الموضوع: جواب امام به سؤالات یکی از اعضا به نام "حلمی"

النتائج 1 إلى 5 من 5
  1. افتراضي جواب امام به سؤالات یکی از اعضا به نام "حلمی"

    - 1 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    30 - 08 - 1428 هـ
    12 - 09 - 2007 مـ
    ۲۱- شهریور-۱۳۸۶ه.ش
    01:26 صباحاً
    ـــــــــــــــــــــ


    جواب امام به سؤالات یکی از اعضا به نام "حلمی" ..

    بسم الله الرحمن الرحيم...
    عجله نکن مرد؛ همانا که خداوند قرآن را یک جا نازل نفرموده است و آن را به تدریج و کم کم نازل فرمود و اگر جواب تفصیلی می‌خواهی؛ اگر خدا بخواهد آن را برایت از کتاب خداوند به تفصیل بیان خواهیم کرد. پس دو یا سه سؤال بنویس و منتظر بمان تا جوابت را بدهیم، سپس اگر خواستی سؤال بعدی را بگذار. اما جناب حلمی، طوری که تو عمل می‌کنی انگار می‌خواهی تشویش و به هم ریختگی ایجاد کنی و با کثرت سؤالاتت- که جز اندکی، در بسیاری از آنها خیری نیست -این طور به نظر برسد که من از جواب دادن عاجزم.
    و اما در مورد حجّ‌؛ تنها یک بار است اگر بتوانی به سوی خانه پروردگارت راهی بیابی؛ همان طور که خاتم الأنبیاء و مرسلین انجام دادند؛ تو از او بهتر نیستی؛ پس فرصت بده دیگران هم حجّ انجام دهند؛ آیا می‌دانی برای هر کشور سهمیه محدودی در نظر گرفته می‌شود؟ چطور برخی از شما دو یا سه یا چهار بار به حجّ می‌روید و کسان دیگری هستند که یک بار هم حجّ به جا نیاورده‌اند؟ و یا توانایی رفتن به حج را ندارند.
    کسی که امکان حجّ رفتن دیگری را فراهم کند مانند این است که خودش حجّ و زیارت و طواف به جا آورده و لبیک گفته باشد؛ تا زمانی که دیگر کسی از منطقه‌اش باقی نمانده و همه به حجّ رفته باشند؛ آن موقع اگر خواست می‌تواند به حجّ برود؛ بصیرت شما ثروت‌مندان کجا رفته؟
    واما درمورد نماز جمعه؛ طبق نصّ قرآن این امری ثابت است. جناب حلمی، قرآن می‌گوید این نماز ظهر انجام می‌شود و برای همین فرمان می‌دهد تجارت را رها کرده و به سوی آن بشتابند.
    و اما در مورد جسد مسیح عیسی بن مریم؛ آیا گمان می‌کنی روح مسیح عیسی بن مریم طاهر و پاک نیست که خداوند آن را طاهر گرداند؛ چون بعد از فوت و بالا بردنش از تطهیر ذکر به میان آمده است؟ مقصود تطهیر جسد با آب است همان گونه که میّت با آن پاک می‌شود و روح پسر مریم نزد خالقش است ولی جسدش؛ برو به همان جایی که خبرش را به تو دادم؛ پیدایش خواهی کرد اگر از کسانی هستی که به دنبال حق هستند. من محل را به صورت دقیق برایتان گفته‌ام و برادر گرامی طناب دروغ کوتاه است...
    من به خاطر سؤالات زیادی که مطرح می‌کنی از تو ناخشنود و خشمگین نیستم؛ اگر سؤالات منطقی باشد به اذن خدا جواب خواهم داد؛ ، ولكن اگر جواب مفصل می خواهی عجله نکن و گرنه جواب مختصر می دهیم . می خواهی مانند برنامه سوال و جواب -بی بی سی لندن- عمل کنی و افتخار کنی که اینجا لندن است؛ این حلمی است !! به خدا که در تو نوری نمی‌بینم؛ مگر اینکه خداوند به زودی قلبت را نورانی کند جناب حلمی. حق جو مانند تو عمل نمی‌کند؛ بلکه مثل " الرجل" -که به نظر می‌رسد از اهالی سعودی است-رفتار می‌کند او به تمام معنی مرد است و رفتار و اسلوبش کاملا مؤدبانه است. با اینکه هنوز از اولیاء نشده است ولی ذکر کرد که سینه‌اش آغاز به گشاده شدن در برابر حق کرده و -توضیحات- بیشتری می‌خواهد تا از یقین کنندگان گردد. نصیحت مرا بپذیر برادر حلمی؛ با نوشتن سخنانی که بیشتر آنها بی اساس وبی ارزش و فقط پرگویی است؛ خودنمایی نکن. اما من با تمام عالم طرف و مشغول هستم و مختص به تو نیستم تا وقتم را برای موضوعاتی بگیری که جز اندکی از آن ها باقی اکثراً بی‌ارزش هستند تا جایی که در مورد بعضی از آن ها می‌خواهم به ابو حنیفه بگویم پایش را دراز کند( ضرب المثل عربی). اول گمان کردم تو بار علمی داری ولی تو ناشی هستی و فقط سؤال کردن برایت اهمیت دارد هرسؤالی که می‌خواهد باشد.
    باشد که خداوند تو را آن گونه که دوست دارد و راضی می‌شود هدایت فرماید و السلام علیکم.
    برادرت امام ناصر یمانی

    اقتباس المشاركة 5265 من موضوع أجوبة الإمام على أسئلة العضو حلمي ..


    - 1 -

    الإمام ناصر محمد اليماني
    30 - 08 - 1428 هـ
    12 - 09 - 2007 مـ
    01:26 صباحاً
    ـــــــــــــــــــــ



    أجوبة الإمام على أسئلة العضو حلمي ..

    بسم الله الرحمن الرحيم..
    على رَسلِك يا هذا، وإنَّ القرآن لم يُنزِّله الله جملةً واحدةً، ورتِّلهُ ترتيلاً شيئاً فشيئاً، فإن كنت تريد إجابةً أفصِّلها لك من كتاب الله تفصيلاً إذا شاء الله فاكتبْ سؤالين أو ثلاثة ثم انتظر حتى أردَّ عليك ثم ضع أخرى إنْ شئتَ، أما ما تفعله فكأنّك تريد أن تُربِك إرباكاً وكأنّك أعجزتني بكثرة أسئلتك التي لا خير في كثيرٍ منها إلا قليلاً يا حلمي.

    فأمّا الحجُّ فمرّةٌ إنْ استطعتَ إلى بيتِ ربِّك سبيلاً كما فعل خاتم الأنبياء والمرسَلين، فلستَ خيراً منه ثم اترك الفرصة لسواك أن يحجَّ، فهل تعلم بأنّ الحجاج بأرقامٍ محصورةٍ من كل دولةٍ؟ فكيف يثنِّي بعضُكم ويُثلِّث ويُربِّع وغيره لم يحج مرةً واحدةً؟ وإما أنّه لا يستطيع إليه سبيلاً.
    ومن جهّز حاجّاً فكأنّما حجَّ وزار وطاف ولبّى، حتى إذا علمت بأنّ أصحاب منطقتك قد حجّوا أجمعين عندها حِجْ إن شئت، فأين بصيرتكم يا معشر الأغنياء؟

    وأما بالنسبة لصلاة الجمعة فهي ثابتة بنص القرآن، ويقول القرآن أنّها في النهار ظُهراً لذلك أمرهم أن يسعوا إلى ذكر الله ويذروا البيع يا حلمي.

    أمّا بالنسبة لجسد المسيح عيسى ابن مريم فهل تظنّ بأنّ روح المسيح عيسى ابن مريم غير طاهرةٍ حتى يُطهِّرها الله وذلك لأنّه ذكر التطهير من بعد التّوفي والرّفع؟ وذلك تطهير الجسد بالماء يا حلمي كما يُطهَّر الميّت، وروح ابن مريم عند خالقها أما جسده فاذهب وسوف تجده حيث أخبرتُك إن كنت من الباحثين عن الحقيقة فقد أعطيتُكم عنواناً دقيقاً والكذب حباله قصيرة أخي الكريم.

    وأنا لست زعلاناً منك بكثرة أسئلتك؛ أنا لها بإذن الله إن كانت منطقية، ولكن على رسلك إذا تريد إجابةً مفصلةً، ما لم فسوف نختصر بالحقّ وتفتخر هنا حلمي هنا لندن - السائل والمُجيب - وتا الله لا أراك ذا نورٍ إلا أن ينير الله قلبك قريباً يا حلمي، وليس الباحث عن الحقيقة يفعل مثلك بل مثل الرجل والذي يبدو أنّه من السعودية رجلٌ بكل ما تعنيه الكلمة وأسلوبه في غاية الأدب برغم أنّه لم يكن من الأولياء بعد، ولكن ذكر أنّ صدره بدأ ينشرح للحقِّ ويريد المزيد ليكون من الموقنين، واقبل نصيحتي فلا تستعرض بكلامٍ أغلبَه ثرثرةٍ لا قيمة لها يا أخي حلمي ولكنّي مشغولٌ مع عالَمٍ بأسرِه ولم أكن مخصّصاً لك وحدك لتأخذ وقتي في أسئلةٍ تافهةٍ كثيرةٍ إلا قليلاً منها، وبعضها أكاد أن أقول آن لأبي حنيفة أن يمدَّ رجليه فقد ظننتك فطحولاً في العلم بادئ الرأي وإذا أنت هاوٍ تسأل والمهم أنّك تسأل كيفما كان السؤال، هداك الله لما يحبّه ويرضاه والسلام عليكم.

    أخوك الإمام ناصر اليماني .
    ______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  2. افتراضي جناب «حلمی» در اسماء خداوند الحاد مکن...

    - 2 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    30 - 08 - 1428 هـ
    12 - 09 - 2007 مـ

    ۲۱-شهریور-۱۳۸۶ه.ش
    01:41 صــباحاً
    ــــــــــــــــــــ


    جناب «حلمی» در اسماء خداوند الحاد مکن...

    بسم الله الرحمن الرحيم..
    "حلمی" در اسماء خداوند الحاد مکن! اسمی با عنوان "المتعة" برای خدا نمی‌شناسم؛ پاک و منزه است او. بلکه نام "نعیم اعظم" است و من حقیقت این موضوع را از نصّ قرآن برایتان بیان کرده‌ام چون خداوند اسمی بزرگتر از سایر اسامیش ندارد سبحان الله او خداوند واحد و احد است که اسماء الحسنى از آن اوست. اما مقصود از وصف آن به نام "اعظم" یعنی نعیمی بسیار بزرگتر از نعیم بهشت. در فرموده خداوند تعالی تدبر کن:


    {وَعَدَ اللَّـهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّـهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿٧٢﴾}صدق الله العظيم [التوبة].
    آیا فهمیدی معنی این فرموده چیست:
    {وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ}؟ جناب حلمی؛ یعنی نعیمی که از نعیم جنت خداوند بسیار بزرگ‌تر است. من جرأت نمی‌کنم از خودم و با ظن و گمان نامی برای پروردگارم بگذارم و پناه برخدا که از جاهلان و نادانان باشم؛ از کسانی که در اسامی خداوند الحاد می‌ورزند..



    برادرتان امام ناصر یمانی


  3. افتراضي { وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِيهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي } صدق الله العظيــــم ..

    - 3 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    22 - 08 - 1428 هـ
    04 - 09 - 2007 مـ

    ۱۳- شهریور-۱۳۸۶ه.ش.
    09:40 مــساءً
    ــــــــــــــــــــــ


    { وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِيهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي }
    صدق الله العظيــــم ..


    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الأنبياء والمرسَلين والحمدُ للهِ ربِّ العالمين، ثم أما بعد..
    جناب "حلمی" آیا می‌خواهی هارون بگوید همانا که در تابوت آنچه که از آل موسی و من باقی مانده؛ قرار دارد؟ و یا بگوید آنچه که از آل موسی و ما باقی مانده؟ بلکه سخن او این بود:
    {وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٢٤٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
    همچنین؛ آیا می‌دانی تابوت هم در حد خود؛ نشانه‌ای از سوی خداوند بود که ملایکه به دریا(رود نیل) آوردند. تا مادر موسی او را درون آن نهد؟ تا مادر موسی او را درون آن نهد؟ اگر مادر موسی تابوتی در آب پیدا نمی‌کرد، چگونه امر خداوند را اطاعت می‌کرد؟ پس این نشانه خداوند برای او بود تا قلبش مطمئن شود. او (مادر موسی) تابوت را نساخت بلکه نشانه‌ای از جانب خداوند بود تا قلب مادر از (سلامت ماندن) طفلش مطمئن شود که ما او را به سوی اوبازگردانده و از رسولان ما خواهد شد.
    با این که خداوند به او فرمان داده بود، طفل را به دریا بیفکن؛ اگر مادر تابوتی در آن جا پیدا نکرده بود، چطور فرمان خداوند را عملی می‌ساخت. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِيهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿٧﴾} [القصص].
    واو (مادر موسی) مردد بود! چطور طفل را به دریا بیندازد؟ اما یک بار که در حال شیردادن وی بود، دید سربازان فرعون برای تجسس به سمت خانه او می‌آیند. آن جا بود که امر خداوند را به خاطر آورد که اگر برایش ترسیدی، او را به آب افکن. لذا به سوی دریا رفت و در آنجا تابوت را پیدا کرد که باعث شد خاطرش مطمئن گردد و امر خداوند را انجام داده و موسی را داخل تابوت نهاده و با دست خود به آبی سپرد که به دریا می‌رسید. " حلمی " تابوت در آب ونزدیک ساحل بود. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّي وَعَدُوٌّ لَّهُ}
    صدق الله العظيم [طه:۳۹].

    واین همان تابوت سکینه (آرامش ) است، اما فرعون تابوت را از آب گرفت همسر فرعون آن را از شوهرش گرفت و موسی علیه الصلاة و السلام را باتابوت (باخود) برد . تابوت در قصر فرعون باقی ماند تا این که اراده خداوند براین قرار گرفت تا ملک فرعون که تابوت نیز در آن بود به موسی برسد، لذا تابوت به موسی و هارون بازگشت ولی "حلمی"، بعد از مرگ موسی تابوت ناپدید شد و فرشتگان، همان گونه که آن را آورده بودند، بردند.
    هارون در غیاب موسی، جانشین موسی بود و بعد از مرگ موسی ( که پیش از هارون فوت نمود) جانشینی به او رسید و اگر همه آنها فوت شده بودند؛ خداوند می‌فرمود: "من بعد موسی و هارون" ولی مشخص می‌کند مرگ موسی قبل از هارون بود و هارون بعد از موسی خلیفه شد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿٢٤٦﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
    اما تو گمان کردی از آنجایی که هارون از موسی بزرگ‌تر بود؛ نمی‌شود موسی قبل از هارون بمیرد. این سخن از روی ظن و گمان است و ظن کسی را از حق بی‌نیاز نمی‌کند. چرا از خودت نمی‌پرسی در زمانی که بنی اسراییل اراده جنگ کردند؛ چرا این نبی رهبرشان نشد؟ او ترسو و جبون نبود؛ اما سنش بالا رفته و پیر شده بود. آیا می‌دانی ورود بنی اسراییل به مسجد الاقصی چهل سال طول کشید؟ صدها سال نبود که زنده بودن هارون بعید به نظر برسد؛ او چهل سال پیش؛ در سال‌های میانی عمر خود به سر می‌برد و مردی قوی بود؛ موسی هم همین طور؛ برای همین موسی گفت پروردگارا من تنها مالک نفس خود و برادرم هستم:
    {قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿٢٥﴾} [المائدة].
    و خداوند تعالی فرمود:
    {قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ ۛ أَرْبَعِينَ سَنَةً ۛ يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ} صدق الله العظيم [المائدة:۲۶]
    یعنی جناب حلمی آنها بعد از چهل سال وارد مسجد الاقصی شدند. همچنین می‌بینید که قبل از این چهل سال؛ هارون که وزیر موسی بود؛ مردی قوی بود ولی بعد از گذشت چهل سال سرگردانی در بیابان؛ از شدت پیری افتاده شده و بعد از توانایی و قوّت جوانی؛ پیر و ضعیف گردیده بود جناب حلمی...از اینکه با قرآن با من مجادله می‌کنی خوشم آمد؛ واگر قصور و ناتوانی در فهم برخی از امور نبود؛ نزدیک بود که مانند خردمندان در قرآن تدبر کنی. امیدوارم خداوند به نور و هدایتت بیفزاید تا جایی که نورت را برایت کامل بفرماید.
    به نظر می‌آمد تأویل من برای حروفی که در ابتدای برخی از سوره ها آمده تصدیق کردی؛ ولی بعد حرف (ن) را به عنوان نام-رمز- ناصر محمد یمانی انکار کرده و به زعم تو نام یونس یا ماهی اوست! آیا خداوند به رسولش- محمد رسول الله- وعده داد که امر او را به دست رسول الله یونس یا ماهی به کمال و ظهور می‌رساند؟ جناب حلمی! درست روی قسم خداوند تدبر کن تا شاید دانش مرا انکار نکنی. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿١﴾ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿٢﴾ وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ ﴿٣﴾ وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿٤﴾ فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ ﴿٥﴾ بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [القلم].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:

    {هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﴿٣٣﴾} صدق الله العظيم [التوبة].
    بعد می‌بینم قرآن را از روی ظن تأویل می‌کنی نه این که از خود قرآن تأویل آن را استنباط کنی! و بر خداست که راه راست را (به بندگان) نشان دهد.[اشاره به آیه کریمه سوره النحل: وَعَلَى اللَّـهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ ۚ وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ(۹) ]
    برادرت الإمام ناصر محمد اليماني.

    اقتباس المشاركة 5996 من موضوع أجوبة الإمام على أسئلة العضو حلمي ..

    - 3 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
    22 - شعبان - 1428 هـ
    04 - 09 - 2007 مـ
    09:40 مــساءً
    (بحسب التَّقويم الرَّسمي لأم القُرى)

    [لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
    https://nasser-alyamani.org/showthread.php?p=398
    ــــــــــــــــــــــ


    {
    وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِيهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي}
    صدق الله العظيــــم ..


    بِسم الله الرَّحمن الرَّحيم، والصَّلاة والسَّلام على جميع الأنبياء والمُرسَلين والحمدُ للهِ ربِّ العالمين، ثُمَّ أمَّا بَعد..

    يا حلمي، فهل تُريد أن يقول هارون بأنّ في التابوت بقيّة مِّمَا ترك آل موسى وأنا؟ أو يقول فيه بقيّة مِمَّا ترك آل موسى ونحن؟ بل كان قوله:
    {
    وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَىٰ وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٢٤٨} صدق الله العظيم [البقرة].

    وكذلك هل تعلم بأنّ التابوت في حدّ ذاته آيةٌ مِن الله أحضَرته الملائكة إلى اليَمِّ لكي تقذفَ أمُّ موسى بموسى في التابوت؟ ولو لم تجد التَّابوت في اليَمِّ لَما نَفَّذَت أمْر الله، ولكنّ الله جعل ذلك آيةً لها لكي يطْمئِنّ قلبها، وليست هي مَن صنع التابوت بل آيةً من الله يا حلمي لكي يطْمئِنّ قلب الأمّ على طفلها (إنَّا رادّوه إليكِ وجاعِلوه من المُرسَلين) برغم أنّ الله أمرها أن تُلقيه في اليَمِّ، ولو لم تَجِد التَّابوت في اليَمِّ الذي أحضرته الملائكة لَما نَفَّذَت أمرَ الله، وقال الله تعالى: {
    وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِيهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿٧} [القصص].

    وكانت مُتَرَدِّدةً، إذ كيف تقذفه في اليَمّ؟! ولكن ذات مرةٍ أرضعته وفجأةً رأت جنود فرعون يقصدون دارها للتفتيش، وهنا تَذكَّرت الأمر بأنَّها إذا خافت عليه أن تقذفه في اليَمّ، فانطلقت به نحو اليَمّ وهناك وجدت التابوت فاطْمئنَّ قلبها ونَفَّذت أمرَ ربِّها ثُمَّ قذفَت بموسى في التَّابوت ثُمّ قَذفت التَّابوت بيديها نحو الماء الجاري باليَمِّ؛ ذلك لأنّ التابوت كان راسيًا بأطراف الماء يا حلمي، وقال الله تعالى:
    {
    أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّي وَعَدُوٌّ لَّهُ} صدق الله العظيم [طه:39].

    وذلك هو تابوت السكينة، ولكنّ فِرعون أخذ التَّابوت ومِن ثمَّ أخذتْه من فرعون امرأتُه؛ أخذت موسى عليه الصَّلاة والسَّلام بتابوتِه، وظل التابوت في قصر فرعون حتى أورث الله موسى مُلكَ فرعون بما فيه التابوت وآلَ إلى موسى وهارون ولكنّه اختفى بعد موت موسى يا حلمي، وحملته الملائكة كما أحضرته مِن قَبْل وكان هارون يخلُف موسى في قومه إذا غاب وكذلك خلَفه مِن بعد موته، ولو كانوا جميعهم قد تُوُفّوا لقال من بعد موسى وهارون ولكنّهُ حدّد بأنّ موت موسى قبل هارون وأن هارون هو خليفة موسى مِن بعده، وقال الله تعالى:
    {
    أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَىٰ إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ ۖ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا ۖ قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا ۖ فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ ۗ وَاللَّـهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿٢٤٦} صدق الله العظيم [البقرة].

    ولكنّك حسبت بأنَّ هارون أكبر مِن موسى فلا ينبغي أن يموت موسى قَبْل هارون؛ ذلك قولٌ بالظنّ الذي لا يُغني مِن الحقّ شيئًا، ثم لماذا لا تسأل نفسك لماذا هذا النّبي لم يَقُدْ بني إسرائيل حين أرادوا القتال في سبيل الله؟ وما كان جبانًا يا حلمي ولكنّه شيخٌ كبيرٌ، فهل تعلم بأنّه تمّ دخول بني إسرائيل المسجد الأقصى بعد أربعين سنة؟ ولم يكن دخولهم بعد مئات السنين حتى تستبعد الأمر بأن يتعمَّر هارون؛ بل كان قبل أربعين سنة في منتصف عمره رجُلًا قويًا وكذلك موسى، لذلك قال ربِّ إنّي لا أملُك إلَّا نفسي وأخي وقال:
    {
    قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿٢٥} [المائدة].

    قال تعالى:
    {
    قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ ۛ أَرْبَعِينَ سَنَةً ۛ يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ} صدق الله العظيم [المائدة:26]؛ بمعنى أنّهم دخلوا المسجد الأقصى بعد أربعين سنة يا حلمي، وكذلك تجد هارونَ وزيرَ موسى كان قبل أربعين سنة رجُلًا قويًّا ولكنّه بعد مُضيّ الأربعين لزمن التِّيه قد بلغ من الكبرِ عتِيًّا ومن بعد قوةٍ ضَعفًا وشَيبة يا حلمي، وقد أعجبْتَني بأنّك جادلتني من القرآن، وتدبُّرك للقرآن كاد أن يكون تدبُّر أولي الألباب لولا القُصور لفِهم بعض الأمور، وأرجو من الله أن يزيدك نورًا وهُدًى إلى هُداك حتى يُتِمّ اللهُ لك نورك.

    وكأنَّك صدَّقتني بتأويل الأحرف في أوائل بعض السِّوَر ثم تُنكر على ناصر محمد اليماني الحرف (نون) وتزعم بأنّه يونس أو اسم السمكة! وهل وعد الله رسوله بأنّه سوف يظهرُ أمره على يد رسول الله يونس أو السمكة؟! فتدبَّر القَسَمَ جيدًا يا حلمي لعلك لا تُنكرُ علمي، وقال الله تعالى:
    {ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ ﴿١﴾ مَا أَنتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿٢﴾ وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ ﴿٣﴾ وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿٤﴾ فَسَتُبْصِرُ وَيُبْصِرُونَ ﴿٥﴾ بِأَييِّكُمُ الْمَفْتُونُ ﴿٦﴾} صدق الله العظيم [القلم].

    وقال الله تعالى:
    {
    هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﴿٣٣} صدق الله العظيم [التوبة]. ثم إنّي أراك تُأَوِّلُ القُرآنَ بالظنِّ وليس بنفس القرآن تستنبط التأويل! وإلى الله قصد السبيل.

    أخُوكَ الإمام؛ ناصر محمد اليمانيّ.
    _____________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  4. افتراضي ناصر یمانی تفسیر قرآن براساس شماره آیات را رد می‌کند....

    - 4 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    21 - 08 - 1428 هـ
    03 - 09 - 2007 مـ

    ۱۲-شهریور-۱۳۸۶ه.ش
    02:35 صــباحاً
    ــــــــــــــــــــــ


    ناصر یمانی تفسیر قرآن براساس شماره آیات را رد می‌کند....

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الأنبياء والمرسَلين ومن تبِعهم بإحسانٍ إلى يوم الدّين، ثمّ أمّا بعد...
    برادر حلمی و تمام حق‌جویان! برشماست که بدانید تأویل قرآن در حقیقت معنایی است که مورد نظر خداوند سبحان و تعالی در نفس خود است؛ و می‌بینم به خود جرأت می‌دهید ندانسته به خدا نسبت دهید و این کار شیطان است. آیا خداوند و رسولش به شما فرمان داده‌اند که کلام خدا را با شماره آیات تفسیر کنید؟ آیا در این مورد برهان قاطعی نزد شماست یا ندانسته به خدا نسبت می‌دهید؟ آیا می‌بینید مهدی منتظر حقّ- اگر که می‌دانستید او مهدی منتظر حق است...- کلام خداوند را با شماره و رقم آیات تفسیر می‌کند؟ حاشالله؛ ما اگر وارد موضوع ارقام می‌شویم از ارقام و شماره‌هایی سخن می‌گوییم که در نصّ قرآن عظیم آمده‌اند؛ مثل این فرموده خداوند تعالی:
    {وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا ﴿٢٥﴾} صدق الله العظيم [الكهف].
    قبلاً برایتان این -آیه- را بیان کردیم که خورشید و ماه دو حساب -جداگانه – دارند و با دقت بسیار زیاد این موضوع را توضیح دادیم و خردمندانی که به سخنان گوش فرا داده و از بهترین آنها پیروی می‌کنند؛ آن توضیحات را درک کرده و می‌فهمند. همچنین مقصود از "الألف شهر" هزار ماه و "الألف سنة"و هزار سال را بیان کردیم و سرّ دقیق حساب که از اسرار قرآن است را به شما آموختیم و همین طور ارتباط آن با طول ایام ۲۴ ساعته شما را با منتهای دقت روشن ساختیم و این که چگونه سیصد ماه قمری بعد از تبدیل برابر نه هزار سال بر اساس محاسبات ماه و سال و تقویم شما می‌گردد. همچنین رقم دیگری را برایتان بیان کردیم:
    {وَازْدَادُوا تِسْعًا}
    این بر اساس سال شمسی و محاسبات زمانی در خود خورشید است. براساس محاسبات زمان در خورشید؛ فقط نه سال است و بعد از تبدیل بر اساس حساب ایام در زمین برابر نه هزار سال می‌شود؛ همان حساب ایام ۲۴ ساعت شما که بر اساس آن می‌خوابید و کار می‌کنید و ...و از این راه امور و اسرار زیادی برای خردمندان روشن می‌گردد.
    برادر حلمی! می‌بینم حق‌جویانی که در حال خواندن مباحث هستند را درگیر و مشغول مطالبی می‌کنی که نه تنها سودی برایشان ندارد و قلب‌هایشان را روشن و نورانی نمی‌کند؛ بلکه باعث تشویش و به هم‌ریختگی ذهنشان می‌شود. برادر گرامی اگر به دستوری که به ابن عمر( با نام کاربری رجل من أقصی المدینة یسعی) داده بودم به عنوان جوابم به یکی از نوشته‌هایش نگاه می‌کردی می‌دیدی به او گفته بودم اگر می‌خواهد مطلبی بگذارد حتما باید به گذاشتن برهان برای آن ملتزم باشد و تازه او ابن عمر است و چه می‌دانید ابن عمر کیست؛ همانا که او از پیشتازان برگزیده است. اما تو؛ نه تصدیق می‌کنی و نه تکذیب! آن چه که برایت اهمیت دارد این است که مطلبی خطاب به ما بنویسی. ای برادر بیا و اگر امر من را باطل می‌بینی آن را رد و انکار کن و من تو و تمام علمای مسلمین را با حدیث پروردگار عالمیان-قرآن عظیم- به چالش می‌کشم. یا من با حدیث خداوند بر همگان غالب می‌شوم یا آنها با حدیث پروردگار عالم مرا خاموش می‌سازند؛ و چه حدیث و سخنی راست‌تر از حدیث خداوند است؟ معنی این سخن این نیست که من سنّت محمد رسول الله -صلی الله علیه و آله و سلم- را قبول ندارم؛ بلکه همان طور که به قرآن پای‌بندم، به احادیث سنت نیز متمسک هستم؛ ولی نسبت به هر حدیثی که برخلاف قرآن عظیم باشد؛ کافرم. چون می‌دانم هرچیزی که برخلاف قرآن باشد و بین آن و قرآن اختلاف زیادی باشد؛ از نزد خداوند نیست. خداوند به شما آموخته که قاعده مرجعیت سنّت حق این است که باید به قرآن عرضه شود. اگر حدیث از نزد خداوند نباشد؛ حتماً اختلاف زیادی به قرآن خواهد داشت. مهدی منتظر بیش از همه مردم به کتاب خدا و سنّت حق رسولش پای‌بند و ملتزم است. این دو جزء با هم بوده و قابل جدا شدن نیستند و من بین خدا و رسولش تفرقه و جدایی نمی‌اندازم. حق و باطل را برایتان شرح می‌دهم باشد که تقوا کنید.
    جناب حلمی ۳۳۳؛ اگر واقعا به دنبال حق باشی؛ حق و باطل برایت روشن می‌شود؛ سؤالاتت را طوری مطرح کن که به درد مسلمانان بخورد. ولی تو حرفی را می‌زنی و گمان می‌کنی ساده و آسان است؛ در حالی که نزد خداوند امری بسیار بزرگ به حساب می‌آید. این فتوا که می‌گویی مسلمان تنها یک بار به رسالت محمد رسول الله شهادت می‌دهد و همین یک بار کفایت می‌کند و این که در ندا برای نماز این شهادت داده نشود و گفتن لا اله الا الله کافی است! این حرف سنگین را چه کسی برایت آورده است؟ محمد صلى الله عليه وآله وسلم، رسول الله است؛ آیا می‌خواهی از تکرار به شهادت "وأنَّ محمداً رسولَ الله"بعد از گفتن لا اله الا الله استنکاف کنی؟ این سخن حقی است - شهادت به رسول الله بودن ایشان- که بعد از قول ثقیل
    "اشهد ان لا اله الا الله" بر محمد رسول الله، برای تمام مردم نازل شد و بدان خداوند رسولش-صلّى الله عليه وآله وسلّم – را دوست دارد و هر کس که او را دوست داشته باشد ، مورد محبت خداوند و هرکس نسبت به ایشان بغضی داشته باشد؛ مورد غضب خداست و این فرموده خداوند سبحان است:
    {إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦﴾} صدق الله العظيم [الأحزاب].
    برادر گرامی؛ بر اساس نظر خود در دین خدا سخن نگو، این امر جایز نیست و باعث می‌شود بار گناه خود و کسانی که ندانسته گمراهشان کردی بر گردنت بیفتد. نمی‌خواهم با تو با شدت برخورد کنم اما می‌بینم جرأت می‌کنی فتوای ناحق بدهی؛ نقل قولی از سخنت را برایت می‌آورم. آن چه که در ادامه می‌آید نقل قول از حلمی است:
    اقتباس المشاركة :
    برداشت و باور من این است که ما یک بار به رسالت ایشان شهادت می‌دهیم؛ تمام. سپس به کتاب خدا عمل می‌کنیم و این بزرگ‌ترین شهادت است ما به رسول ایمان داریم و می‌دانیم او رسول الله است... عمل به قرآن بزرگ‌ترین شهادت برای پیروی از رسول است و ما به رسول ایمان داریم... موضوع این نیست که شب و روز و در مساجد شهادت بدهیم محمدا رسول الله...
    انتهى الاقتباس
    پایان نقل قول از نوشته جناب حلمی
    و می‌گوییم: جناب حلمی از خدا بترس؛ همانا که دومین شهادت بعد از کلمه توحید؛ مختص قرآنی است که رسول فرستاده شده از سوی پروردگارش، محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم؛ آورده است و به جای آن که بگویی شهادت می‌دهم قرآن از نزد خداست؛ به این اکتفا می‌کنی که محمد رسول الله است و از این راه شهادت می‌دهی قرآن از نزد خداوند آمده است. این شهادت دوم مربوط به قرآن است که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم آورده است. من تو را از عالمان نمی‌یابم. تو فقط دوست داری زیاد بخوانی و زیاد بنویسی وجناب حلمی ۳۳۳! تا زمانی که علمت نفعی به جامعه‌ات نرساند؛ نه در نجواهای بسیارت خیری هست؛ نه در قلمت. من نمی‌خواهم به تو اهانت کرده یا جریحه‌دارت کنم بلکه از خدا می‌خواهم هدایتت فرماید و حق را به تو حقّ نشان داده و پیروی از آن را روزیت نماید و باطل را، باطل به تو نشان دهد و دوری از آن روزیت گردد و از خدا می‌خواهم مورد تکریمش قرار گیری و به راه راست هدایت گردی و هم خودت و هم ذریه‌ات عامل خیر زیاد برای اسلام و مسلمین گردید که خداوند سمیع و علیم است. از این که گاهی با شدت با تو برخورد کردم عذرخواهی می‌کنم؛ شاید خیر تو در آن باشد و غرور و تعصب تو را به گناه نکشاند و از من پیروی کنی تا به راه راست هدایتت گردانم.
    برادرت امام ناصر محمد یمانی

    اقتباس المشاركة 6468 من موضوع أجوبة الإمام على أسئلة العضو حلمي ..


    - 4 -

    الإمام ناصر محمد اليماني
    21 - 08 - 1428 هـ
    03 - 09 - 2007 مـ
    02:35 صــباحاً
    ــــــــــــــــــــــ



    ناصر اليماني ينفي تفسير القرآن بأرقام الآيات ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، والصلاة والسلام على جميع الأنبياء والمرسَلين ومن تبِعهم بإحسانٍ إلى يوم الدّين، ثمّ أمّا بعد..
    الأخ حلمي وجميع الباحثين عن الحقيقة، عليكم أن تعلموا بأنَّ تأويل القرآن هو المعنى المراد في نفسه تعالى علواً كبيراً، وأراكم تتجرّأون أن تقولوا على الله ما لا تعلمون وذلك من عمل الشيطان، فهل أمركم الله ورسوله أن تُفسِّروا كلام الله بأرقام الآيات؟ فهل عندكم سلطانٌ بهذا أم تقولون على الله ما لا تعلمون؟ فهل تجدون المهديّ المنتظَر الحقّ لو كنتم تعلمون يُفسِّرُ كلام الله بأرقام الأيّام؟ حاشا لله؛ بل إذا خُضت في الأرقام فتجدوني أُبيِّن لكم بأرقام ذُكرت بنصّ القرآن العظيم، كمثل قول الله تعالى:
    {وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا ﴿٢٥} صدق الله العظيم [الكهف].

    فقد بيَّنا لكم ذلك بأنّ الشمس والقمر بحسبانٍ وفصَّلنا ذلك تفصيلاً في منتهى الدِّقة يعقله أولو الألباب من الذين يستمعون القول فيتّبعون أحسنه، وكذلك الألف شهر وكذلك الألف سنة، وعلَّمناكم سرّ الحساب الدقيق الذي يخصّ أسرار القرآن، وأنّ لذلك علاقة بيومكم 24 ساعة في منتهى الدِّقة، إذ كيف تكون ثلاث مائة سنين قمريّة فتصير بعد التحويل تسعة آلاف سنة بحساب يومكم الذي تحسبون به شهور سنينكم؟ وكذلك بينّا لكم الرقم الآخر {وَازْدَادُوا تِسْعًا}، بأنّ ذلك بالسّنة الشّمسيّة لذات الشمس تسع سنوات فقط، وبعد التحويل فتعطينا أيضا نفس الرقم تسعة آلاف سنة بحساب يومكم الذي في منامكم ومعاشكم والذي عدد ساعاته 24 ساعة، ومن خلال ذلك يتبيّن لأولي الألباب أموراً كثيرةً وأسراراً كبيرةً.

    وأراك يا أخ حلمي تُشِغل القُرّاء الباحثين عن الحقيقة بما لا ينفعهم ولا ينير صدورهم لا وبل ويشوِّش عقولهم! فيا أخي الكريم لو نظرت إلى أمري لابن عمر (رجل من أقصى المدينة يسعى) كردٍّ على أحد خطاباته فقلت له أن يلتزم بالبرهان إذا أراد أن يضع خطاباً وهو ابن عمر وما أدراك ما ابن عمر؛ إنَّه لمن السابقين الأخيار، أما أنت فلا أراك صدّقت ولا أراك كذّبت! بل المهم لديك أن تضع لنا خطاباً، فيا أخي أنكِر أمري إن كنت تراه باطلاً وإنّي لأتحدّاك وجميع علماء المسلمين بحديث ربّ العالمين، فإما أن أغلبهم بحديث الله وإما أن يلجموني بحديث ربّ العالمين، ومن أصدق من الله حديثا؟ وليس معنى ذلك بأنّي لا أعترف بسُنّة محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم؛ بل أستمسك بها كما أستمسك بالقرآن العظيم ولكنّي أكفر بما خالف منها القرآن العظيم نظراً لأني علمتُ بأنّ ما خالف القرآن وكان بينه وبين القرآن اختلافاً كثيراً فإنَّ ذلك من عند غير الله، فقد علَّمكم الله بهذه القاعدة في مرجعية السُّنّة الحقّ بأن تردّوها إلى القرآن، فإذا كان هذا الحديث من عند غير الله فحتماً سوف تجدون بينه وبين القُرآن اختلافاً كثيراً، والمهديّ المنتظَر من أشدّ الناس استمساكاً بكتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ جُزءان لا يتجزّءان ولا أفرِّقُ بين الله ورسوله وأبيّن لكم الحقّ من الباطل لعلكم تتّقون.

    ويا (حلمي 333)، إن كنت باحثاً عن الحقيقة فسوف يتبيّن لك الحقّ من الباطل، واجعل الأسئلة ذات نفعٍ للمسلمين، ولكنّك تقول شيئاً تحسبه هيِّناً وهو عند الله عظيم؛ تلك الفتوى منك أن لا ينطق المسلم بالشهادة لمحمدٍ رسول الله إلا مرةً وتكفي، وأن لا يقولوا ذلك في نداء الصلاة بل تكفي لا إله إلا الله! ولكن من الذي جاءك بهذا القول الثقيل؟ إنّه محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، فهل تريد أن تستنكف عن تكرار الشهادة بعد لا إله إلا الله أن تقول "وأنَّ محمداً رسولَ الله"؟ فذلك قولُ حقٍّ بعد القول الثقيل الذي نزّل على محمد رسول الله إلى الناس كافة، واعلم بأنَّ الله يحبّ رسوله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - ويحبّ من يحبّه ويبغض من يبغضه، قُل إن كنتم تحبون الله فاتّبعوني يُحبِبكم الله، وكذلك قول الله سبحانه:
    {إِنَّ اللَّـهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿٥٦} صدق الله العظيم [الأحزاب].

    فلا تقُل يا أخي الكريم في الدين برأيك فلا يجوز، وسوف تحمل وزرَك ووزرَ من تُضِلُّهم بغير علمٍ، ولا أريد أن أكون فظّاً عليك غليظ القلب ولكني أراك تجرّأتَ على الفتوى بغير الحق، وإليك الاقتباس من خطابك، وما يلي اقتباس من خطاب حلمي..
    اقتباس المشاركة :
    المفهوم لى هو انشهد للرسول مرة وانتهى الامر ثم نعمل بكتاب الله وهذة اكبر شهادة اننا مؤمنيين بالرسول انة رسول الله..مجرد اداء العمل بالقران فهذة اكبر شهادة لاتباع الرسول واننا مؤمنين بالرسول..وليس الموضوع شهادة ليلا ونهار ونداء فى المساجد ان محمدا رسول الله
    انتهى الاقتباس
    انتهى الاقتباس من خطاب حلمي، فنقول: فاتَّقِ الله يا حلمي، وإنّما الشهادة الثانية بعد كلمة التوحيد تخُصّ القرآن الذي جاء به المُرسَل من ربّه؛ محمدٌ رسولُ الله صلى الله عليه وآله وسلم، فبدلاً أن تقول وأشهد أنّ القرآن من عند الله تكتفي بالشهادة بأنّ محمداً رسولُ الله وهنا عبَّرت عن شهادتِك بأنّ القرآن من عند الله بقولك للشهادة الثانية التي تخصّ القرآن الذي جاء به الرسول صلّى الله عليه وآله وسلّم، وإنّي لا أراك عالماً بل تحبّ أن تقرأ كثيراً وتكتب كثيراً ولا خير في كثيرٍ من نجواك يا (حلمي 333) ولا من قلمك ما لم ينفع علمُك مُجتمعَك، ولا أريد أن أجرحك ولا أهينك بل أريد من الله أن يهديك ويريك الحقّ حقّاً ويرزقك اتّباعه ويريك الباطل باطلاً ويرزقك اجتنابه ويكرمُك تكريماً ويهديك صراطاً مستقيماً ويجعل فيك خيراً كثيراً للإسلام والمسلمين وفي ذريتك أجمعين إنّه هو السميع العليم، واعذرني إن قسوتُ عليك بعض الشيء ربّما ذلك خيرٌ لك فلا تأخذك العزّة بالإثم واتَّبِعني أهدِك صراطاً مستقيماً.

    أخوك الإمام ناصر محمد اليماني.
    _____________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  5. افتراضي برادر حلمی در دانش من تدبر کن....

    - 5 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    22 - 08 - 1428 هـ
    04 - 09 - 2007 مـ
    10:55 مـسـاءً
    ــــــــــــــــــــــــ


    برادر حلمی در دانش من تدبر کن....

    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسَلين والحمد لله ربِّ العالمين ..
    و سلام بر حلمی و ابن عمر و تمام مسلمانان؛ سلام بر ما و تمام بندگان صالح خداوند از اولین تا آخرین و در ملاء الاعلی تا یوم الدین و اما بعد...
    برادر گرامی حلمی؛ انگار مقصودت این است که هرکس بعد از شهادت دادن به توحید؛ بگوید: "وأشهد أنّ محمداً رسولُ الله" مانند این است که خدایی دیگر در کنار خدا قایل شده باشد! یا مقصودت چیست که با این دو آیه به ما پاسخ داده‌ای:
    {شَهِدَ اللَّـهُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١٨﴾} صدق الله العظيم [آل عمران]،
    و همچنین این آیه که در پاسخ به ما نوشته‌ای:
    {وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا} صدق الله العظيم [النساء:79]،
    آیا می‌دانی خداوند شهادت می‌دهد که خدایی جز او نیست و شهادت می‌دهد محمد بنده و رسول اوست؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
    {لَّـٰكِنِ اللَّـهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنزَلَ إِلَيْكَ ۖ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ ۖ وَالْمَلَائِكَةُ يَشْهَدُونَ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا ﴿١٦٦﴾} [النساء].
    و همچنین این فرموده خداوند تعالی:
    {قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً ۖ قُلِ اللَّـهُ ۖ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۚ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَـٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ ۚ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّـهِ آلِهَةً أُخْرَىٰ ۚ قُل لَّا أَشْهَدُ ۚ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [الأنعام].
    و خداوند تعالی می‌فرماید:

    {وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ﴿٤٣﴾} صدق الله العظيم [الرعد].
    به تمام مردم؛ عرب و غیرعرب؛ سفید و سیاه شهادت می‌دهم: "أشهدُ أن لا إله إلا الله وحدهُ لا شريك له وأشهد أنَّ محمداً عبدُه ورسوله" این رحمت بر عالمیان است. برای کسانی که می‌خواهند راه راست را در پیش گیرند و کسانی که نمی‌خواهند هدایت شوند را رها می‌کند تا در طغیان خود سرگردان بمانند.
    مدیران و ناظران پایگاه حق ندارید برای پاسخ‌دهی به ما در برابر هیچ‌ کس ممنوعیتی قرار دهید حتی اگر حاوی ناسزا به ما باشد. حتی اگر در برابر ما بی ادبی کنند وادبشان کم باشد؛ از کسانی باشید که خشم خود را فرو می‌نشانند و برای رسیدن به حبّ خداوند غفور الودود ذی العرش المجید که هر کار که اراده کند می‌کند؛ از مردم درگذرید. بشارت دهنده باشید و مردم را نرانید؛ صبر کنید و یک دیگر را به صبور بودن سفارش کنید و مرابط باشید ( پاسداری کنید ) و در زمین به هم رحم کنید؛ تا ارحم الراحمین آسمان‌ها به شما رحم کند.
    برادرتان امام ناصر محمد یمانی

    اقتباس المشاركة 12801 من موضوع أجوبة الإمام على أسئلة العضو حلمي ..


    - 5 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    22 - 08 - 1428 هـ
    04 - 09 - 2007 مـ
    10:55 مـسـاءً
    ــــــــــــــــــــــــ



    أخي حلمي تدبّر علمي ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسَلين والحمد لله ربِّ العالمين ..
    وسلامٌ على حلمي وابن عمر وجميع المسلمين، السلام علينا وعلى جميع عباد الله الصالحين في الأوّلين وفي الآخِرين وفي الملأ الأعلى إلى يوم الدين، ثم أما بعد..

    أخي الكريم حلمي، وكأنّك تقصد بأنّه من قال بعد شهادة التوحيد: وأشهد أنّ محمداً رسولُ الله؛ وكأنّه جعل مع الله إلهاً آخر! أم ماذا تقصد بردّك علينا بتلك الآيتين:
    {شَهِدَ اللَّـهُ أَنَّهُ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿١٨} صدق الله العظيم [آل عمران]، وكذلك ردَدْت علينا بقوله تعالى:{وَأَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولًا ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا} صدق الله العظيم [النساء:79]، فهل تعلم بأنّ الله يشهدُ بأنّه لا إله إلا هو ويشهد بأنّ محمداً عبدُه ورسولُه؟ وقال الله تعالى: {لَّـٰكِنِ اللَّـهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنزَلَ إِلَيْكَ ۖ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ ۖ وَالْمَلَائِكَةُ يَشْهَدُونَ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا ﴿١٦٦} [النساء].

    وكذلك قول الله تعالى:
    {قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً ۖ قُلِ اللَّـهُ ۖ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۚ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَـٰذَا الْقُرْآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ ۚ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّـهِ آلِهَةً أُخْرَىٰ ۚ قُل لَّا أَشْهَدُ ۚ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَـٰهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ﴿١٩} صدق الله العظيم [الأنعام].

    وقال تعالى:
    {وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّـهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ ﴿٤٣} صدق الله العظيم [الرعد].

    وأشهدُ أن لا إله إلا الله حدهُ لا شريك له وأشهد أنَّ محمداً عبدُه ورسوله إلى الناس كافّة عربيُّهم وعجميُّهم أبيضهم وأسودهم رحمة للعالمين لمن شاء منهم أن يستقيم، ويهدي اللهُ من عباده من يشاء الهدى ويذر الذين لا يريدون الهدى في طغيانِهم يَعمَهون.

    ويا أيّها المشرفين على مواقعِنا لا تقفلوا على أحدٍ ردَّ الخطابِ علينا حتى ولو كان فيه شتمٌ لنا وحتى ولو قلّلوا الأدب علينا فكونوا من الكاظمين الغيظ والعافين عن الناس تنالوا حبّ الغفور الودود ذي العرش المجيد فعالٌ لما يريد، وكونوا مبشِّرين لا مُنفِّرين واصبروا وصابروا ورابطوا وارحموا من في الأرض يرحمُكم من في السماءِ أرحم الراحمين.

    أخوكم الإمام ناصر محمد اليماني .
    _____________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


المواضيع المتشابهه
  1. مشاركات: 7
    آخر مشاركة: 25-05-2017, 08:19 PM
  2. جواب مختصر مهدی منتظر درمورد "الکوثر"..
    بواسطة فاطمه في المنتدى فارسي
    مشاركات: 1
    آخر مشاركة: 10-12-2016, 05:20 AM
  3. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 24-10-2016, 09:47 AM
  4. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 19-01-2016, 02:04 PM
ضوابط المشاركة
  • لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
  • لا تستطيع الرد على المواضيع
  • لا تستطيع إرفاق ملفات
  • لا تستطيع تعديل مشاركاتك
  •