴾ قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ ﴿٢٨﴾ مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ ﴿٢٩﴾ يَوْمَ نَقُولُ لِجهنّم هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِيدٍ ﴿٣٠﴾ وَأُزْلِفَتِ الجنّة لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ ﴿٣١﴾ هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ ﴿٣٢﴾ مَّنْ خَشِيَ الرَّحْمَٰنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُّنِيبٍ ﴿٣٣﴾ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَٰلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿٣٤﴾ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿٣٥﴾} صدق الله العظيم [ق]
در زمین محشر، محل آتش دور از بهشت نیست یعنی بهشت نزدیک جهنم است. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ يَوْمَ نَقُولُ لِجهنّم هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِن مَّزِيدٍ ﴿٣٠﴾ وَأُزْلِفَتِ الجنّة لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ ﴿٣١﴾ } صدق الله العظيم [ق]
فقط اینکه بهشت پشت سر جهنم نیست بلکه این دو مکان در نزدیکی یکدیگر و در روبروی هم قرار دارند. جهنم در قسمت چپ و بهشت در سمت راست است و تمام مؤمنان و کافران در حالی که روی زمین محشر هستند به آتش و بهشت می‌نگرند و بعد ازآن که به حسابشان رسیدگی شد از یکدیگر جدا می‌گردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ ﴿١٤﴾ } صدق الله العظيم [الروم]
بعد از حساب‌رسی از یک دیگر جدا می‌شوند واهالی آتش بعد از اینکه به حسابشان رسیدگی شد، کارشان در زمین محشرتمام شده و به سوی مسیری که به آتش منتهی می‌گردد رانده می‌شوند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ ﴿٢٢﴾ مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْجَحِيمِ ﴿٢٣﴾ } صدق الله العظيم [الصافات]
سپس به هفت گروه – به تعداد دروازه‌های جهنم - تقسیم می‌گردند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَإِنَّ جهنّم لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٤٣﴾ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ ﴿٤٤﴾ } صدق الله العظيم [الحجر]
به این ترتیب؛ تجمع اهالی آتش در زمین محشر خاتمه می‌یابد و با تقسیم شدن به هفت گروه؛ به سوی دروازه‌های هفت‌گانه جهنم رانده می‌شوند وهر دسته دروازه خاص خود را دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جهنّم زُمَرًا حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا } صدق الله العظيم [الزمر:71]
و اما اهالی بهشت بعد از حساب رسی به گروه‌هایی تقسیم می‌شوند که به تعداد دروازه های بهشت است. "التزحزح"به معنی دور شدن ازمنطقه آتش در زمین محشراست، اهالی بهشت به سوی راه جهنم رانده نمی‌شوند بلکه به سوی بهشت نعیمی برده می‌شوند که در آن مقیم خواهند بود.تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ وَسِيقَ الَّذِينَ اتقوا ربّهم إِلَى الجنّة زُمَرًا حَتَّىٰ إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ (٧٣﴾} صدق الله العظيم [الزمر]
اهالی آتش تلاش می‌کنند که از جهنم به سمت بهشت بگریزند و به متقیان اهل بهشت متوسل می‌شوند که به آنها توجه کرده و از نورشان پرتویی بگیرند؛ ولی فرشتگان خداوند آنها را به شدت عقب رانده و به زور به سوی آتش جهنم می‌رانند؛ اهالی آتش هنوز بندگان مقرب خداوند را شریک او قرار می‌دهند و به همین دلیل نیز به متقیان التماس می‌کنند که پرتویی از نور خودشان را به آنها بدهند. در حالی که نور از جانب خداوند است و اگر خداوند برای کسی نوری در نظر نگیرد؛ روشنایی نخواهد داشت[ اشاره به آیه کریمه سوره النور:... وَمَن لَّمْ يَجْعَلِ اللَّـهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِن نُّورٍ (۴۰)].اما کسی که اینجا نابیناست وحق را نمی‌بیند؛ در آخرت هم نابینا بوده و گمراه است.آنها حق را که پروردگارشان است نشناخته‌اند لذا به بندگان مقرب خداوند متوسل شده و به آنها می‌گویند:
{ انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ ﴿١٣﴾ }
صدق الله العظيم [الحديد]

سپس بین آنها دیواری زده شده و ما بین بهشت و جهنم فاصله‌ای می‌افتد که بهشت به سمت داخل و پشت آن جهنم است و خداوند در روز قیامت بهشت و جهنم را مقابل یک دیگر قرار می‌دهد. آتش در سمت چپ و بهشت در سمت راست است و دیوار اعراف مابین آن دو قرار دارد. سپس گروه دیگری به زمین محشر آورده می‌شوند که به حسابشان رسیدگی نشده است و خداوند از آنها چیزی نمی‌پرسد و درهیچ موردی مورد محاسبه قرار نمی‌دهد چرا که در برابر خداوند حجت دارند. خداوند این گروه را بر بالای دیوار اعراف قرار می‌دهد لذا می‌توانند اهالی بهشت و جهنم را ببینند. ولی این گروه؛ چه کسانی هستند؟ جواب حق این است که: اینها کسانی هستند که قبل از برانگیخته شدن رسولان در دیارشان از دنیا رفته‌اند و در پیشگاه خداوند(حجتی ) دستاویزی دارند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{ رُّسُلًا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ للنّاس عَلَى اللَّهِ حجّة بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿١٦٥﴾ } صدق الله العظيم [النساء]
امثال عبدالله بن عبدالمطلب پدر محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم – و تمام کسانی که قبل از آمدن رسولان خداوند به دیارشان از دنیا رفته‌اند. خداوند آنها را عذاب نمی‌کند. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا ﴿١٥﴾ } صدق الله العظيم [الإسراء]
اینها اهالی اعراف هستند. خداوند آنها را نه از اهالی بهشت قرار داده است و نه از اهالی جهنم و شاهد آن بودند که چگونه پروردگارشان به حساب مردم رسیدگی می‌کند و بین آنها و انبیاءشان حکم می‌نماید. خداوند از انبیاء سؤال می‌کند آیا به مردم ابلاغ کردید؟ جواب می‌دهند: بله و کسانی که انبیاء را تصدیق کرده‌اند شاهد صحت این پاسخند. حال برایشان مفهوم داستان پیامبران و مردمشان روشن می‌شود و برایشان واضح می‌گردد که از اول تا آخر سرگذشت قومشان بعد از آنها چه بوده است و کدام انبیاء را تکذیب کرده‌اند و کدام دعوت آنها را باور کرده‌اند. درمیان اهالی اعراف کسانی هستند که برخی از اهالی آتش را می‌شناسند. برای مثال پدر پیامبر عبد الله بن عبد المطلب، قبل از مرگش ابا لهب و ولید بن مغیره و امثال آنها را می‌شناخته است. تمام اهالی اعراف نیز چنین هستند آنها قبل از برانگیخته شدن رسولان از دنیا رفته‌اند اما مردمی که هم نسلشان بوده‌اند را می‌شناسند. تنها فرقشان این است که قبل از آمدن پیامبران به دیارشان از دنیا رفته اند. برخی چند ماه قبل و برخی چند سال بیشتر یا کمتر. اما این مترفان (مرفهین ) را می‌شناسند و در می‌یابند که رسالت رسولانی که بعد از مرگشان از جانب خداوند فرستاده شدند را تکذیب کرده‌اند. کسانی که قبل از فرستاده شدن پیامبران به دیارشان از دنیا رفته‌اند؛ مترفان (مرفهین ) هم نسل خود را می‌شناسند و خبردار می‌شوند خداوند برای مردم دیارشان پیامبر فرستاده است اما توسط مترفان تکذیب شده‌اند. آنها از اغنیای قوم خود خبر دارند( که پیامبران را تکذیب کرده‌اند) لذا به آنها می‌گویند:
{ وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُم بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَىٰ عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ ﴿٤٨﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
از بلندای اعراف آنها را صدا می‌کنند؛ چرا که در دنیا قیافه‌هایشان را می‌شناختند.
قبل از اینکه درباره اهالی اعراف صحبت کنیم؛ بازمی‌گردیم به اهالی بهشت و جهنم؛ بعد از آنکه رسیدگی به حساب آنها تمام شد؛ اهالی آتش وارد جهنم شده و بهشتیان به بهشت می‌روند. بهشتیان، اهالی جهنم را صدا کرده و به آنها خطاب می‌کنند. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الجنّة أصحاب النّار أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا ربّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ ربّكم حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَإذاً مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿٤٤﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
مؤذنی که بین آنهاست کیست ؟ او عبدالله بن عبدالمطلب و سایر اهالی اعراف هستند.
حال به اهالی اعراف باز می‌گردیم. خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الجنّة أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ﴿٤٦﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
آنها برخی ازکافرانی که در آتشند می‌شناسند؛ برخی از بهشتیان را نیز می‌شناسند. اهالی اعراف به بهشتیان نگاه کرده و می‌گویند: {سَلَامٌ عَلَيْكُمْ} اما خودشان در بهشت نیستند؛ بلکه از بلندای اعراف به بهشت و ساکنان آن نگاه می‌کنند و آرزو دارند که خداوند با رحمت خود آنها را وارد بهشت کند .
و خداوند تعالی می‌فرماید:

{ وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الجنّة أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ ﴿٤٦﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
سپس به اهالی آتش نگریسته و خطاب به آنها می‌گویند:
{ أَهَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ }
صدق الله العظيم [الأعراف:۴۹]

ومنظورشان از "اینها"اهالی بهشت است و به آنها اشاره کرده و خطاب به اهالی آتش می‌گویند: ای ساکنان آتش اینها همانهایی نیستند که سوگند یاد کردید هرگز مشمول رحمت خداوند نمی‌شوند؟ سپس خداوند دعای اهالی اعراف را در زمانی که از رحمت او یاد می‌کنند پاسخ می‌دهد؛ اهالی اعراف بعد از آنکه در ناحیه دیوار اعراف جمع شدند، خداوندشان را می‌خوانند و می‌گویند:
{ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أصحاب النّار قَالُوا ربّنا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
{ وَنَادَىٰ أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُم بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَىٰ عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ ﴿٤٨﴾ أَهَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الجنّة لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
چه کسی به اهالی اعراف می‌گوید:
{ ادْخُلُوا الجنّة لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾
} صدق الله العظيم [الأعراف]

کسی که اهالی اعراف بعد از آنکه در اعراف جمع شدند و به آتش جهنم نگاه کرده و کافران را دیدند که در آن فریاد می‌کشند؛ او را می‌خوانند کیست، خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أصحاب النّار قَالُوا ربّنا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
جواب خداوند در پاسخ به دعای آنها (اهالی اعراف ) که رحمت خداوند را به یاد می‌آورند ببینید، زیرا که آنان کافران را تحقیر کرده ومی‌گویند آیا اینها - اشاره به اهالی بهشت –بودند که اهالی آتش قسم می‌خوردند مشمول رحمت خداوند نمی‌شوند ؟ سپس خداوند به دعای اهالی اعراف که به رحمت او اقرار کرده و یقین آورده و می‌گویند: { أَهَٰؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ } صدق الله العظيم پاسخ فوری می‌دهد و از ورای حجاب آنها را ندا داده ودعایشان را جواب می‌دهد که :
{ ادْخُلُوا الجنّة لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾
} صدق الله العظيم [الأعراف]

این به خاطر آن است که آنها وقتی به آتش نگاه کرده و ساکنان آن را می‌بینند که چگونه فریاد می‌کشند؛ خدایشان را خوانده و از او طلب رحمت می‌کنند و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أصحاب النّار قَالُوا ربّنا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
و بنگرید که خداوند چگونه به آنها پاسخ می دهد:
{ ادْخُلُوا الجنّة لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
ای امت اسلام؛ از خدا پروا کنید و بدانید جز خداوند ولی و شفیعی ندارید؛ از پروردگار درخواست رحمت کنید؛ چه کسی بیش از خداوندتان نسبت به شما مهربان است که بخواهید او را بجای خداوند بخوانید! آیا پروا نمی‌کنید؟ آیا نمی‌بینید خداوند چگونه دعای اهالی اعراف را پاسخ می‌دهد و وعده او حق است و او ارحم الراحمین است؟
ای کسانی که منتظر هستید محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم در پیشگاه خداوند شفاعتتان را بکند؛ بدانید پدر او از اهالی اعراف است و محمد رسول الله صلی علیه و آله و سلم برای او شفاعت نمی‌کند و او نیز چشم به شفاعت فرزند خود ندوخته است؛ بلکه با دیگر اهالی اعراف به درگاه خداوند دعا کرده و می‌گوید:
{ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أصحاب النّار قَالُوا ربّنا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٤٧﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]
و خداوند به دعای اهالی اعراف پاسخ داده و می‌فرماید:
{ ادْخُلُوا الجنّة لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿٤٩﴾ } صدق الله العظيم [الأعراف]

خدای
ا من ابلاغ کردم؛ خدایا شاهد باش...کسانی که ایمان آورده‌اند؛ زمانی که با آیات خداوند به آنها تذکر داده می‌شود و آیات برایشان روشن می‌گردد؛ بر ایمانشان افزوده شده و پوستشان نرم (تلین جلودهم ) و قلبشان خاشع شده و از به خاطر شناختن حق از چشم‌هایشان اشک جاری می‌شود؛ اما کور باطنان... قسم به خداوند که اگر تمام آیات کتاب را آورده و برایش به تفصیل تشریح کنم؛ بازهم تمام آنها را هرچند بیان حقشان روشن و واضح هم باشد، پشت سر می‌اندازد و به خاطر حدیث یا روایتی که مخالف این آیات است دچار فتنه شده و ترجیح می‌دهد به این حدیث مخالف بچسبد و می‌گوید:"به راستی که تأویل قرآن را جز خداوند نمی‌داند و آنچه که از گذشتگان صالح به ما رسیده؛ برایمان کافی است. ناصر محمد تو بهتر می‌دانی یا آنها؟" پس در جواب می‌گوییم: اما من از آیات محکم و بینه کتاب برایت دلیل آوردم و تنها کسانی که قلبشان از حق منحرف است ازآنها دلتنگ می‌شوند(و آنها را خوش ندارند) اینان از مطالب فتنه انگیزی که در احادیث و روایات جا داده شده و مخالف آیات محکم کتاب است پیروی می‌کنند پس او و هر کسی که از او پیروی کند، جهنم برایش کافی است که بد سرانجامی است.
اما به خداوند قسم؛ اگر آیه، مطابق حدیثی باشد که او به آن متمسک شده است، آن را دوست داشته و به آن تمسک کرده و فریاد زنان از آن به عنوان دلیل اثبات حدیث استفاده می‌کند. اما اگر آیه، مخالف با حدیث مورد نظر او باشد؛ خوشش نیامده و می‌گوید:" جز خداوند؛ کسی تأویل آن را نمی‌داند" ولو این که آیه؛ از آیات محکم کتاب که اساس کتاب‌اند بوده واز متشابهات نباشد!
به خدا که هر کس از بیانات ناصر محمد یمانی آگاه شود؛ چه جاهل باشد و چه عالم؛ حق برایش روشن می‌شود؛ اما فاجعه اینجاست که با وجود اینکه عقل آن را می‌پذیرد ؛ اما بسیاری از مردم به آیات خداوند -علی رغم وضوح شدید آن- ایمان نمی‌آورند!
ای مردم، ای کسانی که زبانتان عربی است؛ به راستی که خداوند قرآن را به زبان روشن عربی فرستاده است تا بدانید ازچه باید پروا کنید و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ } صدق الله العظيم [إبراهيم:۴]
قرآن عظیم نیز چنین است؛ چرا محکمات آن را نمی‌فهمید؛ به زبان بیگانه که نیست؛ عربی روشن است و خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أنّهم يَقُولُونَ إنّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ ۗ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَٰذَا لِسَانٌ عربيّ مبين ﴿١٠٣﴾ } صدق الله العظيم [النحل]
اما گویی برای شما به زبانی بی
گانه (اعجمی ) آمده است و از آن رو برمی‌گردانید و به خداوند نسبت باطل داده و بهتان می‌زنید که: تأویل آن را جز خدا کسی نمی‌داند. خداوند چنین چیزی نگفته است و این نسبتی که به خداوند می‌دهید نارواست و شما خود می‌دانید خداوند چنین نفرموده است؛ پروردگار گفته است در قرآن آیاتی است که ازمحکمات بوده و واضح و روشن و اساس کتاب است و عرب زبانان چه عالم و چه جاهل آنها را فهمیده و می‌توانند درباره آنها فکر کنند. این آیات اکثریت آیه‌های کتاب بوده و بالغ بر ۹۰٪ آن را تشکیل می‌دهند. آیات دیگر متشابه‌اند و تنها ۱۰٪ یا کمترند که تأویل آنها را تنها خداوند می‌داند. این آیات بسیار کم‌اند. اما شما تمام قرآن را تبدیل به کتابی کرده‌اید که تأویلش را جز خداوند نمی‌داند. اما امام مهدی ِحق ِپروردگارتان؛ تنها از آیات محکم و واضح و روشن کتاب برایتان دلیل می‌آورد؛ آیاتی که برای کسانی که در آنها تدبر می‌کنند قابل فهم و دانستن است و تنها کسانی از آن منحرف می‌شوند که قلبشان از حق گمراه است.
ای انصار؛ یقین داشته باشید و از کسانی نباشید که به آیات خداوند اطمینان ندارند و یقین نمی‌کنند تا عذاب خداوند بر آنها واقع شده و خروج "دابه" رخ دهد و همچنین خداوند تعالی می‌فرماید شما که آیات خداوند را که برایتان می‌آورم نه رد می‌کنید و نه باور
؛ و علت آن، عدم یقینتان به آیاتی که از کتاب خداوند برایتان آورده می‌شود این است که خداوند تعالی می‌فرماید:
{ وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ ﴿٧٧﴾ إِنَّ ربّك يَقْضِي بَيْنَهُم بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿٧٨﴾ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إنّك عَلَى الحقّ الْمُبِينِ ﴿٧٩﴾ أنّك لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَىٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ ﴿٨٠﴾ وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿٨١﴾ وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النّاس كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ ﴿٨٢﴾ } صدق الله العظيم [النمل]
وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني.